مقاله: ضرورت تغییر در خاکریزهای جنگ نرم
وقتی در ماهیت و نوع بازی تیمهای فوتبال بزرگ جهان و آنهایی که حداقل 2 یا 3 بار فاتح کاپهای بزرگ جهانی بودهاند تاملی میکنیم، متوجه میشویم که یک استراتژی مشابه، درونمایه همه تکنیکهای متفاوت آنها از یکدیگر است.
«حمله» استراتژی مهمی است که این روزها در تحلیل بازیهای فوتبال در آن به صورت خاصی تاکید میشود و به واژهای آشنا در میان اهالی فوتبال تبدیل شده است که اگر حمله نکنی ناگزیر به تحمل شکست هستی و در اختیار گرفتن تاکتیک دفاع بدون حمله، به ویژه در بازیهای فوتبال، برجستهترین دلیل برد یکی و باخت دیگری یا لااقل مساوی شدن و نباختن آنها از یکدیگر است.
امروز در عالم سیاست و فرهنگ و جهان بینالملل هم، بسیاری از مسائل، مشابه همان بازی فوتبال شده است و کشوری که فرهنگ خود را در بازی با قدرتهای بیگانه با گاف بیبصیرتی ببازد یا دائما مشغول دفاع شود، هرگز نخواهد توانست در میدان جنگ نرم ایستادگی کند و این مسالهای است که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است.
تعاریف جنگ نرم را به دلیل نگارش کتاب «قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی نسبت میدهند. جنگ نرم به هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار، آن جامعه را به انفعال و شکست وا میدارد، اطلاق میشود که درونمایه و ماهیت این نوع جنگ، تلاش برای تاثیرگذاری و اقناع فکری مخاطبان آن جامعه است و بر همین اساس است که در بسیاری از نقاط دنیا سلاح گرم زمین گذاشته شده و سلاح فوق مدرنی روی کار آمده است که نام آن قدرت نرم است.
مهمترین خاکریزی که هجمه گلولهها و خمپارههای جنگ نرم آن را نشانه میروند، فرهنگ کشور هدف است و مهمترین نقطه ضعف در این حوزه نیز، نبود آگاهی و بصیرت است. جای شاخصها در بحبوحه جنگ نرم به نرمی تغییر میکنند و بسیاری از شاخصهای حقیقی جای خود را به چهرههایی میدهند که روزی براساس آنها برخی از شاخصها هویت مییافتند و چون معمولا آن چهرهها نیز در کوران همین جنگ قرار دارند و تغییر میکنند، به یکباره شاخصها متفاوت میشوند تا جنگ نرم کار خود را از ریشهها آغاز کند.
حضرت آیتالله خامنهای چندی پیش در جمع بسیجیان استان قم با تاکید بر این که شاخص تشخیص حق، چهرهها نیستند فرمودهاند: «برخی اوقات، چهرههای موجه نیز مسیر را به اشتباه میروند بنابراین باید با بصیرت، حق و باطل را تشخیص داد و نه با چهرهها و اشخاص».
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره، به فرمودهای از امام راحل، اشاره کردند که «اگر من از اسلام جدا شوم، مردم از من رویگردان خواهند شد.» پس ملاک تشخیص حق، اسلام است و باید با بصیرت، نقشه دشمن را متوجه شد.
به فرموده رهبر معظم انقلاب، امروز یکی از خطوط اصلی برنامه کاری دشمن در چارچوب جنگ نرم، وارونه جلوه دادن واقعیات کشور است. تبلیغات پرحجم و گسترده دشمن برای دگرگون نشان دادن صحنه واقعی ایران اسلامی در این روزها، یکی از همین مسائل وارونه است. رهبر معظم انقلاب، این موضوع را نشاندهنده ضعف دشمن و کم آوردن دشمنان این نظام در مقابل حرکت عظیم و پرشتاب ملت و مسوولان در مسیر پیشرفت و موفقیتهای گوناگون میدانند.
چاره چیست؟ واژه جنگ نرم و آثار انکارناپذیر آن سوالات زیادی را در اذهان ایجاد میکند که یکی از آنها سهم نهادهای فرهنگی است. نقش نهادهای فرهنگی، حوزهها، دانشگاهها و سایر نهادهای همسو با آرمانهای فرهنگی و ارزشی نظام و کشور برای واکنش سریع در این میدان و هجمههای آن، حرکت از شرایط منفعل به سوی طراحی حرکتهای تدافعی و سپس تشکیل سریع جبههای برای حمله به اهداف دشمن است و لازم است در این مسیر نهادهای فرهنگی، فعالتر و موثرتر عمل کنند.
حجت الاسلام سیدسلیمان ذاکر نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی درخصوص اقدامات دشمن در جنگ نرم و لزوم هوشیاری نهادهای فرهنگی در این زمینه معتقد است: «ماهیت دشمن در فرهنگ قرآن، دشمن نظامی نیست بلکه دشمن فرهنگی است و برای شناخت دشمن فرهنگی باید به نقشهها و توطئههای پیچیده آنها پی برد و این یک امر تخصصی است. افرادی که در بعد فرهنگی جامعه فعالیت میکنند حتما باید این مساله را در نظر بگیرند که توطئههای دشمنان چنان پیچیده است که در فتنه سال 88، ابتدا به ساکن، ایران را غافلگیر کردند و این همان نشان پیچیدگی توطئههای دشمنان جنگ نرم است که نهادهای فرهنگی وظیفه دارند آن را به سرعت پوشش دهند تا دیگر غافلگیر نشویم».
در دهه 70 بارها موضوع جنگ نرم را تحت عنوان شبیخون فرهنگی شنیدیم؛ مسالهای که این روزها ابعاد تازهتری به خود گرفته است و به نظر میرسد نهادهای فرهنگی ما به قدر گذر روزگار از دهه 70 تا حال حاضر که در آستانه ورود به دهه 90 هستیم، حرکت مناسبی نداشتهاند.
شبیخون فرهنگی یعنی ما دچار نوعی غافلگیری شدهایم و دشمنان و طراحان جنگ نرم علیه این کشور، حمله خودشان را انجام دادهاند و نامگذاری چنین جریاناتی تحت عنوان شبیخون فرهنگی توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب کاملا به جایی بوده است.
سیدسلیمان ذاکر میگوید: «برای جلوگیری و پیشگیری، نیاز به آگاهی بخشی در جامعه و ایجاد بصیرت و در حقیقت نشان دادن پشت پردههای مسائل به مردم را داریم. نهتنها دولت و وزارت ارشاد، بلکه سازمان تبلیغات و حوزههای علمیه نیاز به آموزش و کلاس دارند. ما نیاز داریم اسرار دشمن را در میان کشور فاش کنیم، نباید فکر کنیم که فاش کردن اسرار مربوط به دشمن نوعی ناامنی در جامعه ایجاد میکند. ملت ایران دوستدار فرهنگ و نظام خودشان هستند و شاخص خوب آنها استکبارستیزی است و براساس این شاخصهها، گفتن پشت پردهها بسیار کارساز است و ملت ما در مقابل آنها بیدار میشوند».
پاسخگویی در فضاهای متنوع فرهنگی، در این روزهای سخت جنگ نرم تنها با رمز بصیرت و آگاهیبخشی و جداسازی حق از باطل میسر است که این مفهوم جز با توسعه هوشیاریهای فرهنگی و اجتماعی در میان آحاد جامعه با استفاده از سلاح برنده رسانهای امکانپذیر نیست. توسعه امکانات مجازی در محیطهای فرهنگی مانند حوزهها و دانشگاهها و تربیت متخصصان و علاقهمندان حوزههای جنگ نرم و تغییر نقطه توجه، هر چه بیشتر به سمت استراتژی حمله به جای فضای صرفا دفاعی و فیلتری و افزایش هر چه سریعتر و بارزتر رشد اطلاعات و تغذیه فکری و مواردی از این دست میتواند بشدت مورد نیاز امروز فرهنگ جامعه ایران باشد، چه این که این روزها جبهه مشابه جنگ سال 58 آغاز شده است که تفاوت آنها گذاردن سلاح گرم بر زمین و برداشتن سلاحی تخصصیتر اما سرد است که دیگر به تجهیزات نظامی نیاز چندانی ندارد زیرا حوزه آن مغز و اندیشه جامعه است، حوزهای که بشدت روی حوزه فیزیکی اثرگذار بوده و حتی نوع برداشتن سلاح گرم را نیز در جهت دفاع تغییر میدهد.
ایجاد بصیرت و روشنگری، نقش اصلی نهادهای فرهنگی است
حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره معتقد است: «نقش اصلی نهادهای فرهنگی ایجاد بصیرت به معنی روشنگری است ـ قل هذه سبیلی ادعو الی الله علی بصیره ـ که رسالت پیامبر خلاصه در این شد که جامعه را به آگاهی و بصیرت هدایت کند. دستگاههای فرهنگی همه مدعی انجام کار پیامبری هستند. پیامبر اسلام از یک جامعه بتپرست وحشی و بیسواد و جاهلی، یک جامعه متمدن ساخت که از شرق تا دروازههای چین و از غرب تا اروپا و از جنوب تا آفریقا رفت و کار پیامبر همین بصیرتبخشی بود و به گفته رهبر معظم انقلاب جوانان بایستی بصیرت پیدا کرده و دیگران را در این زمینه بصیرت بدهند».
از دیدگاه این نماینده مجلس، کل نهادهای فرهنگی وظیفه دارند تا عقاید خوب، سیاست مبتنی بر اندیشههای امام و رهبری را تبیین کنند و با زمان جلو بروند و اگر کسی این روش را انجام ندهد، در انجام وظیفهاش کوتاهی کرده است.
زهره الهیان نماینده مردم تهران نیز درخصوص لزوم نقشآفرینی نهادهای فرهنگی به سخنان رهبر معظم انقلاب اشاره میکند و میگوید: «بصیرت بخشی یک اصل برای ایجاد بلوغ سیاسی است که هم باید دستگاهها این مساله را مورد توجه قرار دهند و هم یک حرکت و جنبش مردمی باید در این بخش اتفاق بیفتد. ملت ما در این زمینه امتحان خود را پس داده و توطئهها و فتنهها را ناکام گذاشته است».
وی معتقد است: «از آنجایی که ما همواره مورد هجمه دشمنان بویژه در بحث جنگ نرم و استحاله فرهنگی هستیم باید توجه ما بیشتر به این حوزه معطوف شود و بحث بصیرتبخشی را به عنوان یک راهکار در مقابل جنگ نرم مدنظر داشته و حرکتهایمان باید استمرار و تداوم داشته باشند. ما در شرایطی هستیم که مقابلهها و هجمهها با نظام، شیوههای متفاوتی دارد و استفاده از ابزارهای مجازی و اینترنت و استفاده از ابزار هنر و بویژه فیلم و غیره دراین شرایط توجه ویژهتری را میطلبد».
شیوه مقابله با ملت ما از سوی استکبار جهانی تغییر کرده و ابزارهای متفاوتی به کار گرفته شده است. فضای سایبر، رسانههای دیداری و شنیداری و هزاران سایت و وبلاگ و کتاب و مواردی از این دست و بودجههای میلیون دلاری، لزوم افزایش سهم حمله را نسبت به دفاع روز به روز افزایش میدهد. باید تجهیز شد و در مقابل هجمهها تنها به ایستادگی و انفعال اکتفا نکرد.
الهیان در این باره میگوید: «مجموعا در حوزه رسانه باید حضور قویتری داشت زیرا بسیاری از هجمهها علیه ما برد بینالمللی دارد و در جهت بیاعتماد کردن افکار عمومی دنیا نسبت به ما فعالیت میکنند. سناریوسازیها و پروژههای در دست صهیونیستها در حال انجام است و به همین خاطر نیز ما باید شیوههایمان را نو کنیم و البته این حرکتی است که آغاز شده و دستاوردهایی که داریم قابل قبول است ولی کافی نیست.»
سرعت در ایجاد بصیرت و آگاهی و افزایش تمامی جوانب تخصصی برای افزایش توان مقابله در جنگ نرم از برجستهترین اقداماتی است که وظیفه آن به جای نهادهای نظامی، این بار به صورت مستقیم بر عهده نهادهای فرهنگی است. در دانشگاه، حوزه آموزش و پرورش و جامعه و هر کجا هستند اجازه ندهند که غبارها روی واقعیتها را بگیرد.
فعالیت در فضای جنگ نرم نیازمند طراحی استراتژی حمله و عمل رو به جلو و استفاده از همان فضاها برای ضربه زدن به دشمنی است که از فضای سنتی جنگی بیرون آمده و دام استکباری خود را در فضایی فوقپیشرفته پهن کرده است. ما باید متناسب با این مساله، سرعت دفاع خود را به لحاظ تاکتیکی به حمله بصیرانه تغییر دهیم و از فناوریهای جدید نیز برای ایجاد آگاهی بهره ببریم.
منبع: روزنامه جام جم