تردید‌های تهاجم نظامی آمریکا و اسرائیل علیه ایران

 

مؤسسه تحقیقاتی "بروکینگز" در مقاله‌ای به قلم "مایکل هانلن" می‌نویسد؛ حمله نظامی به تاسیسات غنی سازی "نطنز"، "قم" و دیگر زیر ساخت‌های هسته‌ای ایران ممکن است ظرف یک یا چند هفته پایان پذیرد.

همکاری آمریکا با اسرائیل‌ در این حمله و بهره‌گیری از پایگاه‌های هوایی موجود در یک یا چند کشور عربی حاشیه خلیج فارس و استفاده از جنگنده‌های رادارگریز (به عنوان مثال، بمب افکن‌های "بی 2" که از "دیگو گارسیا" پرواز خواهند کرد)، منجر به پایان عملیات در کوتاهترین زمان ممکن خواهد شد. این زمان چیزی حدود یک روز است.

* تاثیرات و خطرات حمله به ایران

 

حال سوال مطرح شده این است که حمله دراز مدت یا کوتاه مدت به تاسیسات هسته‌ای ایران، چه تاثیرات و خطراتی به همراه خواهد داشت؟ به باور من، تاثیر حمله هوایی احتمالی اسرائیل به ایران در مواردی چون میزان صدمات وارده به تاسیسات هسته‌ای این کشور و زمان مورد نیاز ایران برای بازسازی مجدد، عمدتا قابل پیش بینی نیست (این در صورتی است که پاسخ ایران به این حملات را نادیده بگیریم). از این رو، در ادامه به مرور تعدادی از عملیات‌های هوایی مشابه و بررسی موقعیت جغرافیایی تاسیسات هسته‌ای ایران می‌پردازیم.

*"دزرت فاکس"

در سال 1998 آمریکا و بریتانیا در عملیاتی موسوم به "دزرت فاکس" (روباه صحرا)، از 650 جنگنده و 450 موشک کروز علیه 97 هدف (11 تاسیسات "وی ام دی"، 18 مرکز هدایت و فرماندهی، 8 پادگان، 6 پایگاه هوایی و 19 محل حساس دیگر) استفاده کردند. به گزارش مقامات مسئول، این حملات تاثیرگذار بودند. با این وجود، نمی‌توان به سادگی از این نکته گذشت که آمریکا، عراق را به مدت ده سال به دقت از زمین و هوا زیر نظر گرفته بود، علاوه بر این تا مدت‌ها قبل از آغاز عملیات، "صدام حسین" برنامه هسته‌ای خود را کنار گذاشته بود.

* عملیات "کوزوو"

در عملیات "کوزوو" در بهار 1999، میانگین حمله به پدافند هوایی، خطوط ارتباطی و مراکز هدایت و فرماندهی، درماه اول به طور میانگین به ترتیب 5،5/2 و4 حمله در روز بود. در هفته اول این عملیات، 250 سورتی پرواز انجام ‌شد که این رقم در پایان ماه آوریل، به 500 سورتی پرواز رسید. با وجود تفاوت میان اهداف عملیات "کوزوو" و "ایران"، این عملیات برخلاف پیش‌بینی‌های اولیه واشنگتن، به قدری سریع انجام شد که در تاریخ حملات آمریکا(کمترین حمله هوایی) یک رکورد محسوب می‌شود.

*غیر قابل پیش‌‌بینی بودن عملیات هوایی

با توجه به مطالب فوق‌الذکر، حمله هوایی یک روزه به تاسیسات عظیم هسته‌ای، در تاریخچه جنگ هوایی بی‌سابقه است. با این حال، در مواردی آمریکا از جنگ افزار‌های بیشتری استفاده کرده است. به طور معمول، حملات هوایی چندین روز به طول می‌انجامند و در طول این مدت صدها سورتی پرواز انجام می‌شود. از این رو، پیش بینی زمان پایان عملیات هوایی کاملا مشخص نیست و در مواردی، یک عملیات‌ چند روزه چندین هفته به طول می‌انجامد. از جمله موارد دیگری که انجام عملیات هوایی کوتاه مدت را دشوار می‌سازد، وسعت زیاد تاسیسات هسته‌ای است (معمولا مهمات یک یا دو جنگنده برای انهدام این تاسیسات کافی نیست).

*"جی پی اس"

خوشبختانه، پیشرفت در زمینه ابزار‌های هدایت ماهواره‌ای و "جی پی اس"، امکان نشانه‌گیری دقیق در شرایط بد آب و هوایی را نیز، فراهم کرده است. این فناوری، این امکان را فراهم می‌سازد که در شرایطی که هدایت لیزری وجود ندارد، مقادیر زیادی مهمات را به درون یک شکاف بریزیم. از آنجایی که این روش سابقا توسط آمریکا مورد آزمایش قرار گرفته است، ممکن است اسرائیل نیز از آن استفاده کند. در این صورت جنگنده‌هایی که موفق به رسیدن به اهداف مورد نظر شوند، می‌توانند عملیات را به پایان برسانند.

*پدافند هوایی ایران

با این وجود، پدافند هوایی ایران می‌تواند برای جنگنده‌های رادارگریز و غیر رادارگزیر ایجاد مشکل کند، چراکه اهداف این جنگنده‌ها قابل پیش بینی هستند. بنابراین، اسرائیل برای حمله به مراکز کنترل و فرماندهی، تاسیسات راداری و سایت‌های موشکی، به نیروهای دیگری نیز احتیاج دارد و در این صورت طرح عملیات یک روزه امکان پذیر نخواهد بود. با نگاهی به درگیر‌هایی که پیش از این میان کشور‌ها در گرفته است، در‌می‌یابیم که اسرائیل برای انهدام پدافند هوایی ایران به بمب‌های بسیاری نیازمند است. بخصوص که تاسیسات هسته‌ای ایران در نزدیکی مرزها‌ی این کشور قرار ندارند.

*احتمال ادامه حملات

از جمله ایرادات دیگری که به حمله یک روزه وارد است، دشواری ارزیابی صدمات وارده به تاسیسات هسته‌ای ایران است. به عبارت دیگر، ممکن است بمب‌ها به عمق تاسیسات هسته‌ای ایران نفوذ کنند اما به منظور حصول اطمینان از توقف کامل فعالیت‌های این تاسیسات، به حملات بیشتری نیاز است (احتمال نیاز به حمله مجدد در تاسیسات هسته‌ای "قم" بیشتر از جاهای دیگر است).

*استفاده از سپر انسانی توسط ایران

با این وجود، اسرائیل باید در مورد خطرات احتمالی حمله طولانی مدت به ایران هوشیار باشد که از جمله آن می‌توان به پاسخ نظامی ایران به این حملات، کاهش تحریم‌های بین‌المللی پس از حملات و عزم ملی ایرانیان برای دستیابی به سلاح هسته‌ای اشاره نمود. علاوه بر این، ممکن است تاسیسات غنی سازی سومی نیز وجود داشته باشد که اسرائیل ار آن بی‌خبر است. همچنین این احتمال وجود دارد که مقامات ایران پس از حملات نخست، جمعی از شهروندان خود را برای بازدید از این تاسیسات به آنجا بفرستند (از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کنند) که این خود ادامه عملیات را با مشکل رو به رو می‌سازد (اگرچه این اقدام حکومت ایران خطرناک خواهد بود اما ریسک آن از بکارگیری سربازان جوان در جنگ ایران و عراق کمتر است). از سوی دیگر احتمال بازسازی پدافند هوایی ایران و سقوط یک جنگنده بر اثر اصابت موشک یا نقص فنی وجود دارد.

*وقفه در فعالیت‌های هسته‌ای ایران

آمریکا همواره براساس شواهد علمی نامعتبر، از احتمال وقفه 2-3 ساله در فعالیت‌های هسته‌ای ایران پس از این حمله سخن گفته است. با این وجود، به دلیل دشواری پیش بینی دقیق صدمات وارده به تاسیسات هسته‌ای "قم" و وجود تردید‌های دیگری از جمله وجود تاسیسات دیگر، این بازه زمانی از شش ماه تا چهار سال متغیر خواهد بود.

*آیا حمله به ایران موفقیت آمیز خواهد بود؟

بر اساس مطالب فوق‌الذکر، تردید‌های بسیاری در مورد موفقیت حمله هوایی اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران وجود دارد. گفتنی است که تردیدها در مورد موفقیت یا عدم موفقیت حمله کوتاه مدت یا بلند مدت به تاسیسات هسته‌ای ایران بیش از گذشته است.

 

نگاهی به تجربیات سایبری چین

 

آیا چین در عرصه سایبری نیز تبدیل به ابرقدرتی جهانی خواهد شد؟ این کشور در حوزه اینترنت چه دستاوردهای داشته است؟ گوگل و یاهو مسنجر مدل چینی چقدر موفق بوده‌اند؟ آیا جنگ سرد سایبری در راه است؟

چندین دهه است که نام چین قرین با توسعه شده. امروزه این کشور یکی از قطب‌های اقتصادی جهان محسوب می‌شود و چالشی پیش روی قدرت‌های اقتصادی سنتی جهان به مانند آمریکا، اروپای غربی و ژاپن ایجاد نموده است. اما این کشور بر اساس استراتژی‌ها و چشم‌انداز ملی خود قصد دارد تا به یک ابرقدرت چند بعدی تبدیل گردد، مسأله‌ای که یقینا به مذاق تنها ابرقدرت چند بعدی کنونی جهان یعنی آمریکا خوش نیامده است. آمریکا سعی دارد تا هژمونی خود را در جهان حفظ نموده و از تغییر وضع موجود توسط دول ناراضی جلوگیری به عمل آورد و همانگونه که می‌توان به راحتی حدس زد چین در رأس دولت‌هایی قرار دارند که می‌خواهند خود را در سطح اول جهانی مطرح نمایند. اژدهای خیزان راه خود را به سوی عرصه سایبر نیز گشوده کرده است یکی از حوزه‌های رقابت بین آمریکا و چین عرصه سایبر است. جهان امروزی شاهد وابستگی فزاینده زیرساخت‌های مختلف اقتصادی، مالی، نظامی و ارتباطاتی به عرصه سایبر است. با گذر زمان، تأثیرپذیری جوامع و فرهنگ آنها از فضای مجازی نیز با تصاعدی هندسی رو به فزونی است. در گزارش حاضر سعی می‌شود تا به صورت اجمالی جایگاه فعلی چین در عرصه سایبری و برنامه‌های این کشور مورد بررسی قرار گیرند. لازم به ذکر است که بحث در مورد نحوه سیر و تکامل توانمندی‌های سایبری چین نیازمند تحقیقی جامع‌تر و مفصل‌تر است که امید می‌رود با توجه به کارآیی تجربیات این کشور برای برنامه‌های سایبری در کشور خودمان کارشناسان کشور در این امر اهتمام ویژه‌ای داشته باشند. اینترنت در چین اولین ارتباط چین با اینترنت در 20 سپتامبر 1987 بین سازمان ICA پکن و دانشگاه کارلسروهه برقرار گردید. از آن پس تعداد کاربران اینترنت در چین روز به روز بیشتر شد تا اینکه این کشور هم‌اکنون بیشترین تعداد کاربران اینترنتی را دارد.[1] در یک دهه گذشته، اینترنت به عنوان یک پدیده فرهنگی جدید در چین ظاهر شده است. چین دارای بیشترین تعداد کاربران اینترنتی در جهان است چین تا ژوئن 2011 دارای 485 میلیون کاربر اینترنت بود. پیش‌بینی می‌شود که تعداد کاربران اینترنتی چین تا سال 2013 به 718 میلیون نفر رسیده و شامل 52/7 درصد از کل جمعیت این کشور شود. نمودار مقایسه افزایش کاربران اینترنت در آمریکا و چین از سال تا ژوئن 2011، کاربران اینترنتی چین به طور میانگین هر هفته 18/7 ساعت را در اینترنت سپری می‌کردند و بدین ترتیب در سال 2011 چینی‌ها در حدود 472 میلیارد ساعت را در فضای مجازی سپری کرده‌اند. [2] به گزارش وزارت صنعت و تکنولوژی ارتباطات چین، تا پایان سال 2009 در حدود 3/23 میلیون وب‌سایت داخلی چینی وجود داشته که رشدی سالیانه برابر با 12/3 درصد دارند. تا نیمه اول سال 2010، بخش اعظمی از محتوای وب‌سایت‌ها توسط کاربران ایجاد می‌شد.[3] بومی‌سازی اینترنت چین طی برنامه 863 یا برنامه دولتی توسعه تکنولوژی‌های برتر تصمیم به خودکفایی در عرصه تکنولوژیک گرفت. هدف از این برنامه که توسط دولت مدیریت می‌شود توسعه انواع تکنولوژی‌های پیشرفته چین به منظور کسب استقلال از تکنولوژی‌های خارجی است.[4] عنوان این برنامه برگرفته از تاریخ تصویب آن یعنی ماه مارس 1986 است. از مهمترین دستاوردهای برنامه 863 می‌توان به خانواده پردازنده‌های کامپیوتری لونگسون (Loongson) و نیز فضا پیمای شنزو (Shenzhou) اشاره داشت. دولت چین طی سالیان اخیر تحت لوای برنامه 863 تصمیم به نوآوری و پیشرفت در حوه سایبری و اینترنت گرفته و به موفقیت‌های زیادی در این حوزه نائل آمده است. در ادامه گزارش، دو محصول چین در دو حوزه بسیار پر طرفدار جستجوی آنلاین و نیز شبکه‌های اجتماعی معرفی می‌گردد. بایدو: موتور جستجوی ملی چین بایدو که در 18 ژانویه 2000 تأسیس گردید یک موتور جستجوی چینی است. شرکت مادر این وب‌سایت در کمپ بایدو در پکن قرار دارد.[5] وب‌سایت بایدو که دارای ساختاری شبیه به گوگل است خدمات بسیاری را ارائه می‌دهد که از جمله آنها می‌توان به یک موتور جستجوی به زبان چینی برای وب‌سایت‌ها، فایل‌های صوتی، و تصاویر اشاره نمود. طراحان این دو سایت دو چینی به نام‌های اریک ژو (Eric Xu) و رابین لی (Robin Le) بودند که در خارج از این کشور تحصیل کرده و کار کرده بودند و پس از کسب تجربیات و دانش کافی با بازگشت به کشور این وب‌سایت را طراحی نمودند. تصویر صفحه اصلی وب‌سایت بایدو وب‌سایت بایدو در سال 2011 در رده ششم رتبه‌بندی اینترنتی الکسا قرار گرفت.[6] این امر نشان از استقبال روز‌افزون چینی‌ها از این موتور جستجو دارد. چنین تخمین زده می‌شود که در سه‌ماهه چهارم سال 2010، در حدود 4/02 میلیارد جستجوی اینترنی در چین انجام گرفته که سهم بایدو از این بازار بالغ بر 65/6 درصد بود. سهم بایدو از درآمدهای جستجوگرها در سه‌ماهه دوم سال 2011، 76 درصد بود.[7] نمایی از دفتر مرکزی شرکت بایدو وب‌سایت بایدو ایندکسی بالغ بر 740 میلیون صفحه وب، 80 میلیون تصویر و 10 میلیون فایل صورتی تصویری را ارائه می‌کند.[8] بایدو محتوای صوتی و تصویری شامل موسیقی MP3 و فیلم ارائه نموده و اولین وب‌سایت چینی است که امکانات "پروتکل کاربری بی‌سیم" (WAP) را ارائه نموده است. کیوکیو: نرم‌افزار چت و گفتگوی چینی Tencent QQ که عموما با عنوان QQ مورد اشاره قرار می‌گیرد، محبوب‌ترین نرم‌افزار کامپیوتری ارسال پیام در چین است. تا 30 سپتامبر 2011 در حدود 711/7 میلیون نفر دارای ID این نرم‌افزار بودند[9] و بدین ترتیب QQ احتمالا دومین جامعه مجازی بزرگ جهان است. تعداد حساب‌های QQ که به طور همزمان آنلاین هستند از مرز 100 میلیون گذشته است.[10] در فوریه 2011، QQ.com در رتبه‌بندی آلکسا پس از تیوتر در رتبه دهم ایستاد.[11] نمایی از نرم‌افزار QQ QQ از زمانی که وارد بازار چین شده است تبدیل به یک پدیده فرهنگی مدرن شده است که در فرهنگ عامه‌پسند جامعه چین جایگاه ویژه‌ای دارد. QQ علاوه بر برنامه چت، بسیاری ابزار فرعی دیگر به مانند بازی، دانلود زنگ، وبلاگ و کاربری‌ها دیگر را نیز ارائه می‌کند. در سال 2009، QQ فعالیت‌های خود را به آن سوی مرزهای چین نیز گسترش داده و هم‌اکنون در کشورهایی چون آمریکا، هندوستان و ویتنام نیز حضور دارد. چین: بزرگترین قربانی حملات سایبری البته افزایش تعداد کاربران نیز گسترش وابستگی چینی‌ها به فضای سایبری پیامدهای زیان‌باری نیز داشته است. بنا به گزارشی که در 19 مارس 2012 منتشر شد کشور چین تبدیل به بزرگترین قربانی حملات سایبری شده و در حدود 10/593 وب‌سایت چینی توسط 11/851 آدرس پروتکل اینترنتی (IPs) مورد حمله واقع شده و تحت کنترل درآمده‌اند. سازمان مسؤول امنیت کامپیوترهای چینی اعلام داشته که نزدیک به 21/4 درصد از حملات سایبری بدین کشور دارای منشأ آمریکایی بودند. بر اساس گزارشی که توسط "مرکز هماهنگ‌سازی واکنش اضطراری شبکه ملی کامپیوتری چین"، سازمان اصلی نظارت بر امنیت کامپیوترها در چین، منتشر شد در سال گذشته (2011) در حدود 47/000، پروتکل اینترنتی (IP) خارجی در حمله علیه 8/9 میلیون کامپیوتر مورد استفاده قرار گرفته‌اند. ژاپن منبع اصلی این حملات بود (22/8 درصد)، و در فاصله‌ای نزدیک از آن آمریکا (20/4) درصد و سپس جمهوری کره جنوبی (7/1 درصد) قرار دارند. در اوایل سال جاری و پس از حملات سایبری که منجر به سرقت بیش از 6 میلیون نام و رمز حساب‌های کاربران چینی از بزرگترین وب‌سایت برنامه‌ریزهای چینی یعنی "شبکه توسعه نرم‌افزار چین" (CSDN) شد، کارشناسان این کشور خواهان بهبود مدریت ایمنی اینترنت و نیز ایجاد قوانین جدید در این راستا شدند. خصومت تاریخی ژاپنی‌ها و چینی‌ها به عرصه سایبر نیز کشیده شده و ژاپنی‌ها بیشترین حملات سایبری را علیه کاربران چینی انجام می‌دهند. در نیمه اول سال 2011، در حدود 217 میلیون کاربر چینی یا به عبارتی دیگر 44/7 درصد از جمعیت آنلاین این کشور، مورد حمله بدافزارها شامل ویروس‌ها یا تروجان‌ها قرارگرفته و نیز 121 میلیون نفر سرقت شدن حساب‌ها یا رمز‌های خود را تجربه نموده‌اند.[12] دکترین چین در جنگ سایبری چین از سال 1999 در تلاش است تا کمبودهای تکنولوژیکی و نظامی خود را در برابر آمریکا جبران نماید. این کشور علاوه بر حوزه سخت‌افزاری و جنگ‌افزار جنبشی و با توجه به آسیب‌پذیری‌هایی که در حوزه سایبری دارد سعی نموده است تا توان دفاع سایبری خود را طی دو دهه گذشته افزایش دهد. سطح تلاش‌ها و نوع فعالیت‌های چین نشان می‌دهند که این کشور خود را آماده می‌سازد تا جنگ بعدی را با استفاده از حوزه الکترومغناطیس و نیز نقشه‌هایی برای انکار دسترسی دشمن انجام دهد. آنها می‌دانند که غرب تا چه اندازه به زیرساخت‌های IT وابسته است و به همین دلیل به نقطه ثقل آنها حمله خواهد نمود. آنها هم‌اکنون در حال شناسایی هستند و در آینده از این اطلاعات در جهت برتری خود استفاده خواهند نمود. چینی‌ها از زیرساخت‌های لازم برای انجام حملات انکار سرویس برخوردار هستند و در صورت لزوم می‌توانند یکپارچگی سیستم‌های دشمن را مورد هدف قرار دهند تا آنها نتوانند به سیستم‌های کنترل و فرماندهی خود اعتماد نمایند. اگرچه چین تنها کشور فعال در این حوزه نیست اما طلایه‌دار این حوزه محسوب می‌شوند. برنامه دفاع سایبری چین ارتش چین در سال 2011 یک تیم جدید با عنوان "تیم آبی سایبری" تشکیل داد تا توانایی‌های این کشور را برای شناسایی و دفاع در برابر تهاجمات سایبری بهبود بخشد. این برنامه در منطقه نظامی گوانگژو (Guangzhou) و در پی درخواست ارتش چین برای افزایش آموزش‌ها در حوزه سایبری تشکیل شد. بنا بر گزارش‌ها، این منطقه نظامی ده‌ها میلیون یوان در این برنامه که به عنوان پلت‌فرمی برای آموزش‌های جنگ سایبری بکار خواهد رفت، سرمایه‌گذاری می‌کند. تیم آبی سایبری در حال فعالیت در منطقه نظامی گوانگژو در ماه آوریل 2011 ارتش چین اعلام نمود که بر اساس برنامه‌های پیش رو تا سال 2020 نیروهای بسیار مجرب و کارآمد را آموزش داده و بکار خواهد گرفت تا تسلیحات مدرن، جنگ‌های سایبری و نیز وظایف امنیتی نامتعارف را مدیریت نمایند. ارتش چین به منظور نیل بدین هدف سه برنامه عمده را آغاز نموده است که شامل بهینه‌سازی و تنظیم دوباره ساختار استعدادیابی، آموزش‌های پیشرفته در نوآوری‌های تکنولوژیکی و تدارک پرسنل برای مأموریت‌های رزمی ویژه هستند. البته چین تنها کشوری نیست که سرمایه‌گذاری‌ ویژه‌ای در حوزه توانمندی‌های دفاع سایبری انجام می‌دهد.[13] ژنرال لو یوآن (Luo Yuan)، از فرماندهان ارشد علوم نظامی، در مصاحبه با گلوبال تایمز (Global Times) و با اشاره به مطلب فوق افزود: "با توجه به ورود سایر نیروهای نظامی به حوزه سایبری، غیر منطقی خواهد بود اگر چین چنین کاری نکند. برخی از قرارگاه‌ها یا مؤسسات سایبری این کشورها دارای توانمندی‌های دفاع و تهاجم سایبری هستند. برنامه منطقه نظامی گوانگژو بر آموزش تمرکز دارد و بنابراین نباید از نظر جامعه بین‌المللی حساسیت‌برانگیز باشد."[14] آموزش دفاع سایبری تبدیل به یکی از اولویت‌های ارتش چین شده است فعالیت‌های رقیبان چین در حوزه سایبری آمریکا در سال 2009 قرارگاه فرماندهی سایبری را به عنوان بخشی از قرارگاه فرماندهی استراتژیک تشکیل داد. "قرارگاه فرماندهای سایبری آمریکا" (USCYBERCOM) یکی از قرارگاه‌های فرعی نیروهای نظامی آمریکا است که زیر نظر "قرارگاه فرماندهی استراتژیک آمریکا" (USSCOM) فعالیت می‌کند. در 23 ژوئن 2009، رابرت گیتس (Robert Gates)، وزیر دفاع وقت، به فرمانده قرارگاه استراتژیک آمریکا دستور تأسیس قرارگاه سایبری را داد . این قرارگاه در مجموعه "فورت‌مید" (Fort Meade) مریلند واقع شده و فرماندهی آن بر عهده ژنرال کیث بی. الکساندر (Keith B. Alexander) است. قابل ذکر است که این قرارگاه در ساختمان "آژانس امنیت ملی آمریکا" (NSA) قرار داشته و فرمانده آن به طور همزمان ریاست آژانس امنیت ملی را نیز برعهده دارد. ژنرال الکساندر از سال 2005 ریاست آژانس و از سال 2010 نیز به عنوان فرمانده قرارگاه سایبری منصوب گشت. قرارگاه فرماندهی سایبری آمریکا در آژانس امنتی ملی آمریکا مستقر است قرارگاه سایبری فرماندهی عملیات‌های فضای مجازی را متمرکز کرده، منابع سایبری موجود را سازماندهی نموده، دفاع از شبکه‌های نظامی آمریکا و نیز تهاجم به شبکه‌ها کشورهای دیگر را هماهنگ می‌کند. قبل از این سازمان، انجام خدمات فوق بر عهده بخش "عملیات‌های شبکه جهانی نیروهای ویژه مشترک" (Joint Task Force Global Network Operations) بود. ژنرال کیث الکساندر، فرمانده قرارگاه سایبری آمریکا در دسامبر سال 2009، کره جنوبی با انتشار یک بیانیه مطبوعاتی اعلام نمود که در واکنش به ایجاد واحد جنگ سایبری در کره شمالی قصد دارد یک قرارگاه فرماندهی جنگ سایبری ایجاد نماید. بنا بر این بیانیه، قرارگاه مذکور وظیفه محافظت در برابر هک اینترنتی، امنیت سایبری، احیای شبکه‌های آسیب‌دیده و انجام عملیات‌های نظامی در فضای سایبری را بر عهده خواهد داشت.[15] در ماه مارس سال 2011، چارچوب کاری ناتو برای دفاع سایبری توسط وزرای دفاع کشورهای عضو این سازمان تصویب شد. "مرکز دفاع سایبری مشترک" در تالین، استونی در حوزه تحقیقات و آموزش سایبری فعالیت نموده و میزبان کارشناسان کشورهای مختلف ناتو است.[16] بهانه‌های آمریکایی برای راه‌اندازی جنگ سرد سایبری آمریکا در هر فرصتی که توانسته با برجسته‌سازی مسائل مربوط به امنیت سایبری سعی نموده است تا فضای لازم را برای افزایش توان تهاجم سایبری خود بکار گیرد. یکی از این حربه‌ها دشمن‌آفرینی در عرصه سایبر است. طی سالیان اخیر مقامات آمریکایی به صورت مکرر در مورد حملات سایبری هدایت شده از داخل کشور چین اظهار نگرانی کرده‌اند. برای مثال، رابرت مولر، رییس اف‌بی‌آی، در صحبت‌هایی به کمیته اطلاعاتی خانه نمایندگان آمریکا گفت که جاسوسی در فضای سایبری، "یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین تهدیداتی است که کشور با آن مواجه است." قدرت سایبری چین، بهانه جدید آمریکا برای آغاز جنگ سردی دیگر مولر در پاسخ به این سوال که کدام یک از کشورهای جهان تهدیدی جدی برای آمریکا به حساب می‌آیند گفت: "در این میان کشورهایی چون روسیه و چین و تا حدی ایران از توانایی‌ها و امکانات لازم برای به مخاطره انداختن ما برخوردارند." وی به خصوص کشور چین را به خاطر توانایی‌هایش در هدف قرار دادن اطلاعات تجاری تهدیدی بسیار جدی دانست.[17] مقاله‌ نیویورک‌تایمز اخیرا طی مقاله‌ای به قلم ریچارد کلارک می نویسد: "در دو ماه گذشته مقام های ارشد دولتی و کارشناسان خصوصی یک به یک در کنگره آمریکا حضور یافته و در گوش نمایندگان این هشدار را تکرار کردند: حملات سایبری توسط دولتمردان خارجی بر آمریکا تحمیل می شود. روبرت مولر از روسای اف‌بی‌آی ، بارها هشدار داده که حملات سایبری به زودی جای حضور فیزیکی تروریست ها در خاک آمریکا و خرابکاری را می گیرد. بر اساس این هشدار اکنون حملات سایبری خارجی بخصوص از جانب چین اصلی ترین دغدغه امنیت ملی آمریکا شده است. هکرهای چینی با حمله به کامپیوترهای آمریکایی رقم قابل توجهی از اطلاعات مخفی آمریکا را به خانه می برند." دولت‌های اصلی درگیر در جنگ سرد و جهانی سایبری مطالبی از این دست نشان می‌دهند که آمریکا قصد دارد با اغراق در مورد حملات سایبری خارج از کشور بالاخص توانمندی‌های چین دور جدیدی از جنگ سرد را این بار به نام جنگ سایبری آغاز نماید، جنگی که می‌توان گفت از قبل آغاز شده است. چین‌هراسی یکی از رویکردهای اصلی آمریکا برای پیشبرد راهبرد سایبری تهاجمی‌اش است یقینا تحرکات مذکور در عرصه سایبری تنها محدود به قدرت‌های بزرگ نبوده و نیست. اتفاقاتی که اخیرا در عرصه سایبری کشور ما نیز رخ داده‌اند بالاخص مورد استاکس‌نت نشان می‌دهند که دور جدیدی از رقابت در میان ملت‌ها پدید آمده است. با توجه به وابستگی روزافزون زیرساخت‌ها و فعالیت‌های مختف نظامی، ‌اقتصادی و ارتباطاتی به عرصه سایبر باید تأمین امنیت این حوزه جزو یکی از دلمشغولی‌های اصلی عرصه سیاستگذاری کلان کشور باشد. یقینا استفاده از تجربیات موفق چین می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل پدید آمده در این حوزه باشد. لذا پیشنهاد می‌گردد که محققین کشور سیستم‌ها و دکترین سایبری چین و نحوه توسعه و تکامل آنها را از نزدیک زیر نظر داشته باشند تا بتوانند در تدوین استراتژی ملی سایبری کشورمان از تجربیات آنها بهره گیرند. منابع و مآخذ [1] news.sky.com/skynews/article/0,,30400-1309274,00.html [2] http://www.east-west-connect.com/15-years-chinese-internet-usage-13-pret... [3] www.chinadaily.com.cn/china/2010-05/04/content_9808444.htm [4] Wu, Hequan (2002-08-06), "The progress of communication technology subject of hi-tech research development plan of China", International Conference on Communication Technology Proceedings, 2000 (Beijing) 1: 3–4, doi:10.1109/ICCT.2000.889157, ISBN 0-7803-6394-9 [5] http://ir.baidu.com/phoenix.zhtml?c=188488&p=irol-contacts [6] http://www.alexa.com/topsites/global [7] http://www.thechinaperspective.com/articles/chinaeconomicwa-8181/ [8] http://moneycentral.msn.com/investor/research/profile.asp?Symbol=BIDU [9] www.tencent.com/en-us/at/abouttencent.shtml [10] http://im.qq.com/online.shtml#qq [11] http://www.alexa.com/siteinfo/qq.com [12] http://www.china.org.cn/china/2012-03/20/content_24937159.htm [13] http://www.defence.pk/forums/chinese-defence/110879-china-creates-cyber-... [14] http://military.globaltimes.cn/china/2011-05/659582.html [15] http://www.channelnewsasia.com/stories/afp_asiapacific/view/441382/1/.html [16] http://csis.org/blog/nato-and-cyber-defense-brief-overview-and-recent-ev... [17] www.mashreghnews.ir/fa/news/71027/

 

جنگ سایبری چیست؟

 

برخی حوزه‌ی مجازی را پنجمین حوزه از نبرد می‌دانند. تحلیل‌گران نظامی، حوزه‌ی مجازی را به عنوان یک دامنه‌ی جدید در حوزه‌ی جنگ به رسمیت شناخته‌اند که اهمیت آن در حال حاضر در حال فزونی گرفتن از سایر حوزه‌هاست. وجود نداشتن قوانین بین‌المللی باعث شده که هر کشوری به خود اجازه دهد تا برضد کشور دیگر وارد جنگ مجازی شود…

«با آنکه از نظر واردات ارتباطاتی، ایران سخت‌ترین محدودیت‌ها را دارد با این حال، تکنولوژی‌های اطلاعاتی در این کشور در سطح بالایی قرار دارند و ایران در کنار روسیه از قدرتمندترین کشورها در زمینه‌ی جنگ مجازی محسوب می‌گردد.»

فضای مجازی فضایی است که قوانین خاص خود را دارد. امروزه تهدیدها در قالب شبکه‌های رایانه‌ای و مخابراتی رو به افزایش است. بخش‌های کلیدی اقتصاد تمامی کشورها در حال حاضر، از جمله امکانات دولتی و خصوصی، بانک‌داری و امور مالی، حمل‌ونقل، تولید، پزشکی، آموزش و پرورش و دولت، همگی برای انجام عملیات روزانه وابسته به رایانه هستند. فضای مجازی ابزاری برای قدرت و ثروت است. اگر از آن استفاده نکنیم دیگران از آن استفاده خواهند کرد و آن هم برضد ما. گاهی به دلیل ناشناخته بودن منبع حمله؛ فضای مجازی به مکانی ایده‌آل برای جنگ تبدیل شده است. برآورد سال گذشته نشان می‌دهد که دولت آمریکا از محل حملات سایبری در جهان، ۱۰۰ میلیون دلار خسارت دیده است.

جنگ مجازی اشاره به درگیری‌ها در فضای مجازی با اهداف سیاسی و ایدئولوژیک دارد. این مفهوم به جنگ اطلاعاتی اشاره دارد، درست به مانند جنگی واقعی که البته در مورد انگیزه‌های این جنگ و جنگ واقعی اختلاف نظر وجود دارد. تعریف دقیق جنگ مجازی به «اقدام‌های انجام شده توسط دولت یک کشور و سایر افراد به منظور نفوذ در رایانه‌ها و شبکه‌های سایر کشورها جهت اقدام‌های تخریب و آسیب اشاره دارد که این روش از راه روش‌های الکترونیکی صورت می‌گیرد.» کشورهایی با فناوری و متخصصان عقب مانده از قافله‌ی جهانی، بازنده‌ی جنگ مجازی هستند. این جنگ می‌تواند اقتصاد را فلج کند، موجب درگیری‌هایی در داخل و خارج کشورها گردد و بهره‌وری نیروی نظامی را کاهش دهد.

هدف از حمله‌ی سایبری، دست‌یابی به اطلاعات سایر کشورها، ایجاد وقفه در تجارت و یا ایجاد خدشه در زیر ساخت‌ها مانند: «آب، برق، حمل‌و‌نقل و…» به نحوی که هزینه‌های اقتصادی را افزایش دهند. در ۵ سال گذشته میزان حملات سایبری در سطح جهان بسیار افزایش یافته است.

نقطه‌ی شروع برای جنگ مجازی را جنگ «بالکان» می‌دانند که نیروهای متخاصم سعی در نفوذ به اطلاعات یک‌دیگر داشته‌اند. امروزه رشد شبکه‌های رایانه‌ای بسیار سریع‌تر از رشد نرم‌افزارهای امنیتی مرتبط به آن‌هاست.

هنوز زیر ساخت‌های کافی برای جلوگیری از حملات سایبری در سیستم‌های رایانه‌ای کشورها تعبیه نشده است. فضای مجازی به یک مکان بالقوه برای جرایمی این چنینی تبدیل شده است. میلیاردها دلار بدون کمترین امنیتی در فضای سایبر روزانه جابه‌جا می‌شوند و بخشی از مهم‌ترین اطلاعات دولتی و شخصی بدون کمترین امنیتی در فضای مجازی وجود دارند که خطر حملات سایبر را افزایش می‌دهند.

برخی حوزه‌ی مجازی را پنجمین حوزه از نبرد می‌دانند. تحلیل‌گران نظامی، حوزه‌ی مجازی را به عنوان یک دامنه‌ی جدید در حوزه‌ی جنگ به رسمیت شناخته‌اند که اهمیت آن در حال حاضر در حال فزونی گرفتن از سایر حوزه‌هاست. درست به مانند ابعاد دیگر درگیری نظامی مانند، زمین، دریا، هوا و فضا.

وجود نداشتن قوانین بین‌المللی باعث شده که هر کشوری به خود اجازه دهد تا برضد کشور دیگر وارد جنگ مجازی شود. در حال حاضر کشور ایالات متحده در جهان مرکز فرماندهی فضای مجازی را در پنتاگون راه اندازی کرده است که هدف از ایجاد آن حمله به شبکه‌های سایر کشورها و دفاع در مقابل حملات مجازی است. همچنین آژانس امنیت اطلاعات و شبکه‌ی اروپا[۱] نیز چنین مرکزی است.

در سال ۲۰۱۱م. مجله‌ی «اکونومیست» نوشت که چین برنامه‌ی ویژه‌ای دارد تا در نبرد اطلاعاتی قرن بیست و یکم، پیروز گردد. همچنین این مجله بیان داشت که سایر کشورها مانند اسراییل، روسیه و کره شمالی برنامه‌ی ویژه‌ای برای جنگ مجازی دارند که در این بین باید گفت که ایران دومین قدرت بزرگ در عرصه‌ی نبرد مجازی است. گویا این جنگ خیلی وقت است که برضد کشور ما شروع شده است. هنوز اخبار مبتنی بر حمله‌ی ویروس «استاکس نت» به تأسیسات اتمی نطنز از سر زبان‌ها نیفتاده بود که خبر مربوط به حمله‌ی ویروس «فلیم»[۲] بر صدر اخبار جای گرفت.

در ابتدا بیان شد که این ویروس یک ویروس جاسوسی است اما اکنون با اطلاعات به دست آمده بیان می‌شود که این ویروس در واقع هدف خراب‌کاری داشته است. خراب‌کاری یکی از اهداف جنگ سایبری است. در سال ۲۰۱۲م. «نیویورک تایمز» گزارش داد که اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده دستور حمله‌ی سایبری به تأسیسات اتمی ایران را صادر کرده است.

انواع تهدیدهای مختلف ناشی از جنگ سایبر

۱٫ جاسوسی و نقض امنیت ملی؛

جاسوسی سایبر به عملی اشاره دارد که به منظور به دست آوردن اسرار (حساس، اختصاصی و یا اطلاعات طبقه‌بندی شده) از افراد، رقبا، گروه‌ها، دولت‌ها و دشمنان، برای استفاده‌ی نظامی، سیاسی یا اقتصادی با استفاده از روش‌های بهره‌برداری غیر قانونی در اینترنت، شبکه، نرم‌افزار و یا رایانه صورت می گیرد.

۲٫ خراب‌کاری[۳]؛

فعالیت‌های نظامی که با استفاده از ماهواره و رایانه برای اختلال در تجهیزات دشمن صورت می‌پذیرد، خراب‌کاری نام دارد. زیرساخت‌های برق، آب، سوخت، ارتباطات، حمل‌ونقل و … ممکن است در جنگ مجازی در معرض خطر باشند. سایر تهدیدها می‌تواند شامل سرقت اطلاعات کارت‌های اعتباری، اختلال در برنامه‌ی قطارها و یا حتی بازار سهام باشد.

۳٫ شبکه‌ی برق.

شبکه‌های انتقال برق به دلیل وابستگی به فضای مجازی و اینترنت از مهم‌ترین هدف‌ها در جنگ مجازی محسوب می‌شوند. در سال ۲۰۰۹م. دولت ایالات متحده بیان داشت که دولت‌های چین و روسیه قصد داشتند تا با نفوذ نرم‌افزاری در شبکه‌های برق در این کشور در آن اختلال ایجاد کنند. از سوی دیگر و در نقطه‌ی مقابل نیز حملات نظامی به شبکه‌های انتقال برق برای از کار انداختن اینترنت از موارد مورد توجه در جنگ مجازی است.

 انگیزه‌های جنگ سایبر

۱٫ مقاصد نظامی؛

درست مانند جنگ واقعی در اینجا بر خلاف ۴ رکن دیگر جنگ که پیش‌تر بیان داشتیم، این جنگ در سایه‌ی فضای مجازی صورت می‌پذیرد. در اینجا به یک مرکز فرماندهی جنگ سایبر نیاز است و نیازمند سلاح‌هایی مجازی و دفاعی هستیم تا جلوی حمله گرفته شود و ما نیز قادر به حمله‌ی متقابل باشیم.

۲٫ اهداف غیر نظامی؛

این امر عبارت از اختلال در سرویس دهنده‌ی وب، سیستم‌های اطلاعات سازمانی، سیستم‌های سرور، لینک‌های ارتباطی، تجهیزات شبکه و رایانه‌های رومیزی و لپ‌تاپ‌های خانگی و امور تجاری است که گاهاً برای کسب انگیزه‌های تجاری رقابتی و یا مالی صورت می‌پذیرد و گاهی نیز خراب‌کاری به دلیل صرفاً سرگرمی است.

۳٫ اهداف شخصی.

باید باور کرد که بیش از ۹۰درصد حملات سایبر برای اهداف شخصی صورت می‌گیرد. بسیاری از حملات برای جلب توجه رسانه‌ها انجام می‌شود. شرکت (McAfee) می‌گوید، روزانه با میلیون‌ها جنبه از این نوع حملات سایبر توسط نرم‌افزارهای امنیتی‌اش رو‌به‌رو می‌شود.

نمونه‌هایی از جنگ مجازی

- در سال ۲۰۰۶م. در جریان جنگ حزب‌الله و اسراییل، دولت صهیونیستی اعلام کرد که مورد حملات سایبری سازمان یافته از طرف کشورهای خاورمیانه و روسیه قرار گرفته است.

- در سال ۲۰۰۷م. این بار کشور «استونی» بود که خبر از حمله‌ی سایبری به خود داد. هدف این حمله گویا رسانه‌ها، بانک‌ها و وزارتخانه‌های کشور استونی بودند که از سوی سروری در روسیه مورد حمله قرار گرفتند.

- در سال ۲۰۰۷م.، تارنمای انتخابات کشور «قزاقستان» در جریان یک حمله‌ی سایبری از کار افتاد.

- در سال ۲۰۰۸م.، سایت‌های کشورهای روسیه، گرجستان و آذربایجان در جریان درگیری‌ها در اوستیای جنوبی مورد حمله‌ی هکرها قرار گرفتند.

- در سال ۲۰۰۹م.، حملات گسترده‌ای به بخش‌های دولتی، رسانه‌ای و تارنماهای مالی دو کشور ایالات متحده و کره جنوبی صورت پذیرفت. در حالی که همه به راه‌اندازی حمله از سوی کره شمالی نظر داشتند یک تحقیق نشان داد که با کمال تعجب حمله از یک سرور ناشناخته در بریتانیا بوده است.

- در ماه می ۲۰۱۰م.، در پاسخ به حمله‌ی سایبری هند، تارنماهای سازمان موشکی هند، بنیاد ملی علوم هند، دفتر چندین حزب و … مورد حمله‌ی هکرهای پاکستانی قرار گرفتند.

- در سپتامبر ۲۰۱۰م.، تأسیسات اتمی کشورمان توسط ویروس استاکس نت مورد هجوم قرار گرفت. این ویروس یکی از پیشرفته‌ترین ویروس‌های رایانه‌ای بود و برگ جدیدی را در مبارزه‌های سایبری گشود.

- در سال ۲۰۱۰م. دوباره دولت انگلیس اعلام کرد که در هر ماه، هدف بیش از ۱۰۰۰ حمله‌ی سایبری قرار می‌گیرد.

- در ژوئیه‌ی ۲۰۱۱م. تارنمای شرکت ارتباطاتی (SK) کره جنوبی هک شد و اطلاعات شماره تلفن، پست‌های الکترونیک و آدرس منزل ۳۵ میلیون نفر دزدیده شد.

- در اکتبر ۲۰۱۱م.، دولت آمریکا پذیرفت که کنترل هواپیمای جاسوسی خود را در یک حمله‌ی سایبری از سوی ایران از دست داده است.

- در سال ۲۰۱۲م. بیان شد که هند اطلاعات کمیسیون دوجانبه‌ی اقتصادی بین چین و آمریکا را هک کرده است. گویا اطلاعات هک شده شامل تبادلات پست‌های الکترونیک بین اعضای کمیسیون دوجانبه بوده است.

مهم‌ترین مسئله در این بین، این است که حملات سایبری برای مهاجم ارزان تمام شده ولی دفاع در برابر این حملات بسیار گران تمام می‌شود.

 

تلاش‌ها برای پیشگیری

شاید اولین سازمان بین‌المللی سازمان همکاری‌های شانگ‌های باشد که جنگ مجازی را به عنوان عامل مخرب برای اخلاق، معنویت و فرهنگ از سوی مهاجمان تعریف کرده است. در سپتامبر ۲۰۱۱م. کشورهای عضو پیشنهاد تدوین شاخص‌های بین‌المللی برای یک سند جامع امنیت اطلاعاتی را به دبیر کل سازمان ملل ارائه دادند. این طرح از سوی کشورهای غربی حمایت نگردید. رویکرد کشورهای غربی بیشتر بر جنبه‌های اقتصادی متمرکز بود.

در حال حاضر پروژه‌ای توسط دکتر (Alexander Merezhko) استاد حقوق بین‌الملل در حال تدوین برای ارائه به سازمان ملل است. طبق این سند جنگ مجازی به معنای استفاده از اینترنت و فناوری‌های وابسته به آن توسط یک دولت، برضد منافع اقتصادی، سیاسی، فناوری و اطلاعاتی یک حاکمیت دیگر است. وی بیان می‌دارد که اینترنت میراث مشترک بشری است و باید از جنبه‌های نظامی مصون بماند.

جنگ در فضای مجازی تا حد زیادی به ضعف سیستم دفاعی مورد حمله قرار گرفته بستگی دارد. این جنگ ابهام‌هایی همچنین در مورد شخص حمله کننده دارد که به واقع چه کسی حمله را آغاز می‌کند. همان‌گونه که شبکه‌های رایانه‌ای به عنوان مهم‌ترین عامل برای قدرت اقتصادی و حتی نظامی کشورها تبدیل شده‌اند، همچنین آن‌ها به مأمنی برای تهدیدهای بالقوه نیز تبدیل شده‌اند. از طرفی فضای مجازی می‌تواند به عنوان یک کمک برای حملات نظامی فیزیکی در نظر گرفته شود.

مشکل بزرگ این است که شبکه‌ها به هم متصل هستند. اگر یک رایانه‌ی خانگی هم در یک کشور سیستم دفاعی ضعیفی داشته باشد، ممکن است از راه این رایانه بتوان به سایر رایانه‌های آن کشور هم دسترسی پیدا کرد. امروزه میزان استفاده از رایانه‌های شخصی با سرعت زیادی در حال پیشرفت است. در جنگ واقعی همه چیز قابل پیش‌بینی است. میزان خسارتی که یک بمب می‌تواند وارد کند و خسارت‌های احتمالی مالی و جانی، اما در جنگ مجازی هیچ خسارتی قابل پیش‌بینی نیست.

برهان

 

نبرد نا متقارن؛ راهبرد دفاعي نيروي هوايي ايران

 

در عصر حاضر، به علت تواناييهاي اطلاعاتي، امنيتي و بهره مندي نيروي هوايي از فناوري مدرن، به اين نيرو براي امور دفاعي و حتي رويارويي با تروريسم و جنگهاي شهري در كشورهاي توسعه يافته نگاهي حداكثري مي شود.

اشاره:
هم زمان با ورود به قرن بيست ويكم، با پيچيدگي برنامه ريزي براي دفاع و امنيت نيز روبه رو شده ايم. پديده جهاني شدن اطلاعات و ارتباطات جنگ را نيز تحت تأثير جدي قرار داده است. در واقع، در اين عصر، شگفت آور نخواهد بود كه فرمانده عالي رتبه اي هزاران كيلومتر دورتر از منطقه نبرد، جنگ را هدايت و فرماندهي كند يا پديده تروريسم با ابزار كوچكي، مانند يك خودنويس يا يك بسته پستي رخ دهد؛ بنابراين، امروزه، ضمن رويارويي خردمندانه با پديده جهاني شدن، بايد در امور دفاعي، جنگ نا متقارن را نيز در نظر گرفت.
در اين مقاله، ضمن تبيين مؤلفه هايي، مانند جهاني شدن و جنگ نا متقارن به راهبرد دفاعي نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران پرداخته شده است.

مقدمه:
در دنياي مدرن امروزي، راهبرد دفاعي، ابتدايي ترين و مهم ترين مؤلفه حفظ يك نظام مبتني بر دولت - ملت است. اين مسئله حتي در عصر باستان نيز، اهميت ويژه اي داشته و انديشه احداث موانع و استحكامات در اطراف شهرها (مانند ديوار بزرگ چين) بر يك راهبرد دفاعي مبتني بوده است.
انسانهاي عهد باستان يا به تهاجم به حوزه استحفاظي ديگران يا به دفاع از حوزه نفوذ خود مشغول بوده اند و دغدغه هاي آنها همواره بر ملاحظات امنيتي مبتني بوده است؛ دغدغه هايي كه در جهان مدرن امروز، همچنان، ديده مي شوند و تنها ابزارهاي آن تغييركرده و بازيگري در اين عرصه برعقلانيت مدرن پيچيده تر مبتني شده است.
جهان امروز با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي از نظم وستفاليايي عبور و به دوره جديدي كه هنوز به ثبات كامل نرسيده، قدم گذاشته است. به نظر مي رسد در اين نظام، سياستمداران امريكا مي كوشند اين كشور را به مؤلفهِ اصلي امنيت و عدم امنيت كشورهاي جهان تبديل كنند، اما اقتصاد و ارتش بسياري از كشورهاي جهان از نظر كمي و كيفي با ساختار مورد نظر ايالات متحده تطابق ندارند؛ موضوعي كه مؤلفه جنگ نا متقارن را به معادلات جهاني وارد كرده است. هرچند تاريخ جنگ نا متقارن به زمان سون تزو، استراتژيست چيني و انديشه هاي وي برمي گردد كه استفاده از عنصر خدعه و فريب در جنگ را مشروع مي دانست، اما اين بن لادن بود كه با خلق حادثه 11 سپتامبر فصل جديد جنگهاي نا متقارن را درعصر حاضر رقم زد.
اينكه امريكا همواره حضور مؤثري در حوزه استحفاظي ايران داشته است و در حال حاضر نيز، كشورهاي همسايه ايران يا به اشغال امريكا درآمده اند يا دوست و هم پيمان اين كشورند، به مؤلفه اصلي و اساسي امنيت كشور ما تبديل شده است و در اين ميان، جنگ نا متقارن گزينه مناسبي براي رويارويي احتمالي با اين كشور تلقي مي شود.
از سوي ديگر، جنگ سوم خليج فارس، عزم امريكا را در آغاز روند سلطه گري جديدي مبتني بر اشغال كشورها و تغيير رژيم آنها به تصوير كشيد. البته، يادآوري اين نكته نيز لازم است كه نظام حاكم بر امريكا همواره، نظام كلّيت گرايي است كه بخشي از هويت خود را مديون دشمني با ديگران بوده است؛ نقشي كه زماني به عهده كمونيسم بوده و اينك، به عهدهِ تروريسم و بنيادگرايي در جهان اسلام است.
در مقاله حاضر، ضمن پرداختن به موضوع جهاني شدن و جنگهاي نامتقارن، برخي از ابعاد جنگهاي نامتقارن را بررسي خواهيم كرد و سپس، به ملاحظات دفاعي نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران در چنين جنگي اشاره خواهيم كرد.

 

1) جهاني شدن و وقوع جنگهاي نامتقارن
جنگ سرد، كه در پايان جنگ جهاني دوم بين دو ابرقدرت شرق و غرب آغاز شد، در دهه آخر قرن بيستم با شكست جهان كمونيزم به پايان رسيد. اين امر، با آغاز نظم نوين جهاني و فرآيند تسريع مدرنيزاسيون و افزايش وابستگي متقابل جهاني از نظر فرهنگي و سياسي هم زمان بود.(1)
در اين بين، پديدهِ جهاني شدن كه دولتها را به سازگاري و انطباق مي كشاند، با افزايش وابستگي متقابل، گستره استقلال كشورها را كاهش مي دهد. به همين دليل، يكي شدن فرهنگها، سوق دادن كشورها به سوي يك نظام بين المللي رقابتي و نا برابر و كاهش استقلال دولتها، ترسهاي مهم از جهاني شدن است. ظهور اين پديده هم زمان با تك قطبي شدن نظام بين الملل و نيز حمايتهاي امريكا از جهاني شدن، اين كشور را به عنوان پرچمدار حركت جديد مطرح كرده است. قدرت اصلي امريكا از نيروي نظامي، سلطه بر مطبوعات، فرهنگ و قدرت نرم افزاري آن ناشي مي شود و عامل فشار بر كشورهاست. در واقع امريكا با طرح جهاني شدن پايه هاي نظم وستفاليايي را ويران مي كند؛ موضوعي كه كشورهاي خاورميانه را با مشكل روبه رو خواهد كرد. البته اين موضوع، [انطباق با واقعيت] نبايد از نظر اين كشورها دور بماند؛ زيرا، انطباق با واقعيتها به معناي افزايش كارآيي اقتصادي و اصلاحات سياسي است. هرچند بسياري از كشورهاي خاورميانه در معرض تغيير قرار دارند، اما مشكلات امنيتي سنتي آنها همچنان پابرجاست و به دليل آنكه بسياري از دولتهايشان پس از استعمار تشكيل شده اند، همچنان، دستوركار قديمي تسليحات، سرزمين، منابع و دفاع از حاكميت مورد توجه رهبران آنهاست. در كنار نگاه سنتي كشورهاي منطقه به مسئله امنيت، دو منازعه حل نشده سلاحهاي كشتار جمعي و نابرابري قدرت نظامي نيز منطقه را ناامن كرده است؛ مشكلي كه غلبه بر آن، مستلزم نيروهاي مسلح قوي، قدرت بازدارندگي، ايجاد اتحاد و ائتلاف، كنترل تسليحات و تصميمهاي امنيتي خواهد بود، ضمن آنكه حضور نظامي امريكا در خليج فارس، نظام امنيت دسته جمعي منطقه را تحت تأثير قرار داده است و كشورهايي همچون ايران را كه خواهان حفظ استقلال خود مي باشند، با مشكلاتي روبه رو كرده است. افزون بر اين، با جهاني شدن، شكاف رو به گسترش در زمينه تواناييهاي نظامي تشديد خواهد شد. در نتيجه، دولتها به سوي نبرد نامتقارن پيش خواهند رفت و بدين ترتيب، عليه امريكا از فناوري ساده، اما مؤثر استفاده خواهند كرد. در قرن بيست ويكم، امريكا به طور فزآينده، با تهديدهاي نامتقارن روبه رو خواهد بود؛ بنابراين، شناخت ابعاد گوناگون جنگ نامتقارن براي تمامي كشورها ضروري است.

 

1-1) عدم تقارن راهبردي
عدم تقارن راهبردي، يعني بهره گيري از نوعي تفاوت كه به غلبه بر دشمن منجر مي شود. ارتش ايالات متحده در جنگ خليج فارس اغلب از تحرك بالا، سرعت عمل، جاسوسي، هم زماني اقدامات، آموزش و روحيه خوب بهره مي گرفت. در گذشته نيز، نيروهاي انقلابي در عمليات ضد استعماري خود بر روشهاي نامتقارن، عمليات چريكي، جنگ درازمدت فرسايشي، نبرد سياسي و تمايل به شهادت متكي بوده اند. آنها به اين دليل كه توزيع جهاني قدرت همواره نامتعادل بوده است، از راهبردهاي نظامي نامتقارن استفاده كرده اند. آموزه جنگ نامتقارن كه در دهه 50، بر آن تأكيد شد، به صراحت عنوان مي كرد كه درگيريهاي نامتقارن را به مثابه درگيري ميان نيروهاي ناهمانند، به ويژه نيروي هوايي عليه نيروي زميني و دريايي مي داند. اين مفهوم در راهبرد نظامي ملي 1995 امريكا مجدداً مورد تأكيد قرار گرفت و نظريه پردازان اين كشور همراه با تعريف تروريسم، كاربرد يا تهديد به كاربرد سلاحهاي كشتارجمعي را به منزله چالشهاي مربوط به عدم تقارن دانستند.
نشريهِ Joint Strategic survey در سال 1999 در تعريف عدم تقارن چنين مي نويسد:
< رهيافت نامتقارن تلاشهايي در راستاي دور زدن يا تحت شعاع قرار دادن تواناييهاي ايالات متحده در عين بهره گيري از ضعفهاي آن و سودجويي از روشهايي است كه تا حد زيادي با روشهاي مورد انتظار اين كشور تفاوت دارند. اين رهيافتها بيشتر در پي ايجاد تأثير روانشناختي عمده اي، مانند ايجاد شوك، اخلال و آشفتگي بر ابتكار، آزادي عمل و اراده طرف مقابل اند. روشهاي نامتقارن مستلزم افزايش نقاط ضعف وگستره آسيب پذيريهاي حريف مي باشند كه اغلب، از فناوريها، تاكتيكها و سلاحهاي ابتكاري و غيررسمي بهره مي برند و مي توانند در تمامي سطوح جنگ، اعم از استراتژيك، عملياتي و تاكتيكي در سراسر طيف عمليات نظامي كاربرد داشته باشند> .
1-2) ابعاد عدم تقارن
عدم تقارن در سه سطح استراتژيك، عملياتي و تاكتيكي قابليتهاي متفاوتي دارد و ابعاد متضادي را به نمايش مي گذارد، اما مهم ترين بعد آن عدم تقارن استراتژيك است. عدم تقارن استراتژيك مي تواند مثبت يا منفي باشد. عدم تقارن مثبت متضمن استفاده از ناهماننديهايي براي دست يابي به برتري است. براي نمونه، استراتژي نظامي ايالات متحده ارزش بالايي براي آموزش و رهبري و فناوري بالاتر قايل است؛ مزيتي كه دسترسي بدان، شايد براي بسياري از رقيبان امريكا امكان پذير نباشد.
عدم تقارن منفي تفاوتي است كه شايد يك حريف در استفاده از نقاط ضعف و آسيب پذير دشمن، براي كسب برتري بر وي از آن سود مي جويد. به عبارت ديگر، شكلي از تهديد است.
عدم تقارن سياسي- استراتژيك، كاربرد ابزار غير نظامي براي دست يابي به يك برتري استراتژيك است. از آنجا كه پديده جهاني شدن و انقلاب اطلاعاتي، ارتباط جهاني را بيشتر مي كند و دولتها را بيش از پيش در معرض فشارهاي سياسي و رواني قرار مي دهد، عدم تقارن سياسي - استراتژيك اهميت بيشتري مي يابد.

 

1-3) اشكال عدم تقارن
در قلمرو امنيت ملي و جنگ، دست كم، شش نوع عدم تقارن مطرح است:
الف ) عدم تقارن در روش كاربرد مفاهيم مختلف عملياتي كه نمونه آن، جنگ پارتيزاني و ديگر مفاهيم غير خطي است.
ب) عدم تقارن فناوري در جنگهاي گذشته، به ويژه در جنگهايي كه يك دولت پيشرفته صنعتي عليه يك دولت عقب مانده وارد عمل مي شود.
ج) عدم تقارن در نيت (عزم، تصميم و اراده)، به ويژه هنگامي كه حريفي بقا يا منافع حياتي خود را در معرض خطر ببيند و حريف ديگر به دنبال حفظ يا استمرار منافعي باشد كه از منافع حياتي كم اهميت تر است. عدم تقارن در نيت، حريفي را كه در معرض خطر بيشتر است، وامي دارد تا با تحمل بيشترين هزينه، به اقداماتي دست زند كه هر دشمن ديگري ممكن است از نظر اخلاقي يا منطقي، از پذيرش آنها خودداري كند، مانند درگيري ايالات متحده در ويتنام، سومالي و عراق.
د) عدم تقارن هنجاري كه به هنگام درگيري با دشمناني با استانداردهاي اخلاقي و منطقي متفاوت رخ مي دهد و هنگامي اهميت مي يابد كه با نيت و قصد دشمناني روبه رو باشيم كه مايل اند از تروريسم و سپرهاي انساني و نظاير آن استفاده كنند.
ه) عدم تقارن سازماني، بدين معني كه ممكن است در آينده، ارتشهاي دولتي بيشتر با دشمناني غيردولتي به صورت شبكه هاي سازمان يافته روبه رو باشند تا با بلند پايگان.
و) عدم تقارن صبر كه بيشتر در درگيري ميان فرهنگها ديده مي شود. اين نوع عدم تقارن در جنگهايي است كه حساسيت زماني نسبت به اختتام جنگ در يكي از دو طرف جنگ مشاهده شود. براي نمونه، عدم تقارن، هنگامي روي دهد كه حريفي به جنگ وارد شود كه تمايل دارد جنگ به درازا بينجامد، در حالي كه طرف مقابل آن، تنها در كوتاه مدت مي تواند به هدف خود برسد، مانند ايالات متحده كه به دلايل گوناگون ترجيح مي دهد درگيريهاي مسلحانه به سرعت پايان يابند.
در جنگ نامتقارن، كشورها يا سازمانهاي ضعيف تر مي كوشند تا حداكثر استفاده را از آسيب پذيري دولتهاي مدرن ببرند، ضمن آنكه بايد يادآور شد هنوز هيچ كشوري مدعي مقابله با شيوه جنگ نامتقارن نشده است.(2)
شكاف كيفي بين ارتشهاي جهان با ارتشي، مانند ارتش امريكا و ديگر ارتشهاي مشابه، وسيع و فزآينده است؛ بنابراين، راه برخورد با ارتشي همچون ارتش امريكا، تنها بازدارندگي يا جنگ نامتقارن است.
< راه مقابله با ارتش امريكا استفاده از استراتژي ضد درگيري است كه در آن، سلاحهاي دقيق هدايت شونده و موشكهاي بالستيك براي يورش به پايگاههاي امريكايي به كار گرفته مي شود> . (3)
در اين نوع مقابله، حريفي كه رودرروي امريكا قرار مي گيرد با استفاده از استراتژي ضد درگيري مجبور است با تركيبي از قدرت هوايي استراتژيك، نيروهاي ضربتي دريايي، برتري هوايي در صحنه عمليات، دفاع موشكي صحنه نبرد، پشتيبانيهاي تمركزيافته براي به حداقل رساندن نيازهاي تداركاتي صحنه نبرد و مجموعه اي از روشها براي محدود كردن نياز به توسعه طولي نيروها، تجهيزات و تداركات با طرف مقابل خود برخورد كند.

 

1-4)تروريسم
تروريسم يكي از شيوه هاي جنگ نامتقارن است كه احتمال دارد هر نظام سياسي با آن روبه رو شود. شيوه هاي مقابله با اين پديده به شرح زير است:
الف) از طريق سيستم اطلاعاتي و تقويت آن تحقق اهداف تروريستي را با مشكل روبه رو كنيم.
ب) با اتخاذ استراتژي ايجاد و تأسيس يك سيستم اعلامي، ضربات تروريستي عليه نظام را به جنگ همگاني عليه تروريستها تبديل كنيم.
ج) پشتيباني افكار عمومي را از جنگ عليه تروريسم به دست آوريم.
بايد توجه داشت كه افزون بر تروريسم، اختلال در شبكهِ اينترنت، هدف قراردادن نهادهاي مالي، سؤ قصد به جان مولدان اقتصادي، استفاده از رسانه هاي جمعي، انجام جنگهاي شهري، عمليات چريكي و استفاده از تسليحات كشتار جمعي از ديگر تاكتيكها و جنگ افزارهاي نامتعارف محسوب مي شوند.(4)

 

3) ملاحظات دفاعي نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران
از آنجا كه ملاحظات دفاعي نيروي هوايي ايران در چهارچوب استراتژي امنيت ملي است، نخست، بايد استراتژي امنيت ملي تبيين شود. < استراتژي ملي به دنبال تحقق اهداف و سياستهاي ملي با توجه به امكانات و محدوديتهاي ملي است؛ بنابراين، تعيين و تدوين استراتژي امنيت ملي دست كم، به سياستها، اهداف، امكانات و محدوديتهاي هر واحد سياسي نيازمند است كه بدون شناخت هر يك از آنها شناخت و تدوين استراتژي امنيت ملي ناممكن مي باشد> .(5)
افزون بر اين، شناخت قدرت ملي، به ويژه در ابعاد نظامي نيز بسيار مهم است. توان و قدرت مسلحانه يك كشور در برخورد با دشمن خارجي از جمله مؤلفه هاي اساسي قدرت ملي است كه تعداد نيروهاي مسلح، توانايي رهبري و فرماندهي، فناوري نظامي - دفاعي و تسليحات دفاعي و آموزشهاي نظامي هر واحد سياسي را شامل مي شود.
براي تبيين راهبرد دفاعي نيروي هوايي به عنوان يك واحد نظامي، توجه به موقعيت استراتژيك ايران، سياست خارجي و سياست دفاعي آن و راهبرد عملي نيروي هوايي به منزله يكي از واحدهاي اجرايي سياست دفاعي، لازم و ضروري است. موقعيت استراتژيك موقعيتي است كه دارنده آن در مقابل رقيبانش از مزاياي قاطع سياسي، اقتصادي و نظامي برخوردار است. طمع به ايران در موقعيتهاي تاريخي مختلف اهميت استراتژيك اين كشور را نشان مي دهد كه عبارت است از: 1) اتصال مركز و شرق آسيا به اروپا از طريق جاده ابريشم؛ 2) اتصال شبه قاره هند به اروپا؛ و 3) كشف نفت و دارا بودن ذخاير نفتي (110 ميليارد بشكه ذخاير نفتي 4/10 درصد نفت جهان، 4/14 درصد نفت منطقه و 15 درصد گاز جهان)(6).
سياست خارجي ايران نيز متغير محوري و تأثيرگذار بر سياستهاي دفاعي اين كشور است. در زمان شاه سياست خارجي كشور در چهارچوب نظم دوقطبي بود، اما بعد از انقلاب شعار نه شرقي و نه غربي محور قرار گرفت. در سالهاي 1359 - 1368، متغير جنگ در شكل دادن به رفتار ايران در قبال محيط بين الملل مهم ترين عامل تعيين كننده بوده است. ويژگي ديگر سياست خارجي اين كشور را در دوره پس از انقلاب مي توان آرمان گرايي و اخلاق گرايي عنوان كرد.
اهداف سياست خارجي ايران در قانون اساسي تلاش براي تشكيل امت واحد جهاني، حمايت از مستضعفين در مقابل مستكبرين، دفاع از حقوق مسلمانان و دفاع از استقلال و تماميت ارضي ايران را شامل مي شود. بايد يادآور شد كه در زمان جنگ، تلفيق اهداف آرمان گرايانه انقلاب با واقعيت جنگ سياست خارجي ايران را پيچيده تر كرد.
پس از وقوع انقلاب اسلامي، امريكا با تحريك مخالفان داخلي و وسوسهِ صدام براي حمله به ايران، اقدام به براندازي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران كرد. در اواخر جنگ نيز عملاً، در خليج فارس به مقابله رودررو با ايران پرداخت و پس از پاپان جنگ نيز، سياست مهار دوجانبه را تدوين كرد.
مهار و انزواي ايران و عراق در شرق و پيشبرد صلح خاورميانه مهم ترين اهداف سياست مهار دوجانبه و انزواي ديپلماتيك، جلوگيري از دست يابي به تسليحات نظامي مدرن و اعمال تحريم اقتصادي و جلوگيري از مراودات فرهنگي اين دو كشور با جهان و در نهايت، تضعيف ايران و عراق از جمله ديگر اهداف اين سياست بود.
بعد از عمليات 11 سپتامبر، دولت بوش تجديد نظر در سياست مهار دوجانبه را سر لوحه كار خود قرار داد و بدين ترتيب، سه كشور ايران، عراق و كره شمالي را محور شرارت ناميد.
براي كشوري چون ايران نوع رويارويي با امريكا مهم ترين موضوع سياست دفاعي است. نيروي هوايي چگونه مي تواند در اين رويارويي با استفاده از فرصتهاي موجود، بهترين وضعيت دفاعي را براي عملياتي كردن اهداف استراتژيك اتخاذ كند؛ وضعيتي كه بتواند بر حوادث احتمالي جنگ آينده غلبه كند و بر محيط امنيت ملي نيز تأثير مثبتي بگذارد.
دشوارترين چالش نيروي هوايي مقابله با عدم قطعيت جغرافيايي، سياسي، فني و بودجه اي است. از آنجا كه محيط بين المللي و نظامي و احتمالاً، اولويتهاي كلي، كماكان متغيرند، وضعيت دفاعي، نه تنها ممتاز، بلكه از نظر استراتژيكي نيز بايد انطباق پذير باشد؛ موضوعي كه رويكرد مديريتي قوي را مي طلبد.
در اين راستا، نيروي هوايي به برنامه ريزي دفاعي احتياج دارد. اگر اين برنامه ريزي تهديدمحور باشد، بر فرض تهديد دشمن استوار است، به ويژه هنگامي كه تهديدها واقعي و آشكار است؛ بنابراين، نيروي هوايي بايد با ديگر نيروها هماهنگ شود و در مقابل دو تهديد امروزي از جانب دشمنان، يعني ائتلاف منطقه اي و فناوريها، كارآيي لازم را داشته باشد.

خودداري از درگيري، بازدارندگي و در نهايت، جلوگيري از تجاوز در صورت تهديد شدن و شكست آن در صورت وقوع جنگ بايد سرلوحه كار نيروي هوايي قرار گيرد. فعاليت بلندمدت نيروي هوايي و وضعيت اين نيرو براي تحقق اهداف استراتژي امنيت ملي بايد به شرح زير باشد:
1) قابليت مقابله با حوادث احتمالي نظامي، حوادث احتمالي منطقه اي خرد و كلان، بحرانها و ديگر فوريتهاي ممكن براي كشور را داشته باشد.
2) فعاليتهاي مربوط به شكل دهي محيط امنيتي براي كشور، ثبات منطقه اي، بازدارندگي و تضعيف روحيه رقيبان را داشته باشد.
3) از نظر فناوري؛ دكترين نظامي؛ اندازه نيروها؛ و الگوهاي عملياتي انطباق پذيري استراتژيك داشته باشد و براي هر پيشامد احتمالي سياسي - نظامي سناريوي كاملي از شرايط عملياتي را دارا باشد.
نيروي هوايي بايد از منطق برنامه ريزي استراتژيك پيروي كند كه در شرايط عدم قطعيت به شرح زير است:
1) محيطي براي آينده ترسيم و شوكهاي احتمالي را مشخص كند؛
2) براي آينده يك استراتژي اصلي در نظر بگيرد؛
3) استراتژيهاي فرعي را براي استراتژي اصلي تهيه كند؛
4) با توجه به شوكها، قابليتها و استراتژيهاي دفاعي را معين كند و
5) براي افزايش احتمال وقوع پيش بينيها در آينده، استراتژي شكل دهي محيط را تهيه كند.

با توجه به توان بالاي فنا وري نيروي هوايي و وجود تهديد تروريسم داخلي و دشمن خارجي براي جمهوري اسلامي ايران مأموريتهاي ديگري نيز براي اين نيرو متصور است:
1) تقويت و افزايش ايمني فرودگاهها و هواپيماها، يعني گسترش دكترين نيروي هوايي از دفاع در مقابل تهاجم خارجي به دفاع در حوزه امنيت داخلي؛
2) استفاده از تواناييهاي اطلاعاتي و شناسايي نيروي هوايي، مانند كشف و شناسايي، جمع آوري اطلاعات و مقابله با تروريسم و تهديدهاي ضدامنيتي؛
3) عمليات جست وجو و نجات و ارتباط با مقامات كشوري؛ و
4) اقدامات پيش گيرانه براي منفعل كردن گروههاي برانداز داخلي و خارجي و حملات تروريستي.
نيروي هوايي براي رويارويي با دشمن خارجي بايد موارد و تجربه هاي مزبور را مد نظر داشته باشد و براي وادار كردن طرف مقابل به تسليم، دندانهاي تيز آن كشور را كه قدرت بازدارندگي كشور مربوطه است، بكشد، مانند نشان دادن توانايي براي انهدام هواپيماها، فرودگاهها، سايتهاي موشكي و سايتهاي راداري.
اگر طرف مقابل از نظر نيروي هوايي برتري مطلق داشته باشد، بهترين استراتژي مقابله، دفاع از سرمايه هاي ملي است؛ زيرا، سايتهاي موشكي، فرودگاهها و زيرساختهاي اقتصادي را نمي توان از ديد دشمن پوشيده نگه داشت. اينجا، حفظ سرمايه هاي ملي از راهكارهاي پيروزي سياسي است و شايد كشوري با استفاده از همين امكانات فرصت پيروزي در آينده را به دست آورد.

اما اگر كشور مقابل از برتري نسبي هوايي برخوردار باشد، انجام اقدامات زير ضروري است:
1) بايد بكوشيم اين برتري نسبي به برتري مطلق تبديل نشود، كنترل كامل فضاي هوايي به دست دشمن نيفتد و حداكثر سرمايه گذاري روي دفاع هوايي انجام شود.
2) بايد در دفاع متقابل، توانايي استراتژيك دشمن، يعني فرودگاهها هدف قرار گيرند. سپس، مراكز فرماندهي، ناوگان هوايي و سايتهاي موشكي آن هدف واقع شوند و پس از آن، فرماندهي سياسي دشمن تحت فشار قرار گيرد.
3) در اين مرحله، بايد مقرهاي نظامي دشمن را از فعاليت بازداريم. سپس، مراكز فرماندهي و كنترل نظامي هدف بمباران و موشك باران واقع شوند. پس از آن، مراكز اقتصادي و تأسيسات نظامي و در پايان، مراكز سياسي هدف قرار گيرد. علت اين مرحله بندي آن است كه نخست، امكان دفاع و سپس، امكان بازسازي از طرف مقابل سلب و پس از آن، به رهبري سياسي فشار وارد شود تا در نهايت، نااميد از دفاع تسليم گردند، حتي اگر چنين امري محقق نشود، دست كم، زمينه براي مداخله زميني فراهم مي آيد.
امريكا در جنگ اخير خود با عراق، از اين استراتژي (بند 3) به صورت موفقيت آميز استفاده كرد. در اين نوع از جنگ، نيروي زميني گسترده، عامل قدرت محسوب نمي شود؛ زيرا، در صورت برتري هوايي دشمن، پادگانها و مراكز استقرار نيرو در معرض تهاجم هوايي قرار مي گيرد و تلفات زيادي را متحمل مي شود؛ بنابراين، پيش از آغاز جنگ زميني، نيروي زميني نيز از بين مي رود. بدين ترتيب، مي توان نتيجه گرفت كه در اين گونه جنگها، براي دفاع از خود بايد به جاي نگهداري يك نيروي زميني وسيع ، استراتژي حفظ و نگهداري نيروي چريكي كوچك، مجهز و پرتحرك را دنبال كرد و تا حد امكان، نيروي زميني را از دسترس تهاجم هوايي دور نگه داشت. نيروهاي كماندويي كوچك در شهرهاي خط مقدم مستقر و براي ماهها مقاومت مي كنند. تجربه شكست شوروي در افغانستان و چچن معرف اين استراتژي است.
نتيجه گيري
در رويارويي با قدرتهاي سلطه گر و يكجانبه گرا بايد به عنوان يك راهبرد امنيت ملي، نظامي مردم سالار با پشتوانه هاي ديني داشته باشيم و با سلاح بازدارندگي سياسي و نظامي قدرت چانه زني براي تأمين امنيت ملي را افزايش دهيم. نيروي هوايي نيز به عنوان ساختاري نظامي بايد با ساختار سياسي كشور توازن داشته باشد. به بيان ديگر، بايد بين تفكر سياسي و تفكر نظامي توازن برقرار باشد.
از نظر بازدارندگي نظامي نيز، نيروي هوايي بايد دو عنصر داشته باشد: 1) بازدارندگي كلي كه هدفش محو يا خنثي كردن تهديد بالقوه اي است كه دشمن به طور كلي مطرح مي كند؛ و 2) بازدارندگي فوري كه توانايي از بين بردن اين شكل ويژه از تهديد را دارد. بازدارندگي نيروي هوايي امري دو وجهي است كه يك وجه آن، در مقابله با كشورهاي منطقه است كه قدرت برابر يا ضعيف تري دارند و ديگري، بازدارندگي در مقابل كشورهاي سلطه گر و فرامنطقه اي است كه حضور فيزيكي در منطقه دارند و يا تهديدي دايمي اند. نيروي هوايي ايران در اولين اقدام خود بايد دفاع هوايي را توسعه دهد و توانايي پدافند از زيرساختهاي اساسي كشور را داشته باشد. دومين اقدام نيروي هوايي آمادگي پاسخ به ضربه نخست است. اين نيرو بايد بتواند در مقابل حملات غافل گيرانه هوايي يا موشكي دشمن (مانند بمباران نيروگاه بوشهر توسط اسرائيل ) واكنش لازم و سريع را از خود نشان دهد. سومين اقدام نيروي هوايي شامل بمباران تأسيسات و نيروهاي نظامي دشمن است. نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران براي انجام اقدامات مزبور به يك استراتژي همه جانبه نياز دارد. براي دست يابي به چنين استراتژي اي تجربه ها و درسهاي جنگ هشت ساله بسيار مفيد خواهد بود؛ درسهايي كه با شهادت دلير مرداني همچون شهيد ستاري، شهيد بابايي و شهيد اردستاني به دست آمده اند و ملت ايران بهاي گزافي را براي آن پرداخت كرده است.

ماهنامه نگاه - شماره 42
پي نوشت ها:
____________________________________
1. شهرام چوبين؛ < خليج فارس، امنيت، سياست و نظم> نگاه، شماره 20، ص23.
2. متز. استيون؛ < عدم تقارن و استراتژي نظامي ايالات متحده> ؛ ترجمه عبدالحسين حجت اله زاده؛ ماهنامه نگاه؛ شماره 29،صص 42 - 55
3. متز. استيون؛ < عدم تقارن وجنگهاي نامتقارن> ؛ ترجمه رضا كلهر؛ ماهنامه نگاه؛ شماره 34، ص 113.
4. جمال حسيني؛ < جمع آوري اطلاعات درباره تهديدات نامتقارن> ماهنامه نگاه، .شماره 24، ص 43 .
5. رضا خليلي؛ < استراتژي امنيت ملي> فصلنامه راهبرد؛ تابستان 1382، صص428-433.
6. مصطفي ملكوتيان؛ جايگاه ايران در امنيت ملي امريكا قبل از انقلاب اسلامي ماهنامه نگاه، شماره 12، ص 40.

 

ساخت انبار چند منظوره پدافند غیر عامل در چهارمحال و بختیاری

 

مراد کاظمی با اشاره به اینکه این سوله در مدت چهار ماه احداث شده است، بیان داشت: این سوله به منظور انبار شن و ماسه، آشیانه ماشین آلات راهداری، پدافند غیر عامل و ... مورد استفاده قرار می گیرد.

سوله و انبار اداره راه سامان با حضور معاون عمرانی استاندار، فرماندار شهرستان شهرکرد و بخشدار سامان و معاونت راهداری اداره کل مسکن و شهر سازی به بهره برداری رسید.

فرماندار شهرستان شهرکرد در این مراسم با اشاره به اینکه این سوله در مساحت 650 متر مربع احداث شده است، اظهار داشت: اعتبار هزینه شده ر این سوله 175 میلیون تومان بوده است.

مراد کاظمی با اشاره به اینکه این سوله در مدت چهار ماه احداث شده است، بیان داشت: این سوله به منظور انبار شن و ماسه، آشیانه ماشین آلات راهداری، پدافند غیر عامل و ... مورد استفاده قرار می گیرد.

 

سرقت اطلاعات شخصي با هك كردن مغز ممكن شد

 

محققان دانشگاه آكسفورد، دانشگاه كاليفرنيا و دانشگاه ژنو در يك طرح مشترك، راهي براي هك كردن و نفوذ به درون مغز افراد با استفاده از يك هدست ساده يافته‌اند.

اين ايده بيشتر به فيلم‌هاي علمي تخيلي شباهت دارد، اما با اين شيوه مي توان به اطلاعات شخصي و مهم افراد از جمله رمز عبور كارت (PIN) و اطلاعات حساب بانكي دسترسي پيدا كرد.

محققان با استفاده از يك هدست ساده به قيمت 300 دلار كه بعنوان رابط مغزي در بازيهاي رايانه‌اي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، موفق به هك كردن مغز و دسترسي به اطلاعات شخصي افراد شدند.

پس از قرار دادن هدست بر روي سر، افراد در مقابل صفحه رايانه قرار گرفته و تصاويري مانند بانك، مردم و اعداد رمز كارت به نمايش گذاشته شد.

در اين زمان امواج مغزي بخصوص سيگنال موسوم به P300 مورد بررسي قرار گرفتند؛ اين سيگنال براي شناسايي يك موضوع معني‌دار مانند يك فرد يا شيء استفاده شده و در حدود 300 ميلي ثانيه پس از شناسايي يك موضوع منتشر مي‌شود.

اين دستگاه با كمك سيگنال الكتريكي مغز (EEG) به داده هاي مغزي افراد دسترسي پيدا مي‌كند.

تحقيقات نشان مي‌دهد، با اين شيوه 40 درصد امكان شناسايي شماره اول رمز كارت (PIN)‌ وجود دارد.

به گفته محققان، سيگنال P300 قابليت استفاده در پروتكل هاي بازجويي براي شناسايي مجرمان بالقوه را دارد.

 

معرفی کتاب: فرهنگ توصیفی دفاع غیر عامل

 

نویسنده: دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی،دکتر امیر محمودزاده
انتشارات: علم آفرین
شناسنامه کتاب: 
مؤلفان:دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی،دکتر امیر محمودزاده ویرایش :سیده زینب نظام الدین ناشر:انتشارات علم آفرین نوبت چاپ:اول1391 شمارگان:1000 قیمت:17000تومان

مقدمه
بنام خداوند درهم کوبنده ستمگران

انقلاب شکوهمند سال 57 ، انقلابی علیه نظام وابسته ستمشاهی وباهدف استقلال کشور از نظام سلطه بین المللی بوده است و به دلیل ماهیت اسلام نابش از ابتدا مورد آماج تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم دشمنان استکباری قرارگرفته ، تحمیل جنگ 8ساله و همه جانبه بر علیه ارکان نظام نوپای جمهوری اسلامی و دفاع حماسی ملت ، مصداق بارز آن میباشد.
با توجه به استمرار تهدیدات دشمنان ، ضرورت داشت که برنامه های پدافند غیرعامل پس از دفاع مقدس استمرار و تکامل می یافت.لکن پس از اتمام جنگ ، آهنگ سازندگی و توسعه سیاسی ، سبب افول آن گردید و توسعه کشور غالباً در تضاد با سیاست های دفاع غیرعامل صورت پذیرفت، تا اینکه در مهرماه سال 1382 با فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی (روحی فداه) دفاع غیرعامل مجدداً احیاء وسازمان متولی آن شکل گرفت. به نحوی که امروزه درکشور عزیزمان، دفاع غیرعامل جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است و میرود تا به سان شعله ای تمام شئون طرح ها و برنامه های کلان کشور را در بر گیرد. با توجه به نوپا بودن این مقوله و دامنه گسترده موضوعات دفاع غیرعامل در اغلب رشته های تخصصی  و کمبود شدید منابع ، نیاز مدیران و کارشناسان مرتبط با دفاع غیرعامل ، به یک کتاب مرجع و دردسترس را بیش از پیش نمایان ساخته است.
لذا این جانب ، طی مدت بیش از یک سال به جمع آوری کلمات واصطلاحات مربوط به این حوزه و مرتبط با آن پرداخته ام و با وجود خلاء منابع ، سعی و کوشش گردید سودمندترین و تازه ترین اطلاعات مورد نیاز را در این مجموعه ارائه نمایم. یقیناً این کتاب به عنوان نخستین فرهنگ جامع دفاع غیرعامل به دور از نقص و اشکال نبوده و از همه اساتید و سروران گرامی تقاضا دارم چنانچه به نواقص و اشکالاتی برخورد نمودید به این جانب منعکس فرمائید.
دلگرمی و ادامه به کار این مجموعه را مدیون دوستان گرامی ام میباشم که با رهنمودها و راهنمایی های خود ، این جانب را یاری نمودند. و بدینوسیله از زحمات ایشان و دیگر همکاران تشکر و قدردانی مینمایم.
در این فرهنگ نامه ،سه دسته مطالب زیر ارائه شده است:
1- کلیه عناوین و موضوعاتی که در خصوص دفاع (پدافند) غیرعامل موجود میباشد.
2- عناوین و موضوعاتی که در حوزۀ مسائل نظامی و تهدیدات و جنگ و دفاع بوده و اطلاعات پایه و مدخل شناخت به مسائل دفاع غیرعامل میباشد.
3- عناوین و موضوعات فنی و مهندسی و تخصصی و امثالهم که دفاع غیرعامل  میبایستی در آن اثرگذار بوده ،مانند آمایش طرح های کالبدی ،مباحث شهر وشهرسازی ،ضوابط و مقررات ملی و ... که جهت شناخت محیط عمل واقدامات دفاع غیرعامل ارائه گردیده است.