عید فطر بر همگان مبارک

 

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت          صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

 

طبیعت با بهار طراوت می یابد و معنویت با بهار رمضان اوج می گیرد. بهار طبیعت با نوروز آغاز می شود و بهار معنویت با ماه رمضان. سردی طبیعت با شکوفه های بهاری و سرود بلبلان رخت بر می بندد و یخهای عصیان و نافرمانی، با زمزمه های نیمه شب رمضان و ترنم دعای رمضانیان آب می شود. در رمضان است که می توان هفت شهر عشق را پیمود و دیو نفس را بر زمین افکند و در عید فطر پیروزی فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.
اگر گردش زمین دور خورشید، آغازگر سال شمسی است واگر تکاپوی ماه بر گرد زمین، نوید بخش سال قمری؛ حرکت سالک عاشق در رمضان المبارک در مدار توحید، طلایه دار سال معنوی است و پیروزی قلب سلیم بر شهوت بدخیم، نوروز آن.
رضای آل محمد علیهم السلام را سخنی شنیدنی است:«اِنَّما جُعِلَ یَوْمُ الْفِطْرِ الْعیدَ لِیَکُونَ لِلْمُسْلِمینَ مُجْتَمَعا یَجْتَمِعُونَ فیهِ وَ یُبْرِزُونَ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَیُمَجِّدُونَهُ عَلی ما مَنَّ عَلَیْهِمْ فَیَکُونُ یَوْمَ عیدٍ وَ یَوْمَ اِجْتِماعٍ وَ یَوْمَ فِطْرٍ وَ یَوْمَ زَکاةٍ وَ یَوْمَ رَغْبَةٍ وَ یَوْمَ تَضَرُّعٍ. وَ لأَِنَّهُ اَوَّلُ یَوْمٍ مِنَ السَّنَةِ یَحِلُّ فیهِ الاَْکْلُ وَالشُّرْبُ لاَِنَّ اَوَّلَ شُهُورِ السَّنَةِ عِنْدَ اَهْلِ الْحَقِّ شَهْرُ رَمَضانَ فَأَحَبَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ اَنْ یَکْونَ لَهُمْ فی ذلِکَ مَجْمَعٌ یَحْمِدُونَهُ فیهِ وَ یُقَدِّسُونَهُ؛
همانا روز فطر، عید قرار داده شده تا برای مسلمانان روز اجتماعی باشد که در آن روز گرد هم آیند و [عشق و محبت خود] به خداوند را ابراز کنندو به خاطر منّتی که بر آنان نهاده است، او را ستایش کنند، پس روز عید و روز گردهم آیی و روز افطار، روز زکات، روز گرایش به یکدیگر و روز تضرّع [به پیشگاه حق تعالی] است، [و نیز روز فطر، روز عید قرار داده شده] به دلیل آنکه روز فطر اولین روز سال است که خوردن و آشامیدن در آن جایز شمرده شده است، چرا که نزد اهل حق اولین ماه سال، ماه رمضان است و خداوند دوست دارد در روز عید فطر، مسلمانان اجتماع کنند و با یکدیگر به ستایش و تقدیس او بپردازند.»
در صبحدم این عید آسمانی است که هاتفی ملکوتی، پیروزمندان میدان جهاد اکبر را به دریافت پاداششان فرا می خواند، پاداشی فراتر از پاداشهای خاکی و غیرقابل مقایسه با هدایای پادشاهان زمینی.


امام باقر علیه السلام ازپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کردند: «اِذا کانَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَوّال نادی مُنادٍ: اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ أَغْدُوا اِلی جَوائِزِکُمْ. ثُمَّ یا جابِرُ جَوائِزُ اللّهِ لَیْسَتْ کَجَوائِزِ هؤُلاءِ الْمُلُوکِ. ثُمَّ قالَ: هُوَ یَوْمُ الْجَوائِزِ؛ هنگاهی که روز اول ماه شوال فرا می رسد، منادی ندا می دهد: هان ای مؤمنان! برای دریافت جوایزتان صبح زود بشتابید. ای جابر، جوایز خداوند همانند جوایز پادشاهان نیست. سپس فرمود: روز اول شوال، روز جوایز است.»
فاتحان و مدال آوران جهاد اکبر را شایسته نیست که از پس این پیروزی بزرگ، در گرداب معصیت و نافرمانی در غلطند و دیگر بار اسیر نفس فرومایه شوند و عزت خدایی را با ذلّت شیطانی معاوضه کنند. امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه های عید فطر، مردم را به دوری از معصیت در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی، و... دعوت می فرماید.
امام علی علیه السلام در عید فطر خطبه خواند تا آنجا که فرمود: «اَطیعُوا اللّه فیما نَهاکُمْ عَنْهُ مِنْ قَذْفِ الْمُحْصَنَةِ وَ اِتْیانِ الْفاحِشَةِ وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ بَخْسِ الْمِکْیالِ وَ شَهادَةِ الزُّوْرِ وَ الْفِرارِ مِنَ الزَّحْفِ؛ فرمان خداوند را در خودداری از کارهایی که شما را از آن برحذر داشته است، عمل کنید [که از آن جمله است:] نسبت ناروا به زنان عفیف، شهوترانی حرام، شراب خواری، کم فروشی، شهادت ناحق و فرار از جهاد.»
از همین رو است که پاکان و سالکان را در تعظیم این عید عظیم آدابی است و در تحکیم شعائر آن احکامی.

کیفیت خواندن نماز عید فطر

نماز عید فطر دو رکعت است در رکعت اول حمد و سوره (سوره اعلی بهتر است خوانده شود) بخواند و بعد از قرائت پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیری این قنوت را بخواند:

اَللَّهُمَّ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ
ای خدا ای که عظمت و کبریایی شایسته و مخصوص توست
وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلَ التَّقْوَی وَ الْمَغْفِرَةِ
و جود و بخشش و جلال و جبروت به تو اختصاص دارد و لایق عفو و رحمت و سزاوار ترس از عصیان و آمرزش گناهان تویی
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً
از تو درخواست می‏کنم به حق این روز که برای مسلمین عید قرار دادی
وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ مَزِیداً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
و برای محمد صلی الله علیه و آله ذخیره و زیادت مقام گردانیدی درخواست دارم که درود بر محمد (ص) و آلش فرستی
وَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ
و مرا هم در هر سعادتی که محمد (ص) و آل محمد (ع) را داخل گردانیدی داخل سازی
وَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ‏
و از هر بدی که محمد (ص) و آل محمد (ع) را خارج ساختی مرا نیز خارج گردانی که درود بر محمد و آل او باد
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا سَأَلَکَ مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِکَ فِیهِ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ الْمُخْلِصُونَ‏
ای خدا من از تو درخواست می‏کنم بهتر چیزی را که بندگان شایسته‏ات از تو درخواست کردند و پناه می‏برم به تو از آنچه بندگان صالحت به تو پناه بردند.

پس تکبیر ششم بگوید و برکوع رود و بعد از رکوع و سجود برخیزد برکعت دوم و بعد از حمد سوره (بهتر است سوره شمس را بخواند) بخواند پس چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیری آن قنوت را بخواند و چون فارغ شد تکبیر پنجم گوید و به رکوع رود پس نماز را تمام کند
بعد از سلام تسبیح زهرا علیها السلام بفرستد و بعد از نماز عید دعاهای بسیار وارد شده است و شاید بهترین آنها دعای چهل و ششم صحیفه کامله باشد. و مستحب است که نماز عید در زیر آسمان و بر روی زمین بدون فرش و بوریا واقع شود و آنکه برگردد از مصلی از غیر آن راهیکه رفته بود و دعاء کند از برای برادران دینی خود بقبولی اعمال.


 

مدل نوین عملیات اطلاعاتی در مقابل جمهوری اسلامی ایران

 

اینکه ایران و غرب بویژه ایران و اسراییل، درگیر یک نبرد وسیع و نفس گیر اطلاعاتی هستند، رازی است که اکنون دیگر از پرده برون افتاده است. جنگ مخفی اطلاعاتی و نبرد اطلاعاتی بنابرماهیت خود نبردی پنهان و خاموش است، اما اکنون همین نبرد خاموش، تبدیل به یکی از خبرسازترین عرصه های رویارویی ایران و غرب شده است.

جنگ رسانه ای، دیپلماسی عمومی، عملیات روانی

در حدود دو سال گذشته، تقریبا هیچ روزی نبوده که خبری درباره ابعاد جدید این نبرد منتشر نشود، یا حجم قابل توجهی از تحلیل های منابع غربی به تفسیر جنبه‌های گوناگون آن اختصاص نیابد. سخن گفتن آشکار از این نبرد پنهان، اکنون یک مشغله دائمی برای سیاستمداران امریکایی و اسراییلی است. حتی مقام های اطلاعاتی و دفاعی هم که مجریان این نبرد اطلاعاتی هستند، از وسوسه سخن گفتن با رسانه‌ها در امان نمانده‌اند و به همین دلیل اکنون ما با حجمی انبوه از آن چیزی مواجه هستیم که می توان آن را «کدهای رسمی» درباره ابعاد نبرد اطلاعاتی ایران و غرب نامید.

بسیار جالب است که حتی فردی مانند ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که درگیر نوعی مسابقه رادیکالیسم علیه ایران در محیط داخلی اسراییل با بنیامین نتانیاهوست، با صراحتی کم سابقه تایید می کند که «ایران و اسراییل در سال های گذشته درگیر یک جنگ خاموش بوده اند». بنابراین، نبرد خاموش اطلاعاتی میان ایران و غرب که ظاهرا صهیونیست ها در یک جنگ نیابتی ایفای نقش پیمانکار در آن را بر عهده گرفته اند، اکنون یکی از مهم ترین جنبه های توصیف کننده هماوردی استراژیک ایران و امریکاست و شناخت ابعاد و زوایای آن ضرورتی جدی محسوب می‌شود.

این سلسله نوشته‌ها تلاشی است برای یافتن پاسخ چند سوال که هدف همه آنها ارائه روایتی کم و بیش دقیق و تحلیلی از ابعاد این نبرد عمیق و البته پنهان است.

۱- دور جدید نبرد اطلاعاتی ایران و غرب چگونه و از چه زمانی آغاز شده است؟

۲- ابعاد و روش های این نبرد اطلاعاتی چیست؟

۳- چه طرف هایی در این نبرد درگیر هستند؟

۴- هر کدام از طرف های درگیر چه هدف هایی را دنبال می کنند؟

۵- تا کنون کدام یک از این دو طرف پیروز صحنه بوده است؟

۶- دورنمای این نبرد چیست و طرف‌های درگیر به چه سمتی حرکت می‌کنند؟

وقتی درباره نبرد اطلاعاتی ایران و غرب سخن می گوییم، قبل از هر چیز باید توجه کرد که در اینجا یک تاریخ بر هم انباشته وجود دارد.

ایران اسلامی تقریبا از همان صبح دم انقلاب در سال ۱۳۵۷ درگیر نبرد اطلاعاتی با مجموعه ای از سرویس های خارجی بوده است که در دوران پیش از انقلاب به شبکه سازی در داخل کشور پرداخته بودند و طبعا نمی توانستند –والبته نمی خواستند- این شبکه‌ها را در شرایط حساس و تقریبا گیج کننده پس از انقلاب، غیر فعال نگه دارند. با این حال تا آنجا که به اسراییل و امریکا مربوط می‌شود، نشانه‌های مهمی وجود داردکه ثابت می‌کند شبکه‌های جاسوسی وابسته به آنها در ایران پس از انقلاب –بویژه در دو دهه اول- تقریبا به طور کامل شناسایی و نابود شده است.

نبود سفارتخانه امریکا در ایران و تاکید ایران بر قطع کامل هرگونه روابط دولتی یا غیر دولتی با اسراییل، فعالیت اطلاعاتی برای آنها در ایران را باز هم دشوارتر کرد.

سفارتخانه‌های امریکا در بسیاری از کشورهای جهان –همانگونه که تجربه اروپای شرقی وآسیای میانه و همچنین تجربه روسیه دوران جنگ سرد نشان می‌دهد- همواره به عنوان مدیر و گرداننده شبکه‌های جاسوسی عمل کرده‌اند. دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا و اسراییل در سراسر جهان از پوشش سفارتخانه‌ها استفاده می‌کنند تا با قرار گرفتن زیر چتر مصونیت دیپلماتیک، حداکثر مقدار پوشش و همچنین مصونیت را برای فعالیت‌های خود فراهم کنند.

محروم شدن اسراییل، امریکا و انگلیس از این امکان مهم در ایران، ضربه‌ای جبران ناپذیر به طرح ریزی‌های اطلاعاتی آنها در ایران زده است به گونه‌ای که بر مبنای برخی اطلاعات موجود، امریکا و صهیونیست‌ها ناچار به استفاده از سفارتخانه‌های دست دوم روی آورده‌اند و از برخی کشورهای اروپایی، آسیایی و عربی خواسته‌اند ماموران اطلاعاتی آنها در پوشش اتباع خود به ایران اعزام کنند.

در آینده بحث خواهیم کرد که آنچه در این مجموعه نوشته‌ها «دور جدید عملیات اطلاعاتی –یا به تعبیر مورد علاقه غربی‌ها عملیات اطلاعات پایه- در ایران» نامیده‌ایم، در واقع ربط منطقی چندانی به این سابقه تاریخی ندارد و مشخصا محصول شرایطی است که پس از سال ۱۳۸۸ در ایران شکل گرفت. در اینجا همین قدر باید گفت که دو اتفاق مهم در سال ۸۸ و دو سال ما بعد آن، اسراییل، انگلیس، امریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی را به این نتیجه رساند که باید به نبرد اطلاعاتی خود با ایران شدت داده و دوران جدیدی از رویارویی پنهان را آغاز کنند.

یکم- فتنه ۸۸ به سرویس‌های غربی فرصتی داد تا مجددا عوامل خود را وارد ایران کرده و شبکه‌هایی را که برخی از آنها سال‌ها غیر فعال باقی مانده بود، فعال کنند. به عبارت دیگر، فضای سیاسی، امنیتی و اجتماعی ناشی از فتنه ۸۸ زیر ساخت لازم برای آغاز دور جدید فعالیت سرویس‌های اطلاعاتی غربی در ایران را بار دیگر فراهم کرد.

دوم- موفقیت نظام جمهوری اسلامی در مهار فتنه ۸۸، و تقریبا همزمان با آن، آغاز انقلاب های اسلامی در منطقه خاورمیانه، ایران را از حیث تجمیع مولفه‌های قدرت ملی در موقعیتی استثنایی قرار داد. مجموعه شرایط داخلی و منطقه‌ای وضعیتی را فراهم آورد که غربی‌ها کاملا به این نتیجه رسیدند که اگر هر چه سریع‌تر ایران را متوقف نکنند یا لااقل از سرعت حرکت آن نکاهند، آن وقت زمانی خواهد رسید که دیگر برای همیشه دیر شده و دیگر هرگز امکانی برای متوقف کردن ایران وجود نخواهد داشت. این، همان شرایطی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به عنوان پیچ تاریخی یا شرایط بدر و خیبر یاد کرده‌اند و اسراییلی‌ها هم در ادبیات استراتژیک خود آن را با عبارت ورود ایران به منطقه مصونیت توصیف می‌کنند. در یک جمله، تعریف صهیونیست‌ها از منطقه مصونیت این است: «جایی که دیگر هیچ کار با ایران نمی‌توان کرد».

به نظر می رسد غربی‌ها پس از یک باز اندیشی درباره گزینه‌های خود علیه ایران به این نتیجه رسیدند که در پروژه جدید مهار ایران، عملیات اطلاعاتی باید دارای جایگاهی ویژه باشد.

بر این مبنا دوران جدیدی از نبرد اطلاعاتی میان ایران و غرب آغاز شده که تاکنون خود را در قالب آیتم های زیر نشان داده است:

۱- ترور

۲- خرابکاری

۳- عملیات سایبری

۴- شبکه سازی از ضد انقلاب و بازسازی جریان فتنه در قالب پروژه هایی مانند طرح تماس ۲

۵- بهبود روش های جمع آوری اطلاعات

یک سوال اصلی درباره این نبرد جدید این است که مشخصا علت های آغاز آن چه بوده است؟

بر مبنای مجموعه اطلاعات موجود، می توان این علت ها را به شکل زیر فهرست کرد.

اول- نخستین علت مسلما نگرانی از پیشرفت سریع ایران در حوزه فعالیت های علمی مخصوصا برنامه های هسته ای و موشکی، و دیگر فناروی های دانش بنیان بوده است. به رغم همه تلاش ها، سرعت برنامه های کلیدی ایران درحوزه های هسته ای و موشکی نه فقط کم نشده بلکه پیوسته رو به افزایش بوده است و ایران موفق شده هم از جنبه کیفی و هم از نظر کمی، سرعت این فعالیت ها را کاملا مدیریت شده نگهدارد.

دوم- علت دوم بدون شک مربوط به ظهور جریان فتنه در ایران است. این جریان –چنانکه گفتیم- زمینه و بستر لازم برای فعال شدن مجددا سرویس های غربی در ایران را فراهم کرد و به آنها اجازه داد فعالیت هایی را در ایران آغاز کنند که در شراط عادی هرگز امکان شروع آنها نبود. اسراییل و امریکا از سال ۸۸ به این سو به جریان فتنه به عنوان سرمایه ای قیمتی نگاه می کنند که باید به هر روش ممکن از آن را سرپا نگه داشت. ضمن اینکه خود این جریان هم در اصل محصول یک پروژه اطلاعاتی حداقل ۲۰ ساله در ایران بوده است.

سوم- سومین علت که در آینده درباره آن به تفصیل بحث خواهیم کرد این است که دوران جدید نبرد اطلاعاتی با ایران از جمله به این دلیل آغاز شد که غربی‌ها پس از یک ارزیابی تاریخی از روش های سیاستگذاری خود درباره ایران دریافتند هیچ استراتژی تک گزینه‌ای برای مهار ایران کارآمد نیست بلکه برای کارآمد شدن سیاست مهار –یا همان متوقف کردن ایران در پیچ تاریخی و تبدیل وضعیت بدر و خیبر به وضعیت شعب ابی طالب- بهترین روش آن است که مجموعه ای از گزینه‌های فشار شامل ۱-ایجاد تهدید معتبر نظامی، ۲- تحریم، ۳- عملیات اطلاعاتی، ۴-مذاکره، ۵- تلاش برای تاثیرگذاری برفرآیندهای داخلی ایران با تمرکز بر حمایت از جریان فتنه و ۶- عملیات روانی و رسانه ای؛ را با یکدیگر ترکیب کنند.

اینکه این ترکیب چگونه انجام شده موضوع نوشته هایی دیگر در آینده خواهد بود، ولی روشن است که غربی ها برای عملیات اطلاعاتی درون این ترکیب جایگاهی ویژه قائل شده اند. چنانکه خواهیم دید از دید استراتژیست های غربی گزینه عملیات اطلاعاتی می تواند به نحو بسیار موثری گزینه های فشار دیگر را تکمیل کرده و کل راهبرد فشار را کارآمد کند.

چهارم- چهارمین علت آغاز این نبرد جدید را باید در مناسبات اطلاعاتی امریکا و اسراییل درباره ایران جست وجو کرد. بیش از دو سال است اسراییل دولت امریکا را برای ورود به درگیری مستقیم نظامی با ایران تحت فشار قرار داده است و امریکایی ها به دلایلی که اینجا مجال بحث از آن نیست، به هیچ وجه مایل به درگیر شدن در چنین سناریوی مرگباری نیستند. یکی از نتایج این منازعه راهبردی این است که امریکا تلاش کرده با فعال کردن دیگر اهرم های فشار از جمله سرمایه گذاری وسیع روی گزینه نبرد اطلاعاتی، اسراییل را متقاعد کند که شیوه های دیگری برای تاثیر گذاری بر محاسبات راهبردی ایران وجود دارد و نیازی به درگیری نظامی نیست. بدون شک، بخش مهمی از نبرد اطلاعاتی فعلی غرب با ایران –خصوصا تا آنجا که به مشارکت امریکا در این نبرد مربوط می شود- مربوط به مناسبات دو جانبه واشینگتن-تل آویو است.

پنجم- علت پنجم پدیده ای است که می توان آن را بحران راهبردی غرب در اشراف بر محیط داخلی ایران نامید. مدت‌هاست امریکایی ها دریافته‌اند که به دلیل عدم حضور در ایران و اکتفا به گزارش‌های دست دوم یا بسنده کردن به جمع آوری و تحلیل اطلاعات آشکار، از فهم صحیح وضعیت درونی ایران، مناسبات قدرت، مکانیسم های تصمیم سازی، آخرین وضعیت مناسبات دولت -ملت و دینامیک درونی رویدادها در جامعه ایرانی عاجز مانده اند. فتنه ۸۸ به غربی‌ها نشان داد چیزهای بسیاری درباره ایران هست که آنها از آن بی خبرند و بنابراین به نظر می‌رسد تصمیم گرفته شده برای پر کردن این خلا، یک عملیات گسترده اطلاعاتی داخل ایران کلید زده شود.

آنچه تا اینجا گفتیم توصیفی اجمالی از علت های آغاز دور جدید نبرد اطلاعاتی میان ایران وغرب بود. پس از درک علت ها نوبت آن است که ببینیم هدف این نبرد چیست. ارزیابی های موجود نشان می دهد ۵ هدف زیر اصلی ترین دستورکارهای سرویس های غربی درگیر نبرد اطلاعاتی با ایران است.

۱-هدف نخست ایجاد اشراف اطلاعاتی بر مجموعه هدف هایی است که ضربه زدن به آنها در وقت ضرورت برای غرب واجد ارزش حیاتی است.

۲- هدف دوم کند کردن یا اگر ممکن بود توقف برنامه های کلیدی صنعتی، علمی و دفاعی ایران است.

۳- سومین هدف آن است که جامعه علمی ایران نسبت به حضور در پروژه های ملی دچار رعب شده و در نتیجه این پروژه ها به سمت مرگ تدریجی حرکت کنند.

۴- چهارمین هدف اعتبار زدایی از جامعه اطلاعاتی و امنیتی ایران است. ارزیابی غربی ها این است که برای کلید زدن دور جدیدی از فتنه حتما ابتدا باید دستگاه امنیتی ناکارآمد و گرفتار جلوه کند.

۵- پنجمین هدف، ایجاد نارضایتی فراگیر اجتماعی از طریق انجام عملیات‌های بزرگ خرابکاری، به هم ریختن سیستم زندگی اجتماعی مردم و همچنین اختلال در فرآیندهای عمومی خدمات رسانی به آنهاست.

* مشخصات مدل نوین عملیات اطلاعاتی در مقابل ایران

«این جنگ با همه انواع مشابه دیگر فرق می‌کند»: این جمله احتمالا مهم ترین نقطه شروعی است که برای بحث درباره ابعاد، زوایا و جزئیات موج نوین نبرد اطلاعاتی ایران و غرب باید آن را در نظر گرفت. نشانه‌هایی وجود دارد که اکنون غربی‌ها بویژه محور امریکا، انگلیس، اسراییل و برخی عوامل منطقه‌ای آنها خصوصا سعودی اکنون ایران را مهم‌ترین حریف اطلاعاتی خود محسوب می‌کنند. از این حیث، ایران یکی دو سالی است که جای روسیه و چین را گرفته است. مسئولان سرویس‌های سیا، موساد، MI6 و سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی هر کدام جداگانه به این موضوع تصریح کرده اند که درگیری با ایران در اولویت آنها قرار دارد و بخش قابل توجهی از انرژی و امکانات آنها به طراحی علیه آن اختصاص یافته است.

برخی کدها نشان دهنده آن است که اکنون این سرویس‌ها نخبه ترین کادرهای خود را به عنوان مسئول میز ایران منصوب کرده اند و دوران جدیدی از همکاری و تبادل اطلاعاتی مستمر درباره ایران را نیز آغاز کرده اند.

روزنامه واشینگتن پست، حدود دو سال پیش، زمانی که لئون پانه تا هنوز رییس این سازمان بود، در تحلیلی توضیح داده است که این سازمان چگونه تصمیم گرفت طراحی درونی خود را با «اولویتی به نام ایران» منطبق کند. این روزنامه نوشت: ایران احتمالا بزرگ‌ترین چالش پیش‌روی پانتا است. سیا در تلاش است تا با منابع بیشتری در داخل ایران ارتباط برقرار کند و هم‌زمان با آن، با هدایت چند عملیات می‌کوشد تا مانع از دست‌یابی ایران به توانایی هسته‌ای شود. اما این سازمان نمی‌تواند (و نمی‌خواهد) عملیات تخریبی مهلکی – مشابه آنچه به نظر می‌رسد اسرائیلی‌ها در حال اجرایش هستند- را در این کشور به انجام برساند. تحلیلگران سیا معتقدند که حملات نظامی علیه ایران از سوی ایالات متحده یا اسرائیل، تنها یاری‌رسان نظام ایران خواهد بود. پانتا چندی پیش معاون مورد نظر خود را هم منصوب کرد. مایکل مورل ۵۱ ساله، به دستور او جایگزین استیفن کاپس – افسر که مشاور او در حوزه عملیات بود- شد. مورل هم از ۳۰ سال پیش تاکنون در سیا مشغول به کار بوده، اما بیشتر در بخش تحلیلی این سازمان فعالیت کرده است. شاید با این انتصاب، سرویس عملیات محرمانه فضای بیشتری برای کار بیابد. اولویت اصلی مایکل مورل، افزایش تعامل میان تحلیلگران و عوامل اجرایی است. شاید با دو مثال بتوان روشن‌تر توضیح داد: تاسیسات پنهان غنی‌سازی در شهر قم در ایران بعد از آن کشف شد که یک عامل انسانی سر نخ آن را به عوامل اطلاعاتی داد، سپس تحلیلگران از طریق عوامل جمع‌آوری اطلاعات دریافتند که مشخصا در چه نقاطی باید به دنبال این تاسیسات بگردند. در مورد رآکتور پنهان اتمی در سوریه هم که در سال ۲۰۰۷ کشف شد، اطلاعات اولیه از مطالعه تحلیلگران بر روی بخش‌های مشکوک یک مکالمه گسسته به دست آمد. پس از آن بود که آنها به بازوهای اجرایی هشدار دادند که باید در جستجوهای خود به دنبال یک رآکتور اتمی باشند.

صرف نظر از اینکه ادعاهای نوبسنده این مقاله درباره تاسیسات فردو و راکتور دیرالزور سوریه، تا چه حد صحیح است، مسئله اصلی این است که این مقاله نشان می دهد سازمان سیا در دور جدید طرح ریزی اطلاعاتی خود علیه ایران، دو کار مهم انجام داده است. نخست اینکه اولویت را به بخش عملیات داده و دوم اینکه سعی کرده است ارتباط نزدیک تری میان بخش بررسی (تحلیل) و بخش عملیات ایجاد کند.

اما سوال مهم در اینجا این است که چرا ایران از حدود دو سال قبل به این سو، به اولویت برخی از مهم ترین سازمان های اطلاعاتی غربی و منطقه ای تبدیل شده است. اطلاعات موجود در منابع غربی در این باره چندان گویا نیست اما از یک منظر تحلیلی، نکات زیر قطعی است:

۱- پیش بینی اینکه ایران در حال ظهور به عنوان یک قدرت اطلاعاتی تقریبا بی رقیب در منطقه است برای کشورهای غربی و برخی طرف های منطقه ای هیچ خوشایند نبود. ایران از سال ۲۰۰۱ به این سو، که دوران حضور مستقیم امریکا و انگلیس در برخی کشورهای منطقه آغاز شده، به این دو کشور عملا نشان داده که از توان اطلاعاتی بسیار بالایی برخوردار است. هم از حیث تنوع منابع و توان جمع آوری اطلاعات، و هم از جهت طراحی و اجرای عملیات اطلاعاتی، این دو کشور در این سال ها بارها طعم رویارویی مستقیم با ایران را چشیده و آن را از نزدیک حس کرده اند. رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا در دولت های بوش و اوباما زمانی در توصیف این جنبه از قدرت ایران گفته بود ایران به مرحله ای رسیده که در مذاکرات هیچ چیز از غربی ها نمی خواهد در حالی که غرب نیازمندی های بسیاری دارد که فقط ایران قادر به تامین آنهاست. گیتس سپس اضافه کرده بود: «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد». کاندولیزا رایس وزیر خارجه بوش هم خشم خود نسبت به ایران را با این عبارت بیان کرده بود که ایران اکنون تبدیل به یک باج گیر بزرگ منطقه ای شده است که وسط منطقه خاورمیانه ایستاده و برای امریکا شرط و شروط می گذارد. بر اساس این مبانی بود که پس از یک دهه رویارویی اطلاعاتی در منطقه، کشورهای غربی به این ارزیابی رسیدند که ایران در حال تبدیل عملیات اطلاعاتی به یکی از مزیت های نسبی خود است و به همین دلیل هم بود که مهار این مزیت در دستور کار قرار گرفت. بنابراین از یک جنبه ورود غرب به فاز جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران در واقع واکنشی به ابتکار عمل و برتری اطلاعاتی ایران در منطقه ظرف یک دهه گذشته بوده است.

۲- مجموعه سیاستگذاری‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه های داخلی و منطقه ای، دورنمایی از تبدیل شدن ایران به یک قدرت بلامنازع در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود که می‌توانست تمامی راهبردهای منطقه‌ای امریکا و انگلیس و طراحی های چند دهه ای آنها برای خاورمیانه را به هم بریزد. شکست تقریبا قطعی امریکا در نبرد عراق و آشکار شدن افق های تاریک در افغانستان، به همراه توان بالای ایران در ایجاد ثبات داخلی و مدیریت پروژه های پی در پی در حوزه فناوری های پیشرفته، نشان می داد که اگر از سرعت ایران کاسته نشود زمانی خواهد رسید که چاره ای جز عادت کردن زندگی با یک ایران قدرتمند برای غربی ها باقی نخواهد ماند.

۳- ارزیابی غربی ها این است که از مجموعه گزینه هایی که در مقابل ایران در دست دارند، گزینه عملیات اطلاعاتی (جمع آوری و عملیات تروریستی) احتمالا کم هزینه ترین و پردستاوردترین گزینه ممکن است. ماهیت پنهان این گزینه باعث می شود در صورت شکست هزینه چندانی بر کشور طراح عملیات تحمیل نشود و در صورت پیروزی، با هزینه ای اندک دستاوردی مهم حاصل آمده باشد. در عین حال، به نظر می رسد کشورهای غربی معتقدند این گزینه سطح تنش با ایران را در حیطه ای کنترل شده نگه می دارد و از بروز وضعیت های بسیار خطرناک مانند وضعیت جنگی جلوگیری می کند.

۴- علاوه بر اینها به نظر می رسد شکست های پی در پی راهبردی از ایران، امریکا و متحدانش را در موقعیتی قرار داده بود که حس می کردند هر چه سریع تر به فراهم کردن یک بسته حفظ آبرو[۴] برای خود نیاز دارند. این سر جای خود بحثی مفصل است که برای غربی ها حفظ آبرو در مقابل ایران همواره یکی از اولویت های راهبردی بوده و مایل بوده اند حتی در مواردی که در محیط دیپلماتیک یا اطلاعاتی شکست می خورند، در فضای رسانه ای این شکست را پیروزی جلوه دهند تا اصطلاحا با بحران آبرو مواجه نشوند. یکی از مهم ترین هدف های ورود غرب به عرصه نوینی از جنگ اطلاعاتی با ایران بی تردید این بوده است که در مقابل ایران که بارها با موفقیت غربی ها را تحقیر کرده، اندکی کسب وجهه کنند.

اکنون نوبت آن است که ببینیم این نبرد اطلاعاتی مدرن، مشخصا دارای چه ویژگی هایی است و چرا ما اصرار داریم آن را جدید بنامیم. شواهد روشنی وجود دارد که ثابت می کند این منازعه جدید، یک نبرد اطلاعاتی به مفهود کلاسیک کلمه و منطبق بر تجربه های مشابه قبلی مانند دوران جنگ سرد نیست، بلکه کشورهای غربی سعی کرده اند الگویی جدید از نبرد اطلاعاتی در مقابل ایران طراحی کنند که کاملا نشان دهنده آن باشد که مسئله ایران یک مسئله ویژه و بی سابقه برای سرویس های آنهاست به گونه ای که استفاده از روش های قبلی در مقابل آن مطلقا کارآمد نخواهد بود.

به تعبیر دیگر اینطور می توان گفت که امریکایی ها دریافتند میزان غافلگیری آنها در مقابل ایران از خطوط قرمز تعیین شده رفته است. ناتوانی از پیش بینی رفتار ایران و بدتر از آن، عجز از خنثی کردن طراحی های عملیاتی ایران بر ضد غرب در منطقه و فرامنطقه، سرویس های غربی را به این نتیجه رساند که اگر در شیوه ها و تکنیک های خود تجدید نظر نکنند، چه بسا سال ها بگذرد و آنها همواره یک گام از ایران عقب تر باشند.

اگر چه مانند بسیاری موارد دیگر و به دلیل ماهیت عموما محرمانه موضوع، تشخیص اینکه سرویس های غربی و عربی برای کارآمد سازی راهبرد خود در مقابل ایران چه اصلاحاتی در الگوی سنتی نبرد اطلاعاتی بوجود آورده اند و شیوه ها و روش های آنها به چه نحو به روز رسانی شده، آسان نیست، ولی با نگاهی تحلیلی به آن بخش از صحنه این نبرد که تا به حال آشکار شده، می توان برخی از این طراحی نوین را تمییز داد و بررسی کرد.

پنج ویژگی زیر تا حدودی توضیح می دهد که چرا نبرد اطلاعاتی فعلی ایران و غرب، یک «مدل جدید» در تاریخ جنگ های اطلاعاتی است.

اول- افزایش حجم عملیات ها و فشرده سازی زمان

یکی از شاخص ترین ویژگی های نبرد اطلاعاتی فعلی ایران و غرب این است که سرویس های غربی تلاش کرده اند همه انواع عملیات اطلاعاتی را یک جا و در قالب یک بسته علیه ایران اجرا کنند. در فصل اول گفتیم که مطالعه کیس های ضربه خورده نشان می دهد حداقل ۶ نوع عملیات اطلاعاتی به طور همان در ایران در حال اجراست: ترور، خرابکاری، عملیات سایبری، جمع آوری اطلاعات و شبکه سازی از ضد انقلاب و بازسازی جریان فتنه و عملیات روانی. محور امریکا، انگلیس و اسراییل با تغذیه مالی سعودی سعی کرده شرایط را به گونه ای پیش ببرد که جامعه اطلاعاتی ایران حس کند حجم عملیات علیه آن بسیار بالاست و در نتیجه یا منفعل شود و یا اینکه در مدیریت صحنه و خنثی سازی توطئه ها شکست بخورد. هدف از عملیات ترور بیشتر حذف چهره های کلیدی بوده است که سرویس های غربی تصور می کردند نقش مهمی در پیش برد پروژه های صنعتی، علمی و نظامی ایران دارند. تا امروز و در چاچوب موج جدید نبرد اطلاعاتی ۵ ترور در ایران انجام شده و در نتیجه آن دکتر مسعود علی محمدی، دکتر مجید شهریاری، مهندس داریوش رضایی نژاد، مهندس مصطفی احمدی روشن (و همراهش رضا قشقایی) به شهادت رسیده اند و دکتر فریدون عباسی دوانی هم که هم زمان با دکتر شهریاری ترور شد، مجروح شده است. همچنین مسئولین اطلاعاتی گفته اند ترورها و عملیات های خرابکارانه متنوع دیگری هم در برنامه بوده است که با دستگیری تیم عمل کننده خنثی شده است. این سرویس ها در اجرای عملیات خرابکاری در ایران هم بسیار فعال بوده اند اگرچه در این حوزه اشراف اطلاعاتی بالا، برخورد به موقع و توان صنعتی چشمگیر برای خنثی سازی خرابکاری های احتمالی باعث شده با توفیق بسیار اندکی مواجه شوند. عملیات سایبری سومین ابزاری بوده که در حدود دو سال گذشته به طور بی سابقه ای علیه ایران فعال شده است. در این مدت، سرویس های غربی حداقل با دو بدافزار بسیار خطرناک با نام های استاکس نت و فلیم به تاسیسات و زیربناهای ایران حمله کرده اند و علاوه بر اینها، حملات مکرری نیز به طور روزانه و حتی در بازه های زمانی کوچکتر علیه نهادهای دولتی و همچنین بخش خدمات رسانی عمومی خنثی شده است. قرائنی هست که نشان می دهد در حوزه جمع آوری اطلاعات نیز غربی ها سرمایه گذاری سنگینی انجام داده اند. تبدیل کردن ضلع خارجی فتنه سبز با محوریت شورای هماهنگی راه سبز امید به یک تشکیلات نیمه اطلاعاتی ونیمه مخفی، به کارگیری شبکه های رسانه ای مانند بی بی سی و خبرگزاری رویترز به عنوان پوشش هایی برای جمع آوری و تحلیل اطلاعات و پمپاژ عملیات روانی مبتنی بر سناریوهای اطلاعاتی، تبدیل کردن گروهک منافقین به یک گروه سازمان یافته جاسوسی و گسترده کردن تلاش ها برای تخلیه اطلاعاتی مسئولان و نخبگان در ایران، تنها بخش کوچکی از اقداماتی است که در این حوزه انجام شده است. ارائه مشورت های دائمی به جریان فتنه –که در آینده به تفصیل درباره آن بحث خواهیم کرد- و تلاش برای شبکه کردن اضلاع متنوع ضد انقلاب و ایجاد پیوند میان آنها با کانون‌های داخلی، هم ضلع پنجم نبرد اطلاعاتی نوین غرب علیه ایران بوده است. درباره موضوع عملیات روانی باید به این موضوع توجه کرد که در اینجا مقصود صرفا عملیات رسانه ای نیست بلکه استفاده از عوامل انسانی را هم در بر می گیرد. ثانیا این عملیات روانی نه فقط مردم بلکه مسئولان را نیز هدف قرار می دهد که در هر دو مورد هدف تغییر محاسبه و در نتیجه تغییر رفتار است. ثالثا ابعاد این عملیات روانی کاملا جهانی است و فراتر از مرزهای ایران را در بر می گیرد. به لحاظ تاریخی کمتر کشوری را می توان یافت که در زمانی تا این حد کوتاه، هدف حملاتی چنین وسیع و سازمان یافته قرار گرفته باشد و در نتیجه با قاطعیت می توان گفت که الگوی نبرد اطلاعاتی با ایران یک درجه بالاتر از تمامی الگوهای دیگری است که پیش از این به طور تاریخی در این باره در جهان تجربه شده است.

دوم- قرار دادن عملیات اطلاعاتی در چارچوب یک بسته کلان جنگ نرم

در آینده بحث خواهیم کرد که چگونه عملیات اطلاعات پایه غرب علیه ایران خود به مثابه تکه ای از یک پازل بزرگتر عمل می کند که مجموعه متنوعی از گزینه های فشار را گردهم آورده است. آنچه در اینجا توجه به آن ضرورت دارد این است که اولا، دور جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران در واقع مکمل سایر عملیات های دیگری است که در حوزه های سخت و نیمه سخت علیه ایران در حال انجام است و ثانیا، عملیات اطلاعاتی این بار یک جنبه نرم هم به خود گرفته است که عمدتا با ادراک و ذهنیت جامعه و مسئولان ایرانی درگیر می شود نه با واقعیت های فیزیکی اطراف آنها. به تعبیر دیگر، اکنون غربی ها تلاش می کنند عملیات های اطلاعاتی خود علیه ایران را به گونه ای تنظیم و اجرا کنند که نظام و مردم پس از مدتی به لحاظ ذهنی و نظری به این نتیجه برسند که فشار بسیار سنگین شده و بنابراین چاره ای جز کوتاه آمدن نیست. بوجود آوردن این احساس، یکی از اصلی ترین هدف های این جنگ اطلاعاتی است و این ممکن نیست مگر اینکه هر عملیات دارای یک ضمیمه رسانه ای و عملیات روانی باشد که بلافاصله پیام های مطلوب اجرا کننده عملیات را به مخاطب های مورد نظر برساند. تکنیک های زیر در این باره به طور دقیق اجرا شده است:

ایجاد ابهام در قبول رسمی مسئولیت عملیات و در عین حال نشر وسیع اطلاعات در فضای غیر رسمی در این باره که مجری عملیات اطلاعاتی علیه ایران امریکا، انگلیس، اسراییل و ارتجاع عربی است.

ایجاد این ذهنیت که این عملیات ها روز به روز وسیع تر و عمیق تر خواهد شد و نظام قادر به مهار آن نیست.

شکل دادن عملیات ترور به گونه ای که نوعی استمرار و نا امنی مزمن را تداعی کند.

بسیج چهره های اطلاعاتی و سیاسی سابق اروپایی و امریکایی در تشریح جزئیات آنچه سرویس های وابسته به این کشورها هم اکنون در حال انجام آن علیه ایران هستند باهدف دادن جنبه نیمه رسمی به قضیه.

مخاطب قرار دادن مردم و نخبگان پس از هر عملیات با عباراتی از این دست که مسئول این اتفاقات سیاست های نظام است نه بدخواهی و بددلی غرب.

تصریح بر این نکته که این سلسله عملیات ها پایان نخواهد یافت مگر اینکه ایران در محاسبات راهبردی خود به طور کامل تجدید نظر کرده باشد.

ظاهرا تصور غربی ها این است که اگر بتوانند ارسال این پیام ها را با برنامه های اطلاعاتی خود تلفیق کنند، پس از مدتی مطالبه تغییر محاسبات در جامعه ایران عمومی خواهد شد.

سوم- چند لایه و پیچیده سازی عملیات اطلاعاتی

مطالعه کیس های ضربه خورده تا اینجا نشان می دهد که محور امریکا، انگلیس و اسراییل همه تجربه های خود در نبردهای اطلاعاتی پیشین را تجمیع کرده و با افزودن امکانات مالی سعودی ها در حال به کارگیری صددرصدی درس های آموخته شده از مجموعه آنها در رویارویی نوین اطلاعاتی خود با ایران است. در واقع وضعیت به گونه ای ست که می توان گفت ایران اکنون با پیشرفته ترین و روزآمدترین تکنیک های نبرد اطلاعاتی و امنیتی که اساسا در دنیای سرویس های اطلاعاتی وجود دارد روبروست.

از جنبه طراحی اطلاعاتی، شیوه عملیات سلولی احتمالا برای نخستین بار در ایران در حال تجربه شدن است. آنطور که مسئولان اطلاعاتی کشورمان گفته اند این شیوه که نخستین بار پس از دستگیری مجید جمالی فشی، عضو تیم ترور دکتر مسعود علی محمدی کشف شد، مبتنی براین اصل است که مجموعه نیروهای درگیر در یک عملیات که همه آنها سرجمع در حال ایفای نقش در یک پروژه واحد هستند باید در یک تقسیم کار پیچیده به گونه ای درگیر شوند که کار آنها یکدیگر را تکمیل کند و سرجمع مجموعه پروژه را جلو ببرد بی آنکه این نیروهای عمل کننده از نقش و کارکرد یکدیگر یا حتی از وجود همدیگر خبر داشته باشند. روشن است که این شیوه حفاظت عملیات را بسیار بالا برده و ضربه پذیری آن را کم می کند به گونه ای که کشف یک جنبه از عملیات یا ضربه خوردن یکی از تیم های عمل کننده، در واقع هیچ امکانی برای خنثی کردن کلیت کار فراهم نمی آورد چرا که هر فرد درگیر در عملیات اطلاعات بسیار محدودی دارد که فقط مربوط به نقش تعریف شده برای اوست و از اینکه غیر از او چه کسانی و چگونه درگیر عملیات بوده اند کاملا بی اطلاع است؛ همچنانکه که دیدیم میان دستگیری مجید جمالی فش به عنوان کسی که موتور سیکلت حامل بمب را جلوی درب منزل دکتر علی محمدی قرار داد تا وقتی که بقیه اعضای تیم ترور دستگیر شدند و ابعاد قضیه به طور کامل روشن گشت، چیزی حدود دو سال فاصله زمانی وجود دارد.

در عین حال به نظر می رسد صهیونیست ها در عین حال که سعی کرده اند در مواردی شیوه پیچیده عملیات سلولی را در دستور کار داشته باشند، در مواردی دیگر به دلیل احساس فوریت از روش های کف خیابانی و دم دستی نیز استفاده کرده اند که برخی بازداشت های اخیر موید آن است.

به لحاظ اجرا هم استفاده از واسطه های چند لایه، و همچنین اقدامات اورژانسی، سرعتی و انبوه در موراد خاص، و به کارگیری نیروهای سطح پایین، دارای عقده های روانی و آسیب دیده از مشکلات اجتماعی، رفتن به سراغ افراد آماتور و تبدیل کردن آنها به جنایتکاران حرفه ای در زمانی کوتاه، و همچنین محو کردن رد پای سرویس از طریق پیچاندن پروژه در مجموعه تو در تویی از واسطه ها، ویژگی مهم عملیات اطلاعاتی نوین غرب علیه ایران بوده است.

چهارم- مدرن سازی جاسوسی

بیش از یک دهه است که امریکایی ها تلاش کرده اند ماهیت عملیات جاسوسی و جمع آوری اطلاعات را به گونه ای تغییر بدهند که از فعالیت های مدنی و اجتماعی قابل تفکیک نباشد. شکل کار در این مورد اینگونه بوده است که پس از درگیر کردن افراد در یک پروژه شبه مدنی و ایجاد سر و صدای رسانه ای درباره آن، به تدریج از افراد خواسته می شده است که در پوشش فعالیت مدنی واجتماعی به جمع آوری اطلاعات بپردازند و شبکه مرتبطین خود را که ظاهرا درگیر فعالیتی مدنی است به جمع آوری اطلاعات در حوزه های مورد نظر سرویس های اطلاعاتی مشغول نمایند. یک نمونه روشن از این نوع، پروژه ای است که برادران علایی در ایران در پوشش تحقیق درباره بیماری ایدز کلید زدند اما به تدریج این تبدیل به تلاش برای جمع آوری اطلاعات از مراکز حساس دولتی در کشور شد. رامین جهانبگلو هم ظاهرا ماموریت های تحقیقاتی داشت ولی در اصل قصد داشت خلاهای تحلیلی سرویس های غربی در موضوع براندازی نرم را پر کند. یا در یک مورد دیگر، امریکایی ها در چارجوب پروژه exchange (تبادل) تعداد کم و بیش قابل توجهی از افراد نشان شده را در پوشش دوره های مطالعاتی و روزنامه نگاری، آموزش فعالیت مدنی و غیره به مسافرت هایی در اروپا و امریکا بردند و فقط در فتنه ۸۸ بود که روشن شد پروژه تبادل در واقع نوعی تاکتیک شبکه سازی برای ایجاد مجموعه ای نیروها بوده است که در روز مبادا برای عملیات خیابانی یا شیوه های دیگر نافرمانی و آشوب، قابل فراخوانی باشند. نمونه جالب تر، فعالیت هایی است که سفارت انگلستان در ایران انجام می داد. این فعالیت ها ظاهرا چیزی جز انجام مامورت ساده کنسولی و دیپلماتیک برای فهم وضعیت ایران و ارتباط گیری با افراد و محافل مختلف به منظور گزارش دهی وضعیت تهران به لندن نبود ولی باز در فتنه ۸۸ بود که روشن شد رابطان محلی سفارت انگلیس به نحو حرفه ای به عنوان لیدرهای اغتشاش ایفای نقش کرده اند. نمونه های بسیار دیگری از این قبیل می توان برشمرد که در آن جاسوسان، پژوهشگر، روزنامه نگار و فعال مدنی خوانده می شوند و سرویس های اطلاعاتی هم پشت ان جی او ها، دانشگاه ها یا مراکز تحقیقاتی پناه می گیرند تا یک عملیات جاسوسی به گونه ای تعریف شود که یا اصلا قابل کشف نباشد یا اگر کشف شد نتوان آن را اثبات کرد. در برخی موارد این کار آنقدر پیچیده شده است که حتی خود فرد جاسوس هم باور کرده کاری که می کند فعالیت مدنی است نه جمع آوری اطلاعات برای یک کشور متخاصم. ضمن اینکه در این قبیل پروژه ها حتی وقتی شبکه جاسوسی کشف و با آن برخورد می شود تازه بازی جدید تحت عناوین حقوق بشری و امثال آن راه می افتد و پرونده سازی هایی از این دست آغاز می شود که: در ایران فعالان مدنی بازداشت می شوند، روزنامه نگاران زندان می روند، استادان دانشگاه دچار محدودیت هستند و …

پنجم- قبح زدایی از مشارکت گروه های شبه سیاسی در عملیات اطلاعاتی

ویژگی پنجم، تلاش برای تبدیل کردن محور فتنه-ضد انقلاب-بیگانه به یک محور واحد و به هم پیوسته و قبح زدایی از آشکار شدن ارتباط گروه ها و جریان هایی است که ادعای کار سیاسی دارند با گروه هایی که در تمام سابقه و تاریخ خود جز زبان اسلحه و جنایت منطق دیگری نداشته اند. بویژه از زمان فتنه ۸۸ به این سو و با معرفی برخی افراد به عنوان نمایندگان رسمی سران فتنه در خارج از ایران، تلاش های گسترده ای برای ارگانیک کردن ارتباطات جریان فتنه و ضد انقلاب و مشارکت همزمان آنها در پروژه هایی انجام شده است که مستقما از سوی امریکا، انگلیس و اسراییل اجرا شده است. برگزاری کنفرانس هایی که در آن اسلحه به دست ها با مدعیان روشنفکری و تفکر کنار هم می نشینند، تقسیم کار میان آنها، انتقال اولویت ها به داخل و خط دهی به گروه های داخلی برای هماهنگ شدن با اولویت های طرف خارجی باعث شده عملا شبکه ای از روابط شکل بگیرد که سرویس های غربی معتقدند عملیات اطلاعاتی در ایران را به نحو بی سابقه ای تسهیل و برخورد با آن را هم به شدت دشوار می کند. اکنون تروریست ها و کسانی که چند روز قبل در فلان شهر مرزی مردم بی گناه را به مسلسل بسته اند، عنوان زندانی سیاسی پیدا کرده و از گروه های سیاسی شناخته شده که ادعای پیروی از خط امام را هم دارند بیانیه حمایت دریافت می کنند. به این ترتیب است که فعالیت اطلاعاتی و جاسوسی حتی پوشش و حمایت سیاسی پیدا می کند و برخورد با آن می تواند منجربه کشمکش ها و بحران های سیاست داخلی بشود.

در آینده به جزئیات این بحث با ذکر مصادیق و نمونه های قابل پی گیری بازخواهیم گشت اما مقصود در اینجا بیشتر این بود که نشان داده شود که طراحی عملیات اطلاعاتی دشمن علیه ایران در فاز جدید خود طراحی بسیار اندیشیده، پیچیده، مبتنی بر تجربه های تاریخی عمیق، دارای ابعاد و جزئیات بسیار ظریفی و در عین حال دارای ماهیت ترکیبی است که نشان می دهد وقت و انرژی بسیار صرف ایجاد و راهبری آن شده است. صرف توجه به همین موضوع به خوبی روشن می‌کند که موفقیت جامعه اطلاعاتی ایران در مقابله توطئه‌ای تا این حد پیچیده و ذوابعاد، دستاوردی بسیار بزرگ و جزو افتخارات تاریخی کشور است.

 

برنامه بحران و امنیت غذایی

 

با توجه به اینکه کشورمان یکی از ده کشور بلاخیز جهان می باشد. بنابراین طراحی بسته خدمات و مراقبت های تغذیه ای در مراحل پیشگیری آمادگی، مقابله و بازسازی به عنوان یکی از زیر مجموعه های بسته خدمتی سلامت در شرایط بحران ضروری می باشد.

وقوع بحران (سیل، زلزله، جنگ و . . .) در هر جمعیتی، سلامت آن جامعه را مورد تهدید قرار می دهد. در میان این تهدیدها می توان به دسترسی ناکافی به موادغذایی، بیماری، کاهش مراقبت های بهداشتی درمانی، محیط غیر بهداشتی و آب ناسالم اشاره نمود که وضعیت تغذیه جامعه را به مخاطره انداخته و در نهایت موجب افزایش مرگ و میر می گردد. زیرا شیوع بالای سوء تغذیه و کمبود ریز مغذی ها با میزان بالای مرگ و میر ارتباط مستقیمی دارد. زمانی که نیازهای تغذیه ای جمعیت آسیب دیده تأمین نگردد، برخی از اشکال سوء تغذیه بویژه در گروه های آسیب پذیر تغذیه ای مانند (کودکان زیر 6 سال، کودکان سنین دبستان، کودکان بدون سرپرست، زنان باردار و شیرده، سالمندان، معلولین، افراد تنها یا بیوه) مشاهده خواهد شد. با توجه به اینکه کشورمان یکی از ده کشور بلاخیز جهان می باشد. بنابراین طراحی بسته خدمات و مراقبت های تغذیه ای در مراحل پیشگیری آمادگی، مقابله و بازسازی به عنوان یکی از زیر مجموعه های بسته خدمتی سلامت در شرایط بحران ضروری می باشد.

-تهیه و تدوین مطالب آموزشی و آموزش کارکنان مرتبط و عموم مردم در زمینه تغذیه در شرایط بحران، تغذیه گروه های آسیب پذیر، نیازمندی های تغذیه ای بحران

-پیگیری اجرای برنامه استراتژیک تغذیه در بحران

-پیگیری در خصوص دستورالعمل تغذیه در بحران

-جلب مشارکت جامعه محلی از طریق ایجاد تشکل های محلی با محوریت فرماندار، بخشدار و دهدار در راستای توانمند سازی زنان روستایی جوامع فقیر

-آموزش مستمر تغذیه برای خانواده های فقیر به منظور ایجاد تغییرهای رفتاری مناسب با برگزاری کلاس های آموزشی

-برگزاری کارگاه های آموزشی و دوره های بازآموزی برای رده های مختلف بهداشتی- درمانی به منظور ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای خانوارهای فقیر

-همکاری با مروجین کشاورزی، آموزشیاران نهضت به منظور گسترش فعالیت های ترویجی تولید محصولات کشاورزی و دامی و افزایش سطح سواد زنان در خانواده های فقیر

-طراحی مداخله های تغذیه ای به منظور حمایت از گروه های آسیب پذیر با همکاری بخش های ذیربط

-شناسایی سازمان های غیر دولتی به ویژه سازمان ها و انجمن های خیریه و جلب مشارکت آنان جهت همکاری در مداخلات تغذیه ای گروه های آسیب پذیر

 

تأسیس مراکز مشاوره تغذیه به منظور بهبود تغذیه گروه های آسیب پذیر، پیشگیری و کنترل عوامل خطر بیماری های غیرواگیر و رژیم درمانی بیماران مختلف

 

الف) ارائه مشاوره تغذیه به گروه های آسیب پذیر

ب) پیشگیری و کنترل عوامل خطر بیماری های غیرواگیر

با توجه به نقش و اهمیت معیار توده بدنی (BMI) در بروز بیماری های مزمن یکی از مهم ترین وظایف کارشناسان تغذیه توجه به وزن و BMIافراد و پیشگیری و درمان اضافه وزن و چاقی به عنوان عامل زمینه ساز سایر بیماری ها است. از سوی دیگر با توجه به چند عاملی بودن بیماری های غیرواگیر توجه به عوامل خطر مؤثر در بروز بیماری های غیرواگیر نیز باید در اولویت های شناسایی و پایش افراد مراجعه کننده قرار گیرند به این منظور انجام اقدامات ذیل توصیه می شود.

ج) رژیم درمانی بیماران

ارائه رژیم های غذایی درمانی به افرادی که طی مراجعه به پزشک، بیماری آن ها تشخیص داده شده و به عنوان بخشی از برنامه درمانی، جهت دریافت رژیم غذایی به مراکز مشاوره تغذیه ارجاع شده اند: مانند مبتلایان به بیماری های گوارشی، قلبی- عروقی، کلیوی، غدد، . . .

برنامه پیشگیری و کنترل اختلالات ناشی از کمبود ید

تا کنون کمبود هیچ ماده مغذی را در جهان مانند ید فاجعه آمیز نخوانده اند. کمبود ید در ابتدایی ترین مرحله حیات زندگی انسان را دستخوش مخاطراتی می کند که بعد از وقوع راهی برای نجات فرد وجود ندارد. از این رو پیشگیری و مبارزه با اختلالات ناشی از کمبود ید از الویت هایی است که کشورهای درگیر با همت و تلاشی مداوم به آن می پردازند و در ایران مبارزه با این اختلالات از سال 1368 به صورت برنامه های کشوری آغاز گردیده و با ید دار کردن نمک های خوراکی از سال 69، به عنوان بهترین راه کار مبارزه ادامه دارد. این برنامه با کنترل و کاهش میزان شیوع از 70 درصد در سال 1368 به حدود 15 درصد در سال 1380 به دستاورد مهمی دست یافته است.

-برگزاری سالیانه جلسات کمیته استانی IDD با حضور اعضای آن (با توجه به شرایط هر شش ماه یک بار)، کارشناس تغذیه به عنوان دبیر کمیته مسئول جمع آوری اطلاعات و تشکیل جلسه می باشد.

-در ارتباط با ارزیابی میزان ید در نمک های خوارکی، گزارشات فرم ارزیابی نمک های ید دار در سطوح تولید و توزیع نمک جمع آوري مي گردد. این اطلاعات قبل از ارسال در کمیته استانی IDD به اطلاع اعضای کمیته رسانده مي شود و پس از بحث و تبادل نظر در جهت رفع مشکلات و موانع موجود اقدام مي شود.

-در ارتباط با سنجش ید دار بودن نمک های مصرفی اماکن عمومی و مراکز عرضه مواد غذایی با استفاده از کیت ید سنج نیز گزارشات مربوطه مبنی بر استفاده از نمک ید دار در رستوران ها، سربازخانه ها، مهد کودک ها، بیمارستان ها، مدارس و . . . ماهانه یک بار جمع آوري مي گردد و نتایج آن نیز در کمیته استانی IDD اعلام گردد و در جهت رفع مشکلاتو موانع موجود اقدام مي شود.

-در صورت وجود مشکل در زمینه تولید و توزیع نمک ید دار نسبت به تشکیل کمیته فرعی تولید و توزیع اقدام مي شود.

-کارشناس تغذیه به اتفاق کلیه اعضای کمیته استانی IDD سالیانه یک بار از خط تولید واحدهای تولید کننده تحت پوشش بازدید و کتابچه آزمایشگاه را به منظور کنترل صحت عملیات بررسی و امضاء مي نمایند و در صورت لزوم از نمک های ید دار نمونه برداری کرده و آن را به آزمایشگاه مواد غذایی استان ارسال مي نمایند.

-هماهنگی های لازم برای اجرای برنامه سالیانه پایش ید ادرار دانش آموزان 10- 8 ساله

-نظارت بر فعالیت بهورزان در مناطق روستایی در زمینه مصرف نمک ید دار

 

انتشاراتی که برای این برنامه می توانید از آن استفاده کنید:

- کتاب راهنمای پایش و کنترل کیفی نمک ید دار در پیشگیری از اختلالات ناشی از کمبود ید

- 20 سوال درباره اختلالات ناشی از کمبود ید

- راهنمای فنی مبارزه با کمبود ید

- پایش و ارزیابی نمک های ید دار

- مجموعه آموزشی پیشگیری و کنترل IDD برای کارکنان بهداشتی

- پمفلت اختلالات ناشی از کمبود ید برای آموزش بهورزان

- پمفلت اختلالات ناشی از کمبود ید برای دانش آموزان

 

برنامه غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک

در کشور ما علاوه بر سه ریز مغذی آهن، ید ویتامین A که در جهان از شیوع بالایی برخوردار است. کمبود ریزمغذی های دیگری از جمله کلسیم، ویتامین B2، ویتامین D و روی نیز شایع است.

برای پیشگیری و کنترل کمبود ریزمغذی ها، چهار راه کار عمده معرفی شده است.

1-مکمل یاری

2-غنی سازی مواد غذایی

3-آموزش تغذیه به منظور بهبود رژیم غذایی

4-ارتقاء سطح سلامت عمومی و کنترل بیماری های عفونی و انگلی

سازمان جهانی بهداشت تأکید می کند که ترکیبی از راه کارهای چهارگانه فوق در برنامه کشوری پیشگیری و کنترل کمبود ریز مغذی ها مورد توجه قرار گیرد.

غنی سازی مواد غذایی با ریزمغذی ها در مقایسه با سایر راه کارهای پیشگیری و کنترل کمبود ریزمغذی ها، به عنوان ارزان ترین و مؤثرترین راه برای کاهش شیوع کمبود ریزمغذی ها در جامعه مطرح است و در بلند مدت می تواند به صورت پایدار موجب ارتقاء وضعیت ریزمغذی ها در افراد جامعه شود. به این دلیل در حال حاضر در کشور ما غنی سازی مواد غذایی به عنوان یک راهکار مؤثر و پایدار در کنار سه استراتژی دیگر در حال انجام می باشد.

پس از تجربه موفق ایران و کارگاه های متعدد توسط سازمان های بین المللی WHO/UNICEF/MI )) برای کشورهای منطقه مدیترانه شرقی در عمان و لبنان و تعهد مسئولین کشور ایران برای غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک در یک استان، در سال 1380 با حمایت سازمان جهانی بهداشت و مرکز ریزمغذی های کانادا ( MI ) برنامه غنی سازی آرد در استان بوشهر به مورد اجرا گذاشته شد. این برنامه از ابتدای سال 1385 به صورت کشوری در کل استان های کشور به اجراء در آمد.

انتشاراتی که برای برنامه می توانید از آن استفاده کنید:

- مجموعه آموزشی راهکارهای پیشگیری از کمبود ریزمغذی ها با تأکید بر غنی سازی

- کتابچه غنی سازی آرد، غنی سازی زندگی

- مجموعه آموزشی کنترل کیفیت آرد غنی شده

برنامه مکمل یاری هفتگی آهن:

با توجه به آسیب پذیری کودکان 5- 2 سال، نوجوانان و زنان سنین باروری و بر اساس تجربیات جهانی حاصل از توزیع مکمل هفتگی آهن و اثربخشی آن، برنامه جامع مکمل یاری هفتگی آهن برای گروه های سنی مختلف با همکاری کمیته ملی کم خونی تدوین و طی دستورالعمل به کلیه دانشگاه های علوم پزشکی کشور ارسال گردیده است.

. نکته قابل توجه در این برنامه آن است که مصرف مکمل هفتگی آهن در حال حاضر به شکل توصیهاست و فعلاً از طریق شبکه های بهداشتی درمانی برنامه ایی برای توزیع هفتگی مکمل آهن وجود ندارد.

برنامه پیشگیری و کنترل کمبود ویتامین A:

پیشگیری و کنترل کمبود ویتامین A به عنوان یکی از اولویت های برنامه پیشگیری و کنترل کمبود ریزمغذی ها در کشور مطرح است. برنامه مکمل یاری روزانه A+D برای کودکان از روز پانزدهم پس از تولد تا حداقل یکسالگی و ترجیجاً تا 2 سالگی از طریق شبکه های بهداشتی درمانی کشور در دست اجراست. دلیل توصیه به ادامه مکمل یاری A+D در سال دوم زندگی و تا 24 ماهگی آن است که در حال حاضر بر اساس نتایج بررسی مصرف مواد غذایی که توسط انستیتو تحقیقات تغذیه کشور انجام شده است. کمبود دریافت ویتامین A در خانوارهای شهری و روستایی وجود دارد و در حال حاضر در حدود 55% خانوارهای کشور ویتامین A کافی از برنامه غذایی خود دریافت نمی کنند که احتمال کمبود دریافت ویتامین A از رژیم غذایی را برای کودکان زیر 2 سال قوت می بخشد.

علاوه بر مکمل یاری روزانه ویتامین A+D، در برخی از مناطق کشور که کمبود ویتامین A شایع تر است توزیع مگادوز ویتامین A برای کودکان زیر 5 سال و مادران حداکثر تا 6 هفته پس از زایمان از طریق شبکه های بهداشتی درمانی کشور اجراء می شود. پیگیری تأمین و تدارک و توزیع به موقع مکمل ها، آموزش کارکنان و مادران در زمینه ضرورت مکمل، نحوه مصرف و میزان آن و توصیه های تغذیه ای برای بهبود دریافت ویتامین A از منابع غذایی در دسترس

انتشاراتی که برای این برنامه می توانید از آن استفاده کنید:

- پمفلت آموزشی کمبود ویتامین A و پیشگیری از کمبود آن

- کتاب کمبود ویتامین A و پیشگیری از آن

 

 

همکاری های بین بخشی گروه بهبود تغذیه استان و شهرستان:

بخش عمده فعالیت های تغذیه جامعه در حیطه هائی خارج از بخش بهداشت صورت می گیرد و مجموعه دولت قطعاً مسئول امنیت غذا و تغذیه است اگر چه دانش و آگاهی تغذیه ای مردم نیز تا حد زیادی می تواند با اثرگذاری در انتخاب غذا بر امنیت تغذیه و سیری سلولی اثر گذار باشد. مسئله مهم این است که آسیب های ناشی از ناامنی تغذیه ای معمولاً بخش بهداشت و سلامت را به دلیل افزایش بار بیماری متاثر می سازد. بنابراین بخش بهداشت باید برای پایش وضعیت غذا و تغذیه در منطقه حساس باشد و به آن نظارت کند- کلیه ارگان های دولتی و غیردولتی منطقه را که به گونه ای درگیر مسئله غذا و تغذیه هستند بشناسد با شرح وظایف آن ها آشنا باشد و این توانائی را داشته باشد که یک همدلیو مشارکت مطلوب بین بخش ها برقرار کند و از هر فرصتی برای گنجاندن مطالب آموزشی تغذیه در سر فصل هایآموزش های سایر ارگان های استفاده کند.

امنیت غذا و تغذیه در یک منطقه به درآمد مردم- هزینه ای که بابت غذا می پردازند- قیمت مواد غذایی و درک و سلیقه و ذائقه ای که بر روی انتخاب غذا تأثیر می گذارد، فرهنگ و سواد تغذیه ای مردم و سطح سواد بستگی دارد. بخش عمده فعالیت های بهبود تغذیه جامعه در حیطه هائی خارج از بخش بهداشت صورت می گیرد و مجموعه دولت قطعاً مسئول امنیت غذا و تغذیه است اگر چه دانش و آگاهی تغذیه ای مردم نیز تا حد زیادی می تواند با اثرگذاری در انتخاب غذا بر امنیت تغذیه و سیری سلولی اثرگذار باشد مسئله مهم این است که آسیب های ناشی از ناامنی تغذیه ای معمولاً بخش بهداشت باید برای پایش وضعیت غذا و تغذیه در منطقه حساس باشد و به آن نظارت کند. کلیه ارگان های دولتی و غیردولتی منطقه را که به گونه ای درگیر مسئله غذا و تغذیه هستند بشناسند با شرح وظایف آن ها آشنا باشد و این توانائی را داشته باشد که یک همدلی و مشارکت مطلوب بین بخش ها برقرار کند و از هر فرصتی برای گنجاندن مطالب آموزشی تغذیه در سر فصل های آموزش های سایر ارگان ها استفاده کند. بنابراین برای ارتقاء وضعیت تغذیه جامعه همکاری تمام بخش های ذیربط در امر غذا و تغذیه حائز اهمیت است. بدین منظور شورای عالی سلامت و امنیت غذایی در سطح ملی و استانی تشکیل شده است و یکی از زیر گروه های عمده این شوراء کمیته تخصصی امنیت غذا و تغذیه است. این کمیته مؤظف است با توجه به اولویت های غذا و تغذیه در سطح استان، اقدامات مورد نیاز را به شورای عالی سلامت و امنیت غذایی پیشنهاد نموده و پیگیری به انجام رسیدن آن ها را عهده دار باشد. در این خصوص معاونت بهداشتی استان و کارشناس مسئول تغذیه استان مسئولیت هماهنگی و پیگیری امور محوله را به عهده دارد. علاوه بر آن اقدامات ذیل توسط کارشناسان تغذیه استان و شهرستان برای بهبود تغذیه جامعه انجام مي شود:

1-همکاری با سازمان کشاورزی استان در برگزاری روز جهانی غذا و ایجاد هماهنگی به منظور اجرای برنامه های آموزشی از طریق صدا و سیما در زمینه موضوعات مرتبط با روز جهانی غذا.

2-همکاری با سازمان آموزش و پرورش در برگزاری سمینارهای آموزشی در خصوص تغذیهصحیح در دوران مدرسه جهت معلمین و مراقبین بهداشت مدارس.

3-همکاری با نهضت سواد آموزی استان در تهیه مطالب آموزشی تغذیه به زبان ساده جهت آموزش مردم توسط آموزشیاران نهضت سواد آموزی.

4-همکاری با بهزیستی برای آموزش مربیان مهد کودک ها در زمینه تغذیه و رشد کودک.

5-همکاری با بازرگانی برای اجرای برنامه غنی سازی آرد.

6-همکاری با صدا و سیمای استان به منظور ارائه برنامه های آموزشی در زمینه تغذیه صحیح و رسانه های گروهی به منظور اطلاع رسانی و فرهنگ سازی تغذیه ای.

7-همکار ی با کمیته امداد امام خمینی (ره) برای اجرای طرح حمایتی کودکان نیازمند مبتلا به سوء تغذیه از طریقکمک های رایگان غذایی و درمانی.

8-همکاری با صنایع غذایی استان به منظور جلب مشارکت و تشویق آنان در جهت تولید مواد غذایی سالم (مثلاً: کم نمک، کم چرب و بدون قند رژیمی).

9-همکاری با صنایع روغن در جهت اصلاح فرمولاسیون روغن های خوراکی و کاهش میزان اسیدهای چرب اشباع و ترانس

 

انتشاراتی که برای این برنامه می توانید از آن استفاده کنید:

-کتاب نکات اساسی در برنامه های تغذیه برای مدیران بهداشتی

-مدیریت برنامه های تغذیه

سایبرتروریسم چیست؟

 

واژه سایبر تروریسم، نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ میلادی از سوی باری کالین (Barry collin) وضع شد و در چندسال اخیر گسترش یافت.

واژه سایبر تروریسم، نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ میلادی از سوی باری کالین (Barry collin) وضع شد و در چند سال اخیر گسترش یافت.

از آنجا که سایبر تروریسم با تروریسم نسبت دارد و به نوعی زیر مجموعه آن محسوب می شود، اولین مرحله منطقی برای شناخت سایبر تروریسم، شناخت پدیده تروریسم است.

● تروریسم

تروریسم از واژه «Terror» به معنای ترس و وحشت گرفته شده است. تروریسم، بیشتر یک تاکتیک موثر برای طرف ضعیف تر منازعه بوده است. تروریسم به عنوان استراتژی مقاومت در مقابل دولت مدرن حدود نیم قرن پس از انقلاب فرانسه ظهور کرد که در آن زمان از گونه ای از رژیم دولتی وحشت، ریشه می گرفت.

درباره تروریسم، تعریف های گوناگونی شده است. سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۲ این تعریف را منتشر کرده است: روش اعمال نگرانی از طریق خشونت که به وسیله بازیگران دولتی، گروهها یا افراد (نیمه) مخفی که به دلایل سیاسی، جنایتکارانه یا شخصی اعمال می شود.» از آنجا که تروریسم به استفاده سیستماتیک یا تهدید به خشونت برای رساندن پیام سیاسی اشاره دارد، پس اهداف تروریسم، نمادین است. به طور خلاصه می توان گفت تروریسم به رفتار فرد، گروه، حزب یا دولتی اطلاق می شود که از طریق خشونت، قتل و خونریزی و ایجاد ترس و وحشت می خواهد به هدفهای سیاسی خود برسد.

● شیوه های تروریستی

شیوه های به کار برده شده از طرف تروریست ها عبارتند از: هواپیماربایی، گروگانگیری، خرابکاری، بمبگذاری، بانکزنی، آدم ربایی سیاسی و آدم کشی.

بمبگذاری، شکل غالب تروریسم را تشکیل می دهد. از اواخر قرن نوزدهم و با اختراع دینامیت، تروریست ها ساختمان ها و اماکن عمومی شلوغ را هدف قرار داده اند.

اگرچه بیشتر بمبگذاری ها تلفات به بار نمی آورند ولی تروریست ها قادرند خشونت هایی با تلفات بسیار زیاد را ترتیب دهند که به واسطه پیشرفت های تکنولوژیکی در ابزارهای زمان بندی و مواد منفجره آسان شده است. حملات مسلحانه ناگهانی به اهداف غیرنظامی همچون مسافران خطوط هوایی یا توریست های بازدیدکننده از مکان های تاریخی نیز از جمله شیوه های تروریست هاست. با گذشت زمان، قتل مقامات رسمی دولتی کمتر شده است، شاید به این دلیل بوده که مقامات دولتی هم اکنون بشدت محافظت می شوند.

● سایبر تروریسم

همان طور که اشاره شد، واژه سایبر تروریسم در دهه ۱۹۸۰ از سوی باری کالین ابداع شد. شاید بتوان گفت جامع ترین تعریف از سایبر تروریسم از سوی دنینگ ارائه شده است.

تعریف وی از سایبرتروریسم چنین است: سایبر تروریسم، حاصل تلاقی تروریسم و فضای مجازی است. سایبر تروریسم، بیشتر به معنای حمله یا تهدید به حمله علیه رایانه ها، شبکه های رایانه ای و اطلاعات ذخیره شده در آنهاست، هنگامی که به منظور ترساندن یا مجبور کردن دولت یا اتباع آن برای پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی خاص اعمال می شود.

یک حمله برای این که به عنوان سایبر تروریسم شناخته شود، باید به خشونت علیه اشخاص یا دارایی ها منجر شود یا دست کم آسیب کافی برای ایجاد ترس را باعث شود. از حملاتی که منجر به مرگ یا صدمات بدنی، انفجار، سقوط هواپیما، آلودگی آب یا خسارات متعدد اقتصادی می شود، می توان به عنوان مثال نام برد. حملات جدی علیه زیرساخت های حیاتی نیز بسته به نوع شدت و تاثیر آنها می تواند اقدامی سایبر تروریستی باشد. حملاتی که خدمات عمومی غیرحیاتی را مختل می کنند یا آنها که فقط سر و صدای پرهزینه ایجاد می کنند را نمی توان به عنوان سایبر تروریسم طبقه بندی کرد.

● شیوه های سایبر تروریسم

همان طور که مواد منفجره و سلاحهای گرم، اصلی ترین ابزار تروریسم کلاسیک هستند، محتمل ترین اسلحه سایبرتروریست ها نیز رایانه است. روشهای زیادی وجود دارد که تروریست ها می توانند از رایانه به عنوان یک وسیله تروریستی استفاده کنند. اساسی ترین روشهای سایبرتروریسم عبارتند از: هک کردن، و ویروس های رایانه ای، جاسوسی الکترونیک، دزدی هویت و تخریب یا دستکاری اطلاعات.

● جذابیت سایبرتروریسم برای تروریست ها

به دلایل متعددی سایبرتروریسم برای تروریست های مدرن جذاب است:

۱) ارزان تر از روشهای تروریستی متعارف است. تنها چیزی که نیاز است، یک رایانه شخصی متصل به اینترنت است. نیازی به خرید اسلحه مانند تفنگ یا موادمنفجره نیست. می توان ویروس های رایانه ای را ساخت و از طریق خطوط تلفن، کابل و ارتباط بی سیم ارسال کرد.

۲) سایبرتروریسم، ناشناخته تر از روشهای تروریسم کلاسیک است. مانند بسیاری از کاربران اینترنت، تروریست ها از اسامی مستعار استفاده می کنند و به یک سایت به عنوان کاربر مهمان ناشناس وصل می شوند و برای نیروهای پلیس و امنیتی بسیار سخت است که هویت واقعی تروریست ها را ردیابی کنند. در فضای مجازی، موانع فیزیکی مانند ایست بازرسی، مرز یا گمرک وجود ندارد.

۳) تنوع و تعداد حملات بسیار زیاد است. سایبرتروریست می تواند شبکه های دولتی یا رایانه های دولتی، افراد، خدمات عمومی، خطوط هوایی خصوصی و... را مورد حمله قرار دهد. تعداد زیاد و پیچیدگی حملات احتمالی به تروریست ها کمک می کند تا نقاط ضعف و آسیب پذیر را برای حمله پیدا کنند. مطالعات نشان داده است شبکه های برق و خدمات اضطراری در برابر حملات سایبر آسیب پذیر هستند، برای این که زیرساخت ها و سیستم های رایانه ای که اینها را اداره می کنند، بسیار پیچیده هستند و این موضوع، رفع همه نقاط ضعف را غیرممکن می کند.

۴) سایبرتروریسم را می توان از راه دور هدایت کرد، ویژگی ای که جذابیت زیادی برای تروریست ها دارد. سایبر تروریسم، آموزش فیزیکی اندکی را می طلبد، سرمایه گذاری روانی کمتر و خطر مرگ کمتری دارد و امکان می دهد تا سازمان های تروریستی عضوگیری کنند و اعضا را در اختیار داشته باشند.

۵) سایبرتروریسم توانایی زیادی دارد تا تعداد زیادی از مردم را به خود جذب کند، از این رو پوشش خبری و رسانه ای بیشتری را ایجاد می کند و این همان چیزی است که تروریست ها دنبالش هستند.

● تاریخچه مختصری از حوادث سایبرتروریستی

تعدادی از حملات مجازی انجام شده برای نیل به اهداف سیاسی و اجتماعی را می توان این گونه شرح داد: در سال ۱۹۹۶ یک هکر رایانه ای مرتبط با جنبش برتری طلبی سفیدپوستان، ISP ماساچوست را به طور موقت از کار انداخت و به قسمتی از سیستم بایگانی ISP صدمه زد. هکر، پیغامهای نژادپرستانه به همه جهان با نام ISP فرستاد. هکر با این پیغام به کار خود پایان داد: «شما هنوز هم مجبورید تروریسم الکترونیکی واقعی را ببینید... این یک قول است.»

در سال ۱۹۹۸، معترضان اسپانیایی، انستیتو جهانی ارتباطات (IGC) را با هزاران پیغام ایمیل قلابی مورد حمله قرار دادند.

معترضان، صفحات وب را مسدود و تهدید کردند به تاکتیک های مشابهی علیه سازمان هایی که از خدمات این انستیتو استفاده کنند، اقدام خواهند کرد. آنها خواستار شدند تا IGC میزبانی وب سایت مجله Euskal Herria را متوقف کند.

مجله ای که در نیویورک منتشر می شد و از استقلال باسک حمایت می کرد. اعتراض کنندگان می گفتند که IGC از تروریسم حمایت می کند؛ چرا که بخشی از صفحات وب شامل مطالبی درباره گروه تروریستی ETA است که ادعا می شد، مسوول قتل مقامات سیاسی و امنیتی و حمله به تاسیسات نظامی اسپانیاست. IGC سرانجام تسلیم شد و سایت را متوقف کرد.

در سال ۱۹۹۸ چریکهای تامیل، سفارتخانه های سریلانکا را با روزی ۸۰۰ ایمیل در یک دوره ۲ هفته ای، مورد حمله قرار دادند. در پیام ها این چنین نوشته شده بود:«ما ببرهای سیاه اینترنتی هستیم و این کار را انجام می دهیم تا ارتباط های شما را مختل کنیم.»

مقامات امنیتی این مساله را به عنوان اولین حمله شناخته شده به وسیله تروریست ها علیه سیستم های رایانه ای دولت نام گذاشتند.

در طول جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۷ رایانه های ناتو به وسیله بمباران ایمیل از کار افتادند و به واسطه حملات هکرهای معترض به بمباران های ناتو صدمه دیدند. بعلاوه موسسات آکادمیک و سازمان های عمومی و تجاری ایمیل های انباشته از ویروس های سیاسی را از تعدادی کشورهای اروپای غربی دریافت می کردند. تخریب وب سایت ها نیز بسیار عادی شده بود. همچنین پس از این که سفارت چین در بلگراد بمباران شد، هکرهای چینی پیغام هایی به وب سایت های دولتی ایالات متحده فرستادند که «ما حمله را متوقف نمی کنیم تا این که جنگ متوقف شود.»

تمامی وقایع یاد شده انگیزه های سیاسی و اجتماعی داشتند و با آن که هیچکدام از این حملات منجر به خشونت یا صدمه نشدند، ولی تعدادی از این حمله ها تهدید یا مشکلات خاصی را ایجاد کرد.

● دفاع در برابر سایبر تروریسم

دفاع در مقابل تروریسمی که در چارچوب آن رایانه و اینترنت نقش مهمی را ایفا می کند تا اندازه زیادی شبیه دفاع در مقابل تروریسمی است که رایانه و اینترنت نقشی در آن ندارد. اقدامات عادی مانند بازدارندگی، قانون، دفاع، مذاکره و دیپلماسی در این خصوص نیز موثر است با این تفاوت که دامنه عناصر خاصی گسترده تر است و نیز باید این روشها روزآمد شوند. راهکارهای اصلی دفاع در برابر سایبر تروریسم را می توان در ۳ شاخه اصلی آموزش، ساز و کار حقوقی و تقویت دفاعی طبقه بندی کرد.

الف) آموزش

مهم ترین مرحله در جلوگیری از سایبرتروریسم، آموزش است. این آموزش شامل آموزش عمومی و آموزش مقامات اعم از مقامات سیاسی، امنیتی و پلیس است. نه تنها مردم عادی؛ بلکه بسیاری از مقامات سیاسی و امنیتی نیز هیچ گونه اطلاعی درباره امکان وقوع حملات سایبرتروریستی ندارند.

در خصوص آموزش عمومی، مهم ترین نکته این است که کاربران اینترنت را نسبت به ایمن تر کردن رایانه های شخصی متقاعد کرد و در این راه می توان از آموزش های رسمی و اطلاع رسانی از طریق رسانه های عمومی بهره گرفت. آموزش و اطلاع رسانی به مقامات ارشد سیاسی و امنیتی نیز جایگاه ویژه ای دارد و باید این مقامات نسبت به حساسیت مساله مطلع شوند تا تمهیدات لازم را برای مقابله با سایبرتروریسم عملی کنند.

ب) ساز و کار حقوقی

مرحله بعد در مبارزه با سایبرتروریسم، استفاده از ساز و کار حقوقی و قضایی مناسب است. اولین گام در این راه تدوین و یک شکل کردن قوانین جرایم رایانه ای و اینترنتی خواهد بود. در کشور ما هنوز قوانین خاصی راجع به جرایم رایانه ای و اینترنتی تدوین نشده است و این موضوع یعنی وجود خلاءهای قانونی که نیروهای امنیتی را در مقابله با جرایم رایانه ای و اینترنتی، سردرگم می کند و توانایی واکنش به موقع و مناسب را از آنان می گیرد.

ایجاد دادگاه های خاص جرایم رایانه ای و اینترنتی نیز از جمله گامهای بسیار مهم و موثر در مقابله با سایبرتروریسم است. همان گونه که برای جرایم خاص، دادگاه های ویژه ای وجود دارد برای مقابله با سایبرتروریسم و جرایم سایبر نیز تاسیس دادگاه های ویژه ای مورد نیاز است.

وجود این دادگاه های خاص، رسیدگی به این جرایم را آسان تر و سریع تر می کند و در نتیجه مجرمان یقین خواهند داشت که بسرعت و به طور ویژه ای به جرم آنها رسیدگی خواهد شد و این موضوع گامی بزرگ در خصوص مبارزه با سایبرتروریسم محسوب می شود.

ج) تقویت دفاعی

ایجاد سازمان های مسوول مقابله با سایبرتروریسم مهمترین راهکار دفاعی در برابر سایبرتروریسم خواهد بود. لازم است سازمان های امنیتی خاصی تاسیس شوند که مسوولیت آنها مطالعه و تحقیق و مقابله با حملات سایبر باشد. این سازمان ها می تواند درون نهادهای مختلف امنیتی و سیاسی شکل گیرد؛ ولی مساله مهم این است که حوزه کاری هر کدام از آنها باید به طور دقیق مشخص باشد و مبادله اطلاعات سازمان های امنیتی مختلف مد نظر قرار گیرد.

روش دفاعی دیگر عبارت است از سخت تر کردن حملات از طریق تقویت فناوری های امنیتی. به نظر می رسد مهمترین هدف حملات سایبر تروریستی زیر ساختهای حیاتی کشور باشد. از جمله این ساختها می توان از مخابرات، بانکداری، حمل و نقل، شبکه برق، نفت و گاز، آب، خدمات اضطراری و خدمات دولتی نام برد. از دیگر راهکارهای دفاعی فراگیر و عمومی تر می توان به تعریف روزآمد ویروس های رایانه ای، استفاده از نرم افزارهای ضد ویروس، استفاده از رمزهای عبور قوی و دیوار آتش اشاره کرد.

 

هیچ راهی جز مقاومت و پایداری تا نابودی اسرائیل وجود ندارد

 

رییس سازمان پدافند غیر عامل کشورگفت:روز قدس ، نمایشگر این حقیقت است که هیچ راهی جز مقاومت و پایداری تا رفع کامل تجاوزگری و نابودی اسرائیل وجود ندارد.

"سردار دکتر غلامرضا جلالی رییس سازمان پدافند غیر عامل کشور در پیامی با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری که "روز فریاد امت اسلامى بر علیه ظلم و عدوان پنجاه ساله دشمنان امت اسلامى است"آورده است؛روز قدس که به ابتکار رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی(ره) روز مقاومت در برابر ظلم و ستم صهیونیسم غاصب است ، نمایشگر این حقیقت است که هیچ راهی جز مقاومت و پایداری تا رفع کامل تجاوزگری و نابودی اسرائیل وجود ندارد و در راه آزادی فلسطین، مردم مسلمان دنیا پشتیبان و حامی مردم مظلوم فلسطین باشند.
در قسمتی دیگر از این پیام آمده است:اینک آزادی قدس شریف خواسته مسلمانان و قیام شعار آنها شده است و این همه نبوده جز به برکت دم مسیحایی آن روح الهی که چند دهه پیش از این نوید این روزها راداد و با اراده آهنین و الهی خود انقلاب اسلامی را رهبری کرده وچراغ هدایت آن را در جهان روشن نموده و با پی ریزی روز جهانی قدس، قلبی تپنده را در جهان اسلام به طپش درآورد که هر سال خون تازه در رگ جنبش فلسطین دمید و نمی گذارد این قطعه پاره پاره شده از جهان اسلام مورد فراموشی قرار بگیرد.
در ادامه پیام چنین آورده است:باردیگر تجلی خانه رمضان در انتهای راه آسمانی اش، به لحظه رسالت قدسی خود برای رهایی بشریت رسیده  و در این فراز "قدس" ، حرف اول و آخری است که هیچ کیدی نتوانسته  آن را از دل و زبان امت اسلامی برکند.
در خاتمه نیز چنین بیان شده است:در این نقطه حساس و سرنوشت ساز بلاد اسلامی ، امت خداجوی و بهره مند از فیوضات عطر روحبخش قرآن و ضیافت الهی را به شرکت هرچه باشکوه و پرشورتر در راهپیمایی روز جهانی  قدس دعوت می کنیم ، امید آنکه پایدار اسلامی در برابر تهدیدات صهیونیسم بیش از پیش استوار گردیده،جبهه اسلامی در سوریه تقویت شده ، تعدی به مسلمانان کمتر و خون تازه در رگ های مبارزان اسلامی در جای جای جهان تزریق شود.

 

نبرد رسانه ای و دکترین امنیت ملی آمریکا

 

در عصر کنونی به دلیل پیچیدگی اجتماعی و اهمیت یافتن نقش رسانه ها درایجاد روابط افقی و عمودی در جوامع، کاربرد این وسایل در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی بیش از پیش مشهود است که با تأثیرگذاری قابل ملاحظه خویش، دارای کارایی تبلیغی و روانی نیز می باشند.
برهمین اساس، استفاده از رسانه به عنوان قدرتمندترین ابزار علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف براندازی کشورمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دستور کار آمریکا قرار داشته و دارد.


نبرد رسانه ای و دکترین امنیت ملی آمریکا

نو محافظه‌کاران حاکم بر این کشور در تلاش بودند با استفاده از جریان‌سازی خبری به کمک رسانه‌های آمریکا، متحدینش و رسانه هایی که دارای اهداف مشترکی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، سناریوهای مختلفی را علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا نمایند. از این رو، از مهمترین مسائلی که درچند سال اخیر در راستای تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران به صورت گسترده ای مورد توجه آمریکا قرارگرفته، بحث تهدید نرم با رویکرد جنگ رسانه ای است. تهدیدی که با تسلط ابزاری و فنی غرب بر محورها و اشکال مختلف رسانه ای و تبلیغاتی موجود، شرایط مناسبی را برای آنها فراهم نموده است.

در راهبرد امنیت ملی آمریکا که درسال ۲۰۰۶ منتشر شده است، نظام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مهم ترین چالش آمریکا در ابتدای قرن ۲۱ معرفی می نماید. درهمین سند (سند ۲۰۰۶) درخصوص جلوگیری از قدرتمند شدن حاکمان مخالف سیاست های آمریکا آمده است: «این موضوع یکی از مسائل اساسی کشو ایالات متحده آمریکا است.» آمریکا با همکاری اطلاعاتی سایر کشورهای هم‌پیمان خود و نیز استفاده ابزاری از شورای امنیت، سعی می نماید دولت های مخالف سیاست های این کشور را منزوی نماید و از دست یابی آن‌ها به فناوری‌های پیشرفته، تحت عنوان سلاح های کشتار جمعی و اتمی جلوگیری نماید.

در توجه به اهمیت رسانه‌ها در راهبرد امنیت ملی آمریکا نیز تأکید شده که «ما می خواهیم با برخی رادیو و تلویزیون های خصوصی و آمریکایی درکالیفرنیا و نیوجرسی و واشنگتن دی سی همراه شویم تا به آن ها کمک کنیم پیام آمریکا را به داخل ایران برسانند.» برهمین اساس با توجه به راهبرد فوق، مشخص است اهتمام دشمن در براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق جنگ نرم، جدی است ودراین مسیر «رسانه» قدرتمندترین ابزار به شمار می آید، چرا که رسانه‌ها به عنوان یکی از ابزارهای جنگ نرم و عملیات روانی درصحنه های مختلف سیاسی و نظامی، نقش ممتاز و حساسی را به عهده دارند. در واقع رسانه ها و ابزارهای رسانه ای از جمله خبرنگاران و خبرگزاری های غربی، فیلم ها، اینترنت و انواع شبکه‌ها و روزنامه‌ها و نشریات بخشی از ماشین سرمایه داری غرب است و منافع غربی ها را تأمین می نماید. بنابراین، دشمن در تلاش است با استفاده از جریان سازی خبری، به کمک رسانه‌هایی که در اختیار دارد و یا رسانه های وابسته ای که به نوعی خوراک تبلیغاتی خود را از رسانه های آمریکا و متحدینش دریافت می کنند و در برخی مورد، تأمین مالی می شوند و همچنین توسط رسانه هایی که دارای اهداف مشترکی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، سناریوهای مختلفی را طراحی و به انحای مختلف، جمهوری اسلامی ایران را در مجامع جهانی محکوم و یا با هدایت و جهت دهی به افکار عمومی جهان، بستر اقدامات را علیه جمهوری اسلامی ایران از تحریم تا سایر اقدامات فراهم نماید.

از این رو استراتژیست های عملیات روانی و متخصصان تبلیغاتی و کارگزاران رسانه ای بین المللی، فرماندهان این نبرد رسانه ای می باشند و سربازان این جنگ در ظاهر، نویسندگان، خبرنگاران، مفسران، تصویربرداران، تولیدکنندگان خبری و مطبوعاتی، کارگردانان، تهیه کنندگان و عکاسان رسانه ها هستند. سلاح و تجهیزات این سربازان نیز رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، خبرگزاری‌ها، دوربین‌ها، کاغذ و قلم و دستگاه‌های چاپ و نشر و.. می باشد. لیکن واقعیت آنست که در پشت صحنه عملیات رسانه ای، سیاست رسانه ای قدرت ها و نظام سلطه به مثابه راهبرد این حرکت قرار گرفته است که به صورت رسمی و سازمان یافته اما پنهان، با اختصاص بودجه ای سری توسط سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و سرویس های جاسوسی و تشکیلات ویژه نظامی، هدایت می شود.

در همین راستا در اواخر سال گذشته میلادی، کنگره آمریکا لایحه ای علیه ایران تصویب کرد و باراک اوباما را موظف کرد که ۹۰ روز پس از تصویب این قانون، گزارشی از تلاش‌های دولتمردان کاخ سفید برای پخش برنامه های جهانی و مورد حمایت آمریکا و استفاده از بودجه مربوط به رسانه ها و ارزیابی تاثیر این مبالغ در روند تبلیغات علیه ایران، ارائه نماید. براساس این لایحه، در بودجه پنتاگون هزینه هایی برای نفوذ در ایران، مقابله با فیلترینگ ایستگاه های اینترنتی ضد ایرانی، تحریک قربانیان سانسور در ایران، آموزش الکترونیکی ایرانیان مخالف نظام برای براندازی نرم و شبکه سازی اینترنتی آنها و ارائه آموزش های لازم رسانه ای و رایانه ای برای راه اندازی ایستگاه‌های اینترنتی برای اطلاع رسانی به شبکه های اختاپوسی غرب پیش بینی شده است. همچنین ایالات متحده با ۴۴۴ میلیارد دلار سرمایه گذاری در زمینه اطلاعات IT در رتبه نخست این فناوری قرار دارد و از بستر لازم برای راه اندازی جنگ رسانه ای و مجازی علیه هر کشوری که در مغایرت با سیاست ها و منافع آن باشد برخوردار است.

فضایی که در حوادث بعد از انتخابات نیز به عنوان جولانگاه گروه های تابلودار ضدانقلاب برای ایجاد جو منفی و ایجاد ناآرامی و نافرمانی مدنی مورد بهره برداری قرارگرفت و بسیاری از شایعه پراکنی ها و فرافکنی ها نیز از طریق فضای رسانه و سایبر انجام گرفت. لذا با توجه به گسترش استفاده از ماهواره و اینترنت در ایران، آمریکا تلاش دارد با القاء اخبار هدف‌دار، افکار و عقاید مردم را به سمت غرب متمایل سازد و آنها را نسبت به جمهوری اسلامی ایران بی اعتماد سازد تا از این طریق بتواند غربگرایی را توسعه داده و کشورهای مخالف را از درون با چالش مواجه نماید. موضوعی که در حوادث قبل و بعد از انتخابات دهم سال گذشته درایران به خوبی نمایان شد.

در واقع درجریان انتخابات دهم، جنگ رسانه ای، قبل از انتخابات با القاء تقلب و بعد از انتخابات با بحث کودتای انتخاباتی و ایجاد نافرمانی مدنی دنبال گردید و خبرسازی های گسترده ای دراین زمینه ها فعال شدند که به عنوان نمونه به مقاله ای تحت عنوان «این یک کودتاست...» که در هفته نامه آمریکایی نیوزویک منتشر شد اشاره کرد. لذا از مهمترین شبکه های اصلی در این نبرد رسانه ای به سایت رسمی سیا (رادیو فردا)، گویا نیوز، رادیو زمان، رادیو فرانسه، رادیو دویچه وله، العربیه، سایت همدلی (وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی)، ایران گلوبال، نئوسکولاریسم ملی- مذهبی، صدای آمریکا می توان اشاره نمود که بشدت بیشتر و به صورت آشکار به سیاه نمایی علیه انقلاب اسلامی به فعالیت پرداختند و با برخی سایت های داخلی برای ایجاد التهاب و تشنج همراهی کردند و با ارائه گزارش های مختلف بر دو واژه «تقلب بزرگ» و «کودتا»، که واژه های پردازش شده در اتاق های جنگ روانی بود، تأکید و بر آشوبگری و ایجاد اغتشاش اقدام نمودند.

بنابراین جنگ رسانه ای در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه است تا حلقه های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری وتبلیغاتی درنظام سیاسی- اجتماعی حاکم، تزلزل و بی ثباتی تزریق کند. از این رو هدف اصلی در رویکرد نبرد رسانه ای، فروپاشی علاقه ها و پیوندهای همگرایانه ملتی است که حدود سه دهه با تمام فشارها و کاستی‌ها، صبر و مدارا پیشه کرده و راه پیشرفت و مقاومت در برابر زورگویی و انحصارطلبی دشمنان را برگزیده است. پروژه عملیات روانی نیز یکی دیگر از روش ها و اهداف اساسی در جنگ رسانه ای است که تلاش می شود با استفاده از ابزار رسانه ای و القاء اخبار هدف‌دار و جهت دار، تا حد امکان کمترین خشونت در تضعیف باورها و براندازی حکومت ها استفاده شود؛ که این مسئله نیز با ایجاد تفرقه و تشدید اختلافات داخلی، ایجاد گسست بین حکومت و مردم، تشکیک در مشروعیت نظام و نافرمانی مدنی دنبال می گردد. در واقع دشمن از طریق نبرد رسانه ای و ایجاد عملیات روانی و استفاده از حربه تبلیغات، به طور دائم ضعف ها و کمبودهای موجود در جامعه را بزرگ نشان داده و حول آن تبلیغ می کند.

دراین روش، پیشرفت های کشور نادیده گرفته و یا کوچک نشان داده می شود، شایعه پراکنی به اوج رسیده و در نظام اخلال ایجاد می کند و این مسئله، باعث رسیدن به اهداف دشمن در جنگ نرم می گردد؛ یعنی ایجاد نارضایتی، القاء ناکارآمدی و عدم کفایت و همچنین تصویرسازی مدنظر در قبال نظام سیاسی کشور هدف است.

 

نگاهی بر راهبرد جنگ الکترونیک‌ رژیم صهیونیستی

 

در قرن بیست و یک دیگر آن‌گونه که باید شاهد جنگی مستقیم نباشیم که تجاوز نظامی عیان را به دنبال داشته باشد؛ جنگ‌ها در این قرن بیشتر خود را به شکل جنگ در عرصه‌های مجازی و اینترنتی نمایان می‌سازند،‌ موضوعی که رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه از آن غافل نمانده است. رژیم صهیونیستی در عرصه منطقه‌ای دست به آن می‌زند و به “جنگ‌ الکترونیکی” معروف شده است.


وی در این‌باره می‌نویسد:

“جنگ‌ الکترونیکی” یا “جنگ سایبر”

”جنگ‌ الکترونیکی” یا “جنگ سایبر” جدیدترین و مدرن‌ترین جنگ از انواع جنگ‌هاست که رژیم صهیونیستی این روزها علیه دشمنان خود دست به آن می‌زند و “یورام کوهن”، رئیس سرویس امنیت عمومی اسرائیل(شاباک)آشکارا از آن سخن گفته و تاکید می‌کند که این نوع از جنگ مهم‌ترین و خطرناک‌ترین نوع جنگ و چالش‌هایی است که اسرائیل در حال حاضر با آن مواجه است، چون طرف‌های خصم نیز با هدف دستیابی بر اطلاعات و نفوذ در اسرائیل دست به آن می‌زنند و به همین دلیل به نظر می‌رسد، نفوذ در سیستم‌های ابر کامپیوترهای شرکت‌ها و موسسات بزرگ اسرائیل مهمترین خطری باشد که با آن مواجه هستند.

این سخنان کوهن کمتر از یک هفته پس از موافقت کابینه رژیم صهیونیستی در ۱۸ می ۲۰۱۱ با تاسیس “هیئت قومی مبارزه با هکرهای کامپیوتری” و در چارچوب استراتژی اسرائیل برای مقابله با حملات الکترونیک ایراد شد که سیستم‌های کامپیوتری این کشور در معرض آن قرار می‌گیرد.

اهمیت و ابعاد مختلف جنگ الکترونیک در اسرائیل

در همین راستا مرکز تحقیقات امنیت قومی اسرائیل پژوهشی تحت عنوان “جنگ الکترونیک.. مفاهیم و توجیهات و اهداف اسرائیل” توسط ساموئل ایوین” و “دیوید سمین-طوف” منتشر کرد که در آن به نه تنها به مفهوم جنگ الکترونیک می‌پردازد، بلکه اهمیت و ابعاد مختلف تاثیر آن بر اسرائیل را بررسی می‌کند.

برای تبیین اهمیت جنگ الکترونیک برای اسرائیل این پژوهش به تحقیقی استناد می‌‌کند که شرکت سرمایه‌گذاری اقتصادی بین المللی “مکنزی” در سال ۲۰۱۰ انجام داد و در آن به “اقتصاد اینترنتی در اسرائیل” اشاره کرد که پایه و اساس صنعت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات معروف به ICT را تشکیل می‌دهد و تاکید می‌کند که این نوع از اقتصاد طی دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به ۵۰ میلیارد شیکل یا حدود ۱۳٫۵ میلیارد دلار از درآمدهای اسرائیل را تشکیل داده و انتظار می‌رود تا سال ۲۰۱۵ به حدود ۸۵ میلیارد شیکل یا ۲۲٫۷ میلیارد دلار افزایش یابد

اقتصاد اینترنتی و تاثیرگذاری مستقیم آن در حوزه امنیت

نکته مهم در این پژوهش این است که اقتصاد اینترنتی در اسرائیل سهم و مشارکت مستقیم و تاثیرگذاری در حوزه امنیت این رژیم دارد و حوزه‌های تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات مهمترین بخش توانمندی اسرائیل در حوزه تکنولوژی را تشکیل می‌دهد‌،‌ چون این حوزه به اسرائیل اجازه می‌دهد، حصارهای جغرافیایی کشورها را در هم بشکند و در عین حال روابط مستحکم و عمیقی با طرف‌های مختلف در جهان برقرار کند، همانگونه که عاملی اساسی و مهم در تقویت ارتباط قدرت‌های محلی در اسرائیل با یک‌دیگر به شمار می‌آید.

سیستم‌های جنگ الکترونیک

پس از آن این پژوهش‌های به اقدامات و سیاست‌های اتخاذ شده توسط اسرائیل در عرصه جنگ الکترونیک ‌پرداخته و تاکید می‌کند که در سال ۱۹۹۷ این رژیم طرح تاسیس“پایگاه اطلاعاتی”را در وزارت دارایی ارائه داد که اداره و کنترل این پایگاه را گروهی از برجسته‌ترین کارشناسان امنیت اطلاعات الکترونیکی اسرائیل بر عهده داشتند.

همچنین از دیگر اهداف اجرای این طرح تامین امنیت داده‌های رژیم صهیونیستی و همچنین پیگیری اجرای طرح‌های بین المللی در عرصه امنیت داده‌ها و تلاش برای ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی با امنیت بسیار بالای داده‌ها و ارتباطات با دیگر مراکز بین المللی مشابه بود.

تشکیل کمیته امنیت اطلاعات اسرائیل

در سال ۲۰۰۲ “کمیته امنیت اطلاعات” سرویس اطلاعات داخلی اسرائیل(شاباک)برای تامین امنیت سیستم‌های کامپیوتری سازمان و مقابله با نفوذ هکرها به این سیستم تشکیل شد تا ۷ سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۹ “هیئت سایبر” در این رژیم تشکیل شود، هیئتی که سرلشکر “گابی اشکنازی”، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی آن را عرصه مناسبی برای ورود اسرائیل به عرصه جنگ‌های استراتژیک عنوان و تاکید کرد که ارتش اسرائیل به این وسیله این توانایی را می‌یابد که وارد حوزه جنگ‌های اطلاعاتی و اینترنتی شود.

این کمیته در یگان ۸۲۰۰ شعبه اطلاعات نظامی اسرائیل(امان)تشکیل شد و اعضای آن را نمایندگی از شعبه دایره اطلاعات نظامی و نمایندگانی از یگان شنود موساد را تشکیل می‌دهند.

تشکیل دایره ساماندهی اطلاعات

در ۲۷ مارس ۲۰۱۱ کابینه رژیم صهیونیستی با تشکیل“دایره ساماندهی اطلاعات”موافقت کرد و این هیئتی وزارتی است که مهمترین وظیفه آن نظارت بر تمام سیستم‌های کامیپوتری وزارتخانه‌های رژیم صهیونیستی و اجرای طرح تاسیس“پایگاه اطلاعات کامپیوتری کلان”این رژیم است.

کمیته مبارزه با هکرهای سیستم‌های کامپیوتری

اما اقدام مهم‌تر و بزرگ‌تر در عرصه ساماندهی و آمادگی اسرائیل برای ورود به جنگ‌های الکترونیکی را باید در موافقت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم در تشکیل “کمیته مبارزه با هکرهای سیستم‌های کامپیوتری” در ۱۸ می گذشته ملاحظه کرد.

مهمترین وظایف این کمیته افزایش توانمندی‌‌های اسرائیل در حمایت از سیستم‌های ابر کامپیوترهای اسرائیل در برابر هکرها و حملات تروریستی اینترنتی است.

بر این اساس انتظار می‌رود که این کمیته تغییر و تحولی اساسی در اسرائیل در عرصه جنگ الکترونیک بوجود آورد، به ویژه آن‌که عملا و رسما توسط دستگاه‌ها و کابینه این رژیم حمایت می‌شود. این درحالی است که تشکیل این کمیته توسط رژیم صهیونیستی به معنای ورود رسمی این رژیم به عرصه جنگ‌های الکترونیک در سطوح سیاسی – استراتژیک است.

همکاری‌های بین المللی اسرائیل در عرصه جنگ الکترونیک

اما اسرائیل برای بالا بردن توانمندی‌های خود در این عرصه تنها به تشکیل این کمتیه اکتفا نکرد، بلکه تلاش کرد، قراردادهایی در این حوزه با هم‌پیمان و متحد همیشگی‌اش آمریکا به امضا برساند و به همین منظور در می ۲۰۱۱ هماهنگ کننده ویژه وزارت خارجه رژیم صهیونیستی استراتژی بین المللی با دولت آمریکا در عرصه امنیت الکترونیکی تهیه و تدوین کرد و برسر ان میان دو طرف توافق‌های لازم نیز صورت گرفت.

استراتژی جنگ‌های الکترونیکی

پژوهش ارائه شده توسط مرکز مطالعات امنیت قومی اسرائیل“استراتژی فراگیر و تمام عیاری”برای ورود موفق اسرائیل به جنگ‌های الکترونیکی با توجه به شرایط کنونی حاکم بر عرصه بین المللی ارائه می‌دهد که در آن بر“تکنولوژی اطلاعات”تکیه بسیاری شده است و این نکته‌ای است که دیگر کشورهای قدرتمند جهان نیز در جنگ الکترونیکی خود در عرصه بین المللی بر آن تاکید بسیار می‌کنند.

مقرر است، اتخاذ این استراتژی اهداف ذیل را برای اسرائیل محقق کند:

- ایجاد فضا و عرصه الکترونیکی امن در اسرائیل که به این رژیم اجازه می‌دهد، اهداف قومی خود را در عرصه‌های اداری و اقتصادی و اجتماعی و خارجی و غیره محقق کند.

- توجه به تقویت عوامل امنیتی در عرصه‌ الکترونیک.

همچنین قرار است اجرای این استراتژی با تکیه بر اصول و مبادی کاری زیر به اجرا گذاشته شود:

- بذل توجه ویژه به عرصه الکترونیکی به عنوان یکی از عرصه‌های قومی جدید اسرائیل که باید از آن به دفاع برخاست.

- ایجاد رهبری و فرماندهی و دستگاهی مرکزی برای اداره جنگ‌های الکترونیک.

- تدوین ساختاری الکترونیکی و منظومه امنیتی و قرار دادن آن در راس اولویت‌های امنیت قومی اسرائیل.

- ایجاد سیستم دفاعی الکترونیکی فعال و فراگیر.

- تقویت همکاری بخش عمومی و خصوصی در عرصه‌ منظومه‌های دفاع الکترونیک و گسترش این همکاری‌ها بویژه همکاری‌های امنیتی با طرف‌های خارجی.

تاکید بر توجه به موضوع جنگ الکترونیک

همچنین این پژوهش تاکید ویژه‌ای بر این نکته می‌کند که مسئولان اسرائیلی باید به موضوع جنگ الکترونیک به عنوان یکی از جدیدترین عرصه‌های نبرد در عصر کنونی نگاه کرده و به آن توجه ویژه داشته باشد و این نوع از جنگ‌ها به حوزه استراتژی امنیت عمومی اسرائیل یا استراتژی جنگی و امنیتی آن افزوده شود و این دقیقا همان توصیه‌ای است که کمیته امنیتی متشکله توسط وزارت جنگ اسرائیل در آوریل ۲۰۰۶ به ریاست“دنی مریدور”بر آن تاکید داشت.

این پژوهش در پایان تاکید می‌کند، اسرائیل فرصت خوبی دارد تا در این عرصه از جنگ‌ها سرآمد بسیاری از کشورها باشد و به همین دلیل توصیه می‌کند که مقامات این رژیم توجه ویژه‌ای به این نوع از جنگ‌ها داشته باشند.

 

ملاحظات پدافند غیرعامل در برقراری امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی

 

در متن حاضر ابتدا به معرفی سامانه‌های امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی پرداخته و سپس ملاحظات پدافندغیرعامل آن در فضای سایبر بیان شده است...

چكیده
در متن حاضر ابتدا به معرفی سامانه‌های امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی پرداخته و سپس ملاحظات پدافندغیرعامل آن در فضای سایبر بیان شده است. تجهیزات امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی شامل سامانه‌های دوربین مدار بسته، حفاظت پیرامونی، كنترل تردد و اعلام و اطفای حریق هستند. سامانه دوربین مدار بسته برای حفاظت، حراست‌، ایمنی‌، كنترل، مدیریت، نظارت آموزش و تحقیقات مورد استفاده قرار می‌گیرد. سامانه‌های حفاظت پیرامونی بر دو دسته حفاظت فیزیكی و استفاده از سامانه‌های هوشمند الكترونیكی تقسیم می‌شوند. در سامانه‌های كنترل، بازرسی و شناسایی نیز از روش‌های زیستی‌، غیرزیستی و یا تركیبی از این دو برای شناسایی استفاده می‌شود.
ملاحظات پدافندغیرعامل در حوزه امنیت فیزیكی در محیط فناوری اطلاعات و ارتباطات در سه بعد امنیت فیزیكی داده‌ها و اطلاعات، امنیت فیزیكی شبكه و ارتباطات و امنیت فیزیكی سخت‌افزارها و تجهیزات قابل بررسی می‌باشد.


مقدمه
اینكه نیروی انسانی فارغ از مسائل و مشكلات روزمره، چگونه ساعت‌ها در یك جای ثابت، با هوشمندی كامل نسبت به مراقبت از مواضع و یا منطقه تحت حفاظت خود اقدام نماید، جای تأمل و بررسی دارد. سامانه‌های حفاظت و نظارت الكترونیكی، درصورتیكه بطور صحیح طراحی و پیاده‌سازی شوند علاوه بر آنكه خیلی از آسیب‌ها را به حداقل می‌رسانند، به حداقل سرویس‌دهی و نگهداری نیاز دارند.

تجهیزات امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی
تجهیزات امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی شامل سامانه‌های دوربین مدار بسته، حفاظت پیرامونی، كنترل تردد و اعلام و اطفای حریق می‌باشد.
v سامانه دوربین مدار بسته
این سامانه، مجموعه‌ایست كه به تصویربرداری توسط دوربین‌های ویدئویی و انتقال تصاویر برای نمایش محدود می‌پردازد. تهیه تصاویر مداربسته ممكن است اهداف اصلی زیر را دنبال كند:
• حفاظت، حراست و ایمنی
• كنترل، مدیریت و نظارت
• آموزش و تحقیقات
امروزه از این سامانه برای حفاظت و نظارت بر اماكن مهم، پرتردد و یا پرخطر استفاده می‌شود. با بكارگیری این سامانه، امكان شناسایی و ردیابی آسان فراهم می‌گردد.

سامانه دوربین مداربسته از بخش‌های ذیل تشكیل شده است:
• ایجاد تصویر دوربین
• بستر انتقال تصویر
• نمایش تصاویر
• كنترل و ذخیره‌سازی تصاویر
v سامانه حفاظت پیرامونی
روش‌های حفاظت از پیرامون به دو دسته حفاظت فیزیكی و استفاده از سامانه‌های هوشمند الكترونیكی تقسیم می‌شوند:
Ø حفاظت فیزیكی
جهت ایجاد حفاظت فیزیكی متناسب با استانداردهای جهانی، نیاز به موانع اولیه‌ای به شرح ذیل می‌باشد:
• مصنوعی (حصار، برج مراقبت و...)
• انسانی
• حیوانی (سگ‌های نگهبان)
• عامل (مكانیكی، الكتریكی، الكترونیكی)
• كنترل‌ها و بازدیدها (درب‌های ورود،خروج و بازدیدها)
Ø سامانه‌های هوشمند الكترونیكی
این سامانه‌ها را به جهت نوع كاربری به دو دسته زیر می‌توان تقسیم كرد:
محیط داخل :
این سامانه‌ها برای شناسایی هر گونه نفوذ به داخل ساختمان یا ناحیه مشخصی از ساختمان به كار می‌روند.
محیط خارج :
این سامانه‌ها برای تشخیص نفوذ به پیرامون یك مجموعه بكار می‌روند. غالباً در فضای آزاد مانند حصار و یا اطراف ساختمان‌های بزرگ نصب می‌گردند.

v سامانه‌های كنترل، بازرسی و شناسایی
این سامانه‌ها، به منظور مدیریت دسترسی و تردد انسانی (و خودرو) در مناطق تحت حفاظت و نیز مدیریت هشدارهای متناظر با رخداد حوادث به كار گرفته می‌شوند. سامانه‌‌های كنترل تردد را می‌توان به دو گروه كنترل تردد نفر و كنترل تردد خودرو طبقه‌بندی نمود.

Ø سامانه‌های كنترل تردد نفر
این سامانه‌ها با توجه به روش دریافت و قرائت اطلاعات كه منتج از میزان امنیت مورد نیاز می‌باشد به سه گروه ذیل تقسیم می‌گردد:
• روش‌های غیرزیستی: دراین روش‌ها، جهت دریافت اطلاعات و شناسایی افراد از كارت‌های كنترل تردد، فناوری RFID یا كلمه رمز و PIN استفاده می‌گردد.
• روش‌های زیستی : در این روش‌ها، جهت دریافت اطلاعات و شناسایی افراد از مشخصات فیزیولوژیكی (اثر انگشت، چهره، شبكیه چشم، قرنیه، گوش، دما نگاشت دست یا صورت، شكل دست، سیاهرگ دست) یا رفتاری (امضاء و صوت) افراد استفاده می‌گردد.
• روش‌های تركیبی: در این روش‌ها، از تركیب دو یا چند روش صرفاً زیستی، صرفاً غیرزیستی و یا تلفیقی از سامانه‌های زیستی و غیرزیستی به منظور حصول ایمنی بیشتر استفاده می‌گردد.

Ø سامانه‌های كنترل تردد خودرو
نحوه عملكرد این سامانه‌ها به این شكل است كه وسیله نقلیه از مسیرهای ویژه و گیت‌های مخصوص، عبور نموده و پس از تعیین هویت خودرو بر حسب اینكه مجاز به ورود است یا خیر، اجازه ورود به آن‌داده می‌شود و یا از تردد آن‌جلوگیری می‌گردد. تكنیك‌های متفاوتی برای پیاده‌سازی سامانه كنترل تردد خودرو وجود دارد كه مهمترین آن‌ها عبارتست از:
• سامانه‌های قرائت اطلاعات شناسایی خودرو با استفاده از امواج رادیویی ؛
• سامانه‌های قرائت اطلاعات شناسایی خودرو با استفاده از مادون قرمز
همچنین در برخی موارد استفاده از سامانه‌های مشابه كنترل تردد نفر نیز مرسوم می‌باشد، كه در این روش مشخصات خودرو روی كارت تردد آن ثبت می‌گردد.

v سامانه‌های اعلام و اطفاء حریق
سامانه‌های اعلام و اطفاء حریق خودكار، سرمایه و اطلاعات باارزش و جان پرسنل را از گزند صدمات آتش‌سوزی دور نگه خواهد داشت. این سامانه‌ها مبتنی بر تشخیص دود، حرارت، نشت گاز و شعله توسط آشكارساز های متناسب با آن و اعلام خطر خودكار توسط دستگاه‌های مركزی است.

ملاحظات پدافند غیرعامل در امنیت فیزیكی و كنترل دسترسی
امنیت فیزیكی در محیط فناوری اطلاعات و ارتباطات در سه بعد امنیت فیزیكی داده‌ها و اطلاعات، امنیت فیزیكی شبكه و ارتباطات و امنیت فیزیكی سخت‌افزارها و تجهیزات قابل بررسی است. در ادامه توضیحات مختصری از هركدام از این ابعاد به همراه ملاحظات مربوطه بیان خواهد گردید.
v امنیت فیزیكی داده‌‌ها و اطلاعات
ارتباط مستقیمی بین میزان امنیت فیزیكی و امنیت داده‌ها و اطلاعات وجود دارد. در حقیقت، هدف بسیاری از حملات و خرابكاری‌های فیزیكی در سامانه‌ها، كارگزارها و شبكه‌‌ها، نفوذ و دسترسی به اطلاعات و داده‌‌های حساس سازمان‌ها می‌باشد.
اهم حوزه‌های امنیت فیزیكی داده‌ها و اطلاعات به شرح ذیل می‌باشد:
Ø محفظه‌‌ها/مخازن داده
اطلاعات طبقه‌بندی شده و محرمانه و نیز سامانه‌های اطلاعاتی حساس باید در محفظه‌‌ها و اتاق‌هایی نگهداری شوند كه دسترسی به آن‌ها محدود بوده و محیط پیرامون آن‌ها نیز دارای حفاظ‌های امنیتی مناسبی ‌باشد. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
ورود به اتاق‌های كارگزارها و مخازن داده‌‌ها و اطلاعات می‌بایست منوط به اخذ مجوزهای مشخص باشد.
تا حد امكان نباید اطلاعات مهم در رایانه‌های شخصی نگهداری شوند. این اطلاعات حتی‌الامكان می‌بایست در رسانه‌های فقط خواندنی ذخیره گردند.
محفظه‌‌ها/ مخازن اطلاعات می‌بایست از نزدیكی به مواد و تجهیزات پرخطر در امان باشند.
لازم است اعمالی چون خوردن، نوشیدن، سیگار كشیدن و نظایر آن در مجاورت و درون محفظه‌‌ها و اتاق‌هایی كه حاوی اطلاعات و تجهیزات اطلاعاتی هستند، ممنوع گردد.

Ø كلید‌های محفظه‌‌ها/مخازن امنیتی
در این بخش منظور از كلید انواع كلید‌های مكانیكی، شماره شناسایی خصوصی، كارت‌های دسترسی و یا تركیبی از دو یا چند مورد فوق می‌باشد. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
كلید‌های محفظه‌‌ها/ مخازن امنیتی باید با توجه به بالاترین درجه حساسیت اطلاعات و یا تجهیزاتی كه توسط آن قابل دسترسی هستند، محافظت شوند. كلید‌های محفظه‌‌ها/ مخازن امنیتی باید زمانی كه یكی از موارد زیر محقق شد، تغییر‌كنند:
شواهدی از حمله و یا نفوذ رؤیت شود.
تهدیدات و خطرات غیرقابل قبولی مشاهده شود.
فردی كه به این مكان‌ها دسترسی داشته است، تغییر كند.

Ø داده‌های در حال تبادل
شنود و یا استراق سمع الكترونیكی یكی از هوشمندانه‌ترین راه‌های سرقت داده‌های در حال تبادل محسوب می‌شود. امروزه مهاجمین با كمترین تجهیزات ممكن نیز قادر به شنود و رونوشت تمامی فعالیت‌های انجام شده روی كامپیوتر قربانی هستند؛ نظیر ثبت تمامی كلید‌هایی كه بر روی صفحه كلید فشار داده می‌شوند، تمامی اطلاعاتی كه روی یك مانیتور نمایش داده می‌شوند و تمامی فایل‌هایی كه برای چاپگر ارسال می‌شوند. انواع روش‌های شنود و محافظت در مقابل آن‌ها به شرح ذیل می‌باشد:
شنود از طریق كابل‌ها و سیم‌ها:
سیم‌ها و كابل‌های الكتریكی، به خاطر نوع عملكردشان، جزء اولین گزینه‌‌های انتخابی مهاجمین برای استراق سمع می‌باشند. مهاجم به راحتی می‌تواند مكالمه‌ای را كه بین یك جفت سیم در حال انجام است با یك پیوند ساده دنبال كند. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
به طور منظم تمامی سیم‌هایی كه داده‌‌ها را حمل می‌كنند جهت یافتن آسیب‌های فیزیكی، بازرسی شوند.
با استفاده‌از كابل‌های حفاظ‌دار، از امكان نظارت غیر‌مجاز سیم‌ها كاسته شود.

شنود از طریق اترنت :
از آنجائیكه مهاجمین به طور گسترده‌ای از اترنت و سایر شبكه‌های محلی، برای استراق سمع استفاده می‌كنند، اطمینان حاصل شود كه سامانه‌ها، زیرشبكه‌‌ها و شبكه‌‌هایی كه استفاده نمی‌شوند، دارای پورت‌های كابل‌های دوسویه فعال و یا اترنت در درونشان نیستند.
تمامی آدرس‌های IP كه در شبكه‌‌ها مشخص شده‌اند به صورت دوره‌ای بررسی شوند تا اطمینان حاصل گردد میزبان غیر‌مجازی از طریق اینترنت در شبكه فعالیت نداشته است.
از نرم‌افزار‌های مانیتورینگ LAN استفاده شود، تا به محض تشخیص یك بسته كه از یك آدرس ناشناخته استفاده می‌كند، هشدار‌های صوتی خود را فعال كند.
شنود از طریق پورت‌های كمكی روی ترمینال‌ها:
بسیاری از ترمینال‌های كامپیوتری مجهز به یك پورت پرینتر جهت استفاده و یك پورت برای پرینتر كمكی هستند. اگر مهاجمی بتواند یك ارتباط با پورت‌های چاپگر برقرار كند، می‌تواند از این پورت‌ها برای شنود استفاده كند.
اگر از پرینتر كمكی استفاده می‌شود اطمینان حاصل شود كه كابل‌های دیگری به پورت پرینتر ترمینال متصل نیستند.

Ø پشتیبان داده‌‌ها
حفاظت فیزیكی یك پشتیبان، به اندازه حفاظت فیزیكی یك كارگزار و یا سامانه اطلاعاتی اهمیت دارد؛ زیرا در صورت خرابی، یا به سرقت رفتن پشتیبان، بخش اعظمی از اطلاعات، نابود یا به سرقت می‌رود. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
پشتیبان‌‌ها در مكان‌هایی كه توسط عموم قابل دسترسی هستند، قرار داده نشوند.
پشتیبان‌ها ونسخه‌های اصلی می‌بایست در مكان‌های جداگانه نگهداری شوند.
تمامی رسانه‌‌های ذخیره‌سازی می‌بایست به صورت «غیرقابل نوشتن » ذخیره شوند.
بمنظور حفاظت از اطلاعات نسخه‌های پشتیبان، می‌بایست از قفل‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری استفاده شود.
قبل از دور‌انداختن رسانه‌های ذخیره‌سازی، اطمینان حاصل شود كه داده‌های موجود بر روی آن‌ها كاملاً پاك شده‌اند. یكی از مطمئن‌ترین راه‌های امحاء رسانه‌‌های ذخیره‌سازی تخریب فیزیكی می‌باشد.

Ø رسانه‌‌های غیرالكترونیكی
رسانه‌‌های دیجیتالی، تنها منابع ذخیره‌سازی داده‌‌ها نیستند كه باید قبل از دور انداختن پاكسازی كامل شوند، بلكه رسانه‌‌های دیگری نیز وجود دارند كه ممكن است حاوی اطلاعات مهمی برای مهاجمین و قفل‌شكن‌ها باشند؛ از جمله این رسانه‌ها می‌توان به نتیجه چاپی نرم‌افزارها، یادداشت‌ها، مستندات طراحی، كد‌های مقدماتی، مستندات برنامه‌ریزی، خبرنامه‌‌های داخلی، دفترچه‌‌های تلفن و یادداشت شركت، راهنمای كاربر و نظایر آن. برای نمونه اگر مستند چاپ شده طراحی و معماری شبكه در دسترس باشد یك مهاجم می‌تواند با دسترسی به آن از كارگزارها، لینك‌ها و سامانه‌های مختلف مطلع شده، نقاط ضعف توپولوژی را یافته و از آن استفاده نماید. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
رسانه‌ها می‌بایست در مكان‌های امن نگهداری شوند.
می‌بایست به كاربران آموزش داده شودكه اطلاعات حساس را بدون رعایت موارد امنیتی به هیچ عنوان در معرض نمایش نگذارند و یا دور نیندازند.
v امنیت فیزیكی شبكه و ارتباطات
شبكه، دارای منابعی فیزیكی همچون سامانه‌ها، دستگاه‌های شبكه (مسیریاب ، سوئیچ ، دیوارآتش ، هاب و...)، اتاق كارگزار و تجهیزات آن، تجهیزات ذخیره‌سازی و نظایر آن می‌باشد. شبكه، نحوه ارتباط منابع را با یكدیگر مشخص می‌كند. به عبارت دیگر لینك‌های جریان داده را بین این عناصر مشخص می‌كند.
بنابراین امنیت فیزیكی یك شبكه در بردارنده امنیت موارد زیر است:
• منابع فیزیكی موجود در شبكه
• نحوه ارتباط‌دهی منابع فیزیكی (توپولوژی فیزیكی شبكه)
• لینك‌های موجود بین منابع فیزیكی (كابل‌كشی)
• محیط شبكه (مرز شبكه با بیرون نظیر ارتباطات اینترنت، شبكه محلی، شبكه مجازی خصوصی ، برنامه‌های كاربردی و ...)
• دستگاه‌های ایمنی شبكه (مسیریاب، دیوار آتش)
مهمترین اصل در امن‌سازی منابع فیزیكی موجود در شبكه آن است كه دسترسی فیزیكی به این منابع محدود و كنترل شود. بسیاری از روش‌های حفاظتی كه روی یك شبكه و یا سامانه اعمال می‌شود، توسط نرم‌افزار‌ها فراهم می‌گردد، ولی اگر یك مهاجم (داخلی یا خارجی) موفق شود به صورت فیزیكی به یك كامپیوتر و یا شبكه دسترسی پیدا كند، امكان محدود كردن فعالیت‌ها و نفوذهای بعدی وی به شبكه داخلی و محرمانه سازمان، بسیار مشكل خواهد شد. برخی از خطراتی كه از جانب مهاجمین، سازمان را تهدید می‌كنند عبارتند از:
• ورود و خروج غیر‌مجاز
• نظارت و كنترل از راه دور
• دسترسی غیر‌مجاز به كامپیوترها و سرورها و منابع اطلاعاتی حساس
• سرقت داده‌ها، اطلاعات و تجهیزات
• نصب سخت‌افزارها و یا نرم‌افزارهای استراق سمع
• تخریب و یا دستكاری ساختارها و كابل‌های ارتباطی
• سرقت كامپیوترها، سرورها و سایر عناصر شبكه
• نصب برنامه‌های مخرب، ویروس‌ها و كرم‌ها
پس از دسترسی به اطلاعات و منابع اطلاعاتی وضعیت به مراتب دشوارتر خواهد شد. مهاجمین قادرند اطلاعات را تغییر دهند، پاك كنند، یا اینكه اطلاعات بدست آمده را به رقبا و یا دشمنان بفروشند، آنها را در اینترنت پخش كنند و سازمان‌ها را از این ناحیه متحمل خسارات فراوانی نمایند. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
دسترسی به شبكه داخلی از نواحی پذیرش عمومی و سایر نواحی بایستی محدود شود.
جهت ورود به اتاق كارگزار و به طور كلی مكان‌های امن می‌بایست از كارت‌های شناسایی استفاده گردد.
اتاق كارگزار می‌بایست به تجهیزات نظارت ویدئویی و همچنین UPS مجهز گردد.
حدالمقدور از پنجره‌ها در مراكز داده استفاده نشود.
لازم است در اطراف سامانه‌های مهم نظیر كارگزارها، حفاظ‌های مناسب تعبیه گردد.
كابل‌ها در زیر‌زمین جاسازی شده و با پوشش‌های حفاظتی مقاوم شوند.
مانیتور‌ها و صفحه كلید‌ها در فواصل دوری از پنجره‌‌ها و درب‌ها و دریچه‌‌ها قرار داده شوند.
كابل‌‌های شبكه از سامانه‌های استراق سمع حفاظت شوند.
صفحه نمایش، میزكار و حتی تابلو‌های اتاق كنفرانس پس از اتمام كار پاك گردند.
درایو‌های فلاپی دیسك و CD-ROM از روی سامانه‌های مهم حذف گردند.
سطح امنیتی مطلوب برای Rack انتخاب گردد. در كمترین سطح امنیتی، Rack‌‌ها صرفاً چارچوب‌هایی هستند كه سرور‌ها را نگهداری می‌كنند و هیچ نوع حفاظت دیگری برای تجهیزات ایجاد نمی‌كنند. در حالت متوسط امنیتی، Rack‌‌ها ازچهار طرف دارای دیواره‌هایی هستند كه محتویات درون آن را نمایش می‌دهد. ولی در سطوح امنیتی بالاتر، Rack‌‌ها به طور كامل از چهار طرف توسط در‌ها یا دیواره‌‌هایی حفاظت می‌شوند كه هركدام از این چهار طرف قفل مخصوص به خود دارد.
v امنیت فیزیكی تجهیزات/سخت‌افزار
در این بخش سعی شده است محدوده دید كوچكتر شده و امنیت سامانه‌های رایانه‌ای و سخت‌افزار‌های مربوط به آن‌ها مورد توجه قرار گیرد. نكته مهم اینست كه تجهیزات و سامانه‌های اطلاعاتی مهم و با ارزش (نظیر كارگزارها، تجهیزات اطلاعاتی دارای طبقه‌بندی، نمونه‌ها و مدل‌های مهندسی، اطلاعات مالی، سیاسی، نظامی و ...) باید در مكان‌های ایمن نگهداری شوند.
Ø بمب الكترومغناطیسی
این بمب در اصل یك موج ضربه‌ای الكترومغناطیس است كه یك میدان مغناطیسی بسیار قوی ایجاد می‌كند، این میدان مغناطیسی به نوبه خود، میدان الكتریكی با قدرت هزاران ولت بر متر به صورت ناپایدار در هادی‌های الكترونیك ایجاد كرده و با وارد شدن به یك دستگاه هادی جریان برق، این دستگاه‌را با توجه به میزان مقاومت آن بدون هیچ‌گونه سروصدا یا بر جای ماندن نشانه‌ای منهدم كرده و یا به آن آسیب می‌رساند. شناسایی عوامل حملات الكترومغناطیس بسیار دشوار می‌باشد. از این روش می‌توان برای نابود كردن و ایجاد اختلال در تجهیزات الكتریكی و الكترونیكی بویژه رایانه‌ها، تجهیزات ارتباطی، رادیو یا گیرنده‌های رادار استفاده كرد.
اقدامات حفاظتی در برابر موج الكترومغناطیسی بر پایه جلوگیری از ورود، انتشار و انعكاس انرژی استوار است. بر این اساس، انرژی از قطعات، تجهیزات و ادوات، دور نگه داشته می‌شود. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
از پوشش و موانع فلزی كافی در اطراف ادوات و تجهیزات (شیلد الكترومغناطیسی) استفاده شود.
جلوگیری كننده‌های سریع جریان در خطوط تغذیه، سیگنال و خطوط كنترلی نصب گردد؛ اتصال بین دیواره و جلوگیری كننده‌های سریع جریان و ارتباط این دو به زمین با امپدانس پایین ایجاد گردد و علاوه بر آن نقاط ورودی و محل اتصالات كنترل شود.
هیچگاه برای شبكه‌از كابل‌های مسی بر روی زمین (به خصوص در بیرون ساختمان) استفاده نشود مگر اینكه با یك عایق پوشانده شده باشند.
از فیلترهای الكتریكی و كف پوش‌های ضدالكتریسیته استفاده شود.

Ø عوامل محیطی مخرب
عملكرد صحیح سامانه‌های رایانه‌ای و سخت‌افزار‌های مرتبط با آن‌ها، شرایط محیطی و فیزیكی خاصی را می‌طلبد. عواملی همچون انفجار، آتش، دود، رطوبت، ضربه، پارازیت الكتریكی، سیل و زلزله می‌تواند تأثیرات مخرب فراوانی در عملكرد و صحت تجهیزات، سامانه‌ها و اطلاعات داشته باشد. برخی از ملاحظات پدافند غیرعامل در این حوزه به شرح ذیل است:
می‌بایست پوشش‌های مستحكمی جهت استفاده از تجهیزات و سامانه‌های مهم در نواحی پر‌خطر پیش‌بینی و تهیه گردد.
لازم است در نزدیكی سامانه‌های مهم، تجهیزات اطفاء حریق نصب و به پرسنل آموزش‌های كاربری لازم ارائه شود.
علاوه بر رایانه‌ها، كابل‌كشی ساختمان نیز می‌بایست در برابر آتش‌سوزی ایمن باشد.
با توجه به مضرات دود برای سامانه‌های رایانه‌ای و این موضوع كه در برخی مواقع دود علامت خطر آتش‌سوزی می‌باشد، می‌بایست سامانه‌‌های تشخیص دود در اتاق‌های حاوی تجهیزات مهم، نصب و راه‌اندازی گردد.
هرگز نباید در اطراف مكان‌هایی كه حاوی اطلاعات و سخت‌افزار‌های حساس هستند، از درب‌ها و دیوار‌های شیشه‌ای استفاده شود.
رایانه‌ها نباید در مجاورت پنجره‌ها و یا در سطوح فوقانی اتاق‌ها قرارداده شوند.
لازم است از جاسازی تجهیزات سنگین در مجاورت سامانه‌های رایانه‌ای جلوگیری شود.
لازم است حسگرهای تشخیص رطوبت در كف اتاق كارگزار و سایت‌های رایانه استفاده شود. این سنسور‌ها می‌بایست طوری تنظیم شوند كه هنگام وجود رطوبت آسیب‌زننده به صورت خودكار جریان برق را قطع نمایند.
لازم است برای كارگزارها و سایر سامانه‌های اطلاعاتی مدار الكتریكی جداگانه‌ای به همراه یك محافظ الكتریكی در نظر گرفته شود تا از ایجاد پارازیت جلوگیری شود.

 

سنجش از دور  (سنجش از دور (RS))

 

سنجش از دور یعنی تشخیص و جمع‌آوری داده از فاصله دور و عمدتاً به عنوان فناوری و علمی تعریف می‌شود که به وسیله آن می‌توان بدون تماس مستقیم، مشخصه‌های (مکانی، طیفی، زمانی) یک شیء یا پدیده را تعیین، اندازه‌گیری و یا تجزیه و تحلیل نمود. با نداشتن تماس مستقیم، باید روشی برای انتقال اطلاعات از طریق فضا مورد استفاده قرار گیرد. برای این منظور، واسطه­های مختلفی مانند میدان جاذبه، میدان مغناطیسی، امواج صوتی و انرژی الکترومغناطیسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این وجود، فناوری رایج در سنجش از دور، استفاده از امواج الکترومغناطیس است.
در حالت کلی، تعریف فوق دامنه وسیعی از کاربردها نظیر مشاهدات زمینی، تصویربرداری پزشکی از طریق مافوق صوت، تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI)، توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) و تصویربرداری صنعتی را شامل می‌شود. در مفهوم مدرن، این اصطلاح عموماً به کاربرد فناوری‌های سنجنده‌های تصویربردار نصب‌شده بر روی هواپیماها و فضاپیماها گفته می­شود که از زمینه­های دیگر مرتبط با تصویربرداری مانند تصویربرداری پزشکی جداست.

سنجش از دور این امکان را فراهم می‌کند که از مناطق غیرقابل دسترس و خطرناک اطلاعات جمع‌آوری شود. نمونه‌هایی از کاربرد­های سنجش از دور شامل پایش جنگل‌زدایی، بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر روی یخچال‌ها در مناطق قطبی، تعیین عمق بدنه‌های آبی و جمع‌آوری اطلاعات نظامی از مناطق پرخطر مرزی است. همچنین سنجش از دور می‌تواند جایگزین روش‌های پرهزینه جمع‌آوری اطلاعات میدانی شود.

تاریخچه سنجش از دور

جهان

نقطه آغاز علم سنجش از دور مدرن را می‌توان از زمان توسعه پرواز دانست. در سال 1858، اولین عکس‌ هوایی توسط گاسپار فیلیکس تورناکون از فراز شهر پاریس به‌وسیله یک بالن تهیه ش. در واقع، توسعه صنعت هواپیمایی نقطه عطفی در تاریخ سنجش از دور به‌حساب می‌آید. در سال 1908، ویلبر رایت اولین هواپیمای عکاس را رهبری نمود که شخص دیگری در آن به تهیه عکس‌های هوایی می‌پرداخت. در سال‌های آخر جنگ جهانی اول، عکس‌های هوایی به صورت گسترده‌ای برای اهداف شناسایی به‌کار گرفته شدند. اما جنگ جهانی دوم، دوره جدیدی برای عکس‌برداری‌های هوایی به همراه داشت. در این زمان بود که پیشرفت‌های مهمی در صنعت عکس‌برداری حاصل و استفاده از فیلم‌های حساس مادون قرمز رایج شد.

با این وجود، بزرگ‌ترین تحول و جهش در فناوری سنجش از دور، با توسعه فناوری فضایی در اواخر دهه 50 میلادی رخ داد. ماهواره‌ها بستری را فراهم می‌کردند تا حسگرها بتوانند از بالاترین ارتفاع ممکن، با تسلط کامل بر سیاره زمین و در موقعیت‌های متوالی، به تهیه و ارسال داده‌ها بپردازند. از آن پس، ماهواره‌ها با داشتن مزایایی چون ماموریت بلندمدت و پوشش جهانی به عنوان سکوی متداول حامل سنجنده‌ها مورد استفاده قرار گرفتند.

امروزه فناوری سنجش از دور گسترش بسیار زیادی یافته است. سنجش از دور علاوه بر جایگاه علمی ویژه خود به عنوان ابزاری در دست دانشمندان علوم مختلف، به عنوان یک تجارت گسترده نیز مطرح است و کشورهای بسیاری وارد این حوزه شده‌اند. نقطه کلیدی توسعه این فناوری، پیشرفت در ساخت انواع سنجنده‌ها و توسعه علم پردازش داده‌ها است. در جهان امروز، نقشه‌برداری، هواشناسی، اقیانوس‌شناسی، زمین‌شناسی و بسیاری از حوزه‌های مشابه کاملاً وابسته به دانش سنجش از دور هستند.

در آغاز قرن بیست و یکم و با پیشرفت بی‌سابقه و سریع در حوزه ارتباطات دیجیتالی، سنجش از دور حتی به خانه‌های مردم عادی نیز وارد شده است. مردم امروزه می‌توانند با استفاده از برخی خدمات اینترنتی، تصاویر ماهواره‌ای موردنظر خود را بر روی رایانه شخصی خود دریافت کنند. حتی امکان دیدن تصاویری از وضعیت خورشید و سیارات منظومه شمسی نیز برای عموم وجود دارد. شاید این پیشرفت را بتوان نشانه‌ای از یک جهش در فناوری سنجش از دور دانست.

ایران

سابقه تهیه عکس‌های هوایی سراسری از ایران به دهه 40 بازمی‌گردد. در کشور ما اولین فعالیت متمرکز برای وارد شدن در حوزه سنجش از دور ماهواره‌ای در سال 1353 به دنبال پرتاب اولین ماهواره منابع زمینی با تاسیس دفتر جمع‌آوری اطلاعات ماهواره‌ای در سازمان برنامه و بودجه وقت صورت گرفت که پس از مدتی دفتر مذکور به مرکز سنجش از دور تغییرنام داد. این مجموعه، در سال 1356، در قالب طرح استفاده از ماهواره، اقدام به خرید و نصب یک ایستگاه گیرنده تصاویر ماهواره‌ای در ماهدشت کرج نمود.
در سال 1371، طبق ماده واحده مصوب مجلس شورای اسلامی، مرکز سنجش از دور ایران در قالب یک شرکت دولتی به وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق واگذار شد. متعاقباً در سال 1382، به منظور انجام مصوبات شورای عالی فضایی کشور، تمامی فعالیت‌های حاکمیتی مرکز سنجش از دور ایران به سازمان فضایی ایران محول شد.

فرآیند سنجش از دور

 فرآیند سنجش از دور از هفت مولفه تشکیل شده است:

  • منبع انرژی یا روشنایی: اولین لازمه سنجش از دور، یک منبع انرژی است که عمل روشن‌سازی یا تهیه انرژی الکترومغناطیس بر روی هدف تحت مطالعه را به عهده داشته باشد.
  • تابش و اتمسفر: در هنگام عزیمت انرژی از منبع به هدف، انرژی با اتمسفری که از آن عبور می‌کند، تعامل دارد. این پدیده ممکن است بار دومی نیز هنگامی که انرژی از هدف به سنجنده عزیمت می‌کند، اتفاق بیافتد.
  • تعامل با هدف: بعد از رسیدن انرژی به هدف، با توجه به خصوصیات انرژی و هدف، تعامل صورت می‌گیرد.
  • ثبت انرژی به وسیله حسگر: بعد از اینکه انرژی توسط هدف پراکنده یا از آن ساطع شد، سنجنده دوردستی تشعشع الکترومغناطیس حاوی اطلاعات سطح را جمع‌آوری و ضبط می‌کند.
  •  انتقال، دریافت و پردازش: انرژی ضبط‌شده توسط سنجنده به شکل الکترونیکی به یک ایستگاه دریافت و پردازش برای بازسازی تصویر اخذشده انتقال می‌یابد.
  • تفسیر و تحلیل: تصویر به صورت بصری و یا رقومی تفسیر شده و اطلاعات لازم درباره هدف استخراج می‌شوند.
  • کاربرد: جزء پایانی فرآیند سنجش از دور عبارتست از استفاده از اطلاعات استخراج شده برای درک بهتر، کشف اطلاعات جدیدتر و یا کمک به حل یک مساله خاص.

تابش الکترومغناطیس

تابش الکترومغناطیس، حاملی از انرژی الکترومغناطیس است که نوسان میدان الکترومغناطیس را در فضا یا ماده انتقال می‌دهد. تابش الکترومغناطیس دارای هر دو ویژگی حرکت موجی و ذره‌ای است.  از نقطه‌نظر موجی، تابش الکترومغناطیس را می‌توان به عنوان یک موج عرضی حاصل از یک میدان الکتریکی و یک میدان مغناطیسی در نظر گرفت که به طور عمود بر هم ارتعاش می‌کنند.

تابش الکترومغناطیس در خلاء با سرعت نور و در جو با سرعتی کمتر حرکت می‌کند. تابش الکترومغناطیس را در تئوری ذره‌ای می­توان به صورت فوتون یا کوانتوم به حساب آورد.

تابش الکترومغناطیس دارای چهار مشخصه فرکانس، راستای انتقال، دامنه و صفحه پلاریزاسیون است که هر کدام حاوی محتوای اطلاعاتی متفاوتی است و در سنجش از دور اهمیت زیادی دارند.

تابش الکترومغناطیس به صورت مجموعه پیوسته‌ای از طول موج‌ها و فرکانس‌ها از طول موج کوتاه امواج کیهانی تا طول موج بلند امواج رادیویی انجام می‌گیرد که می‌توان بر اساس فرکانس یا طول موج، طیف الکترومغناطیس را تعریف کرد.

محدوده‌های طول موج دارای نام‌های مختلفی هستند که از اشعه گاما، اشعه X ، ماورای بنفش، نور مرئی، مادون قرمز، امواج رادیویی به‌ترتیب از طول موج کوتاه به بلند تشکیل می‌شوند.

تمامی این طیف قابل استفاده در سنجش از دور نیست. طول موج‌هایی که در سنجش از دور بیش از همه مورد توجه هستند، طول موج‌های مربوط به تابش مرئی، مادون قرمز و مایکروویو هستند.

انواع سنجش از دور

براساس نوع منبع انرژی مورد استفاده، سنجش از دور به دو دسته سنجش از دور فعال و سنجش از دور غیرفعال تقسیم می‌شود. سنجش از دور غیرفعال هنگامی مطرح می‌شود که یک منبع طبیعی انرژی که عمدتاً خورشید است، مورد استفاده قرار گیرند. سنجنده‌های فعال، امواجی را از خود تولید می‌کنند و با تاباندن آن به سمت هدف مورد‌نظر و دریافت بازتابش حاصل از آن، به هندسه یا ویژگی‌های هدف پی می‌برند. انواع سنجنده‌های راداری یا لیزری نمونه بارز این نوع هستند.

با توجه به محدوده‌های انرژی الکترومغناطیس به کار رفته و خصوصیات آنها در محدوده‌های طیفی نوری، حرارتی و مایکروویو، سنجش از دور نوری، سنجش از دور حرارتی و سنجش از دور مایکروویو مطرح می‌شوند. سنجش از دور اشعه ایکس و گاما در مقیاس محدودتری مطرح هستند.

سکوها ، سنجنده‌ها و سامانه‌های دریافت و پردازش

سکوها وظیفه حمل سنجنده و سایر قسمت‌های ماهواره را بر عهده دارند. ماهواره و هواپیما دو نمونه متداول سکو­ها هستند. سکوها در دو مدار خورشیدآهنگ و زمین‌آهنگ مورد استفاده قرار می‌گیرند. انتخاب مدار سکو با توجه به هدف طراحی‌شده برای ماموریت انجام می‌شود.
ماهواره‌های سنجش از دور عمدتاً در 
مدارهای خورشیدآهنگ قرار می‌گیرند تا زاویه بازتابش نور خورشید در نقاط مختلف زمین در تناوب‌های مختلف چرخش ماهواره ثابت باشد و از بالای هدف در زمان ثابتی عبور کنند. مدارهای زمین‌آهنگ برای کاربردهایی که به اطلاعات همزمان با توان تفکیک زمانی بالا مانند هواشناسی، نیاز است، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سنجنده‌های نصب‌شده بر روی سکو­ها، جمع‌آوری اطلاعات بازتابی از پدیده‌ها را برعهده دارند. سنجنده‌ها به طور کلی، به دو دسته سامانه‌های اسکن‌کننده و غیراسکن‌کننده تقسیم می‌شوند که هرکدام ممکن است از دو دسته تصویربردار و یا غیرتصویربردار باشند. در سنجش از دور عمدتاً سنجنده‌های گروه تصویربردار که خروجی تصویر تهیه می‌کنند، مورد استفاده قرار می‌گیرند. سنجنده‌های غیرتصویربردار برای تهیه پروفایل به کار گرفته می‌شوند.

داده‌هایی که از طریق سنجنده‌ها به‌دست می‌آیند، باید ذخیره و دریافت شده و مورد پردازش قرار گیرند تا به اطلاعات مفید و قابل استفاده تبدیل شوند. ارسال داده از بستر به گیرنده‌های زمینی ممکن است بلادرنگ یا همراه با تاخیر باشد که هر یک کاربرد خاص خود را دارد.

توان تفکیک

توان تفکیک به عنوان شاخصی که معرف دقت سنجنده در اخذ جزئیات بیشتر است، تعریف می‌شود. ماهواره‌ها و سنجنده‌ها با چهار نوع توان تفکیک شناخته می‌شوند. توان تفکیک مکانی مربوط به توان آشکارسازهای سنجنده در ارائه ابعاد پیکسل‌های خروجی کوچک‌تر است. توان تفکیک طیفی نشان­دهنده تعداد و خصوصیات باندهایی است که سنجنده در آنها به تهیه تصویر می‌پردازد.
توان تفکیک زمانی به مدت زمانی اطلاق می‌شود که یک منطقه مجدداً تصویربرداری شود و به طور مستقیم به مدار سکو مرتبط است. قدرت تفکیک رادیومتریک نیز به تعداد بیت‌های حافظه اختصاص داده‌شده برای ذخیره‌سازی اطلاعات یک پیکسل اطلاق می‌شود.

پردازش داده‌های سنجش از دور

تجزیه و تحلیل تصاویر سنجش از دور از طریق متدها و تکنیک‌های پردازش تصویر شامل پردازش تصویر آنالوگ و پردازش تصویر رقومی صورت می‌گیرد.

پردازش تصویر آنالوگ یا بصری بر روی کپی‌های سخت مانند عکس‌های هوایی اعمال می‌شود. در تجزیه تحلیل تصاویر از عناصر تفسیر مانند شکل، سایز، بافت، همراهی، تن، رنگ، پارالاکس، الگو، ارتفاع، سایه، مکان استفاده می‌شود.

پردازش تصویر رقومی مجموعه‌ای از تکنیک‌هایی است که برای دستکاری تصاویر با رایانه استفاده می‌شود و عمدتاً شامل مراحل زیر است:

پیش‌پردازش: مراحلی را که برای رفع نقایص و خطاهای تصاویر خام دریافت‌شده از سنجنده‌ها با هدف تصحیح یا جبران خطاهای سیستماتیک صورت می‌گیرد را شامل می‌شود. این مرحله شامل تصحیحات هندسی، رادیومتریک و اتمسفری است.
نمایش و بارزسازی تصویر به عملیات لازم برای ارتقای کیفی تصاویر به سطحی بهتر و قابل درک به منظور استفاده از توانایی­های تحلیل چشم انسان اطلاق می‌شود.

استخراج اطلاعات آخرین مرحله در به‌دست آوردن خروجی نهایی فرایند مزبور است. بعد از دو مرحله پیشین، تصاویر با استفاده از روش‌های کمّی تجزیه و تحلیل می‌شوند تا هر پیکسل به کلاس خاصی اختصاص داده شود. فرایند طبقه‌بندی، به دو صورت نظارت‌شده و نظارت‌نشده صورت می‌گیرد. بعد از تکمیل طبقه‌بندی ارزیابی، صحت طبقه‌بندی با مقایسه نمونه­هایی از تصویر با حقایق زمینی انجام می­شود.
نتایج پایانی این فرایند به تصاویر، نقشه­ها، داده‌ها و گزارش‌هایی ختم می‌شود که ارائه‌دهنده اطلاعاتی در خصوص منابع داده‌، روش‌های تحلیل، خروجی و قابلیت اطمینان به آن است.

نرم‌افزارهای سنجش از دور

به نظر می‌رسد که جدی‌ترین نرم‌افزار رایگان سنجش از دور، نرم افزار Chips باشد. با این وجود این نرم‌افزار، دیگر توسعه داده نمی‌شود و آخرین نسخه آن، 7/4 برای ویندوز است. تعداد زیادی از نرم‌افزارهای سنجش از دور به صورت منبع باز برای تجزیه و تحلیل داده‌های سنجش از دور چندطیفی و اَبَرطیفی از APIهای قابل برنامه‌نویسی تا نرم‌افزارهای کامل مانند GRASS موجود است. نرم‌افزار آموزشی DIPS نیز به آموزش مفاهیم پردازش تصویر در یک محیط شبیه‌سازی‌شده می‌پردازد.

نرم‌افزارهای تجاری سنجش از دور توسط شرکت‌های متعددی تهیه و توزیع می‌شوند که محصول هر کدام، نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارد. از این میان، می‌توان به نرم‌افزارهای تخصصی سنجش از دور ENVI، PCI Geomatica ، ERDAS، ERMapper، Idrisi و Ilwis  اشاره کرد.  

کاربردهای سنجش از دور

اگر از کاربرد قدیمی سنجش از دور در حوزه شناسایی نظامی صرف‌نظر کنیم، سنتی‌ترین و معروف‌ترین کاربرد سنجش از دور در نقشه‌برداری و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. اصولاً اختراع هواپیما و به‌ویژه دستیابی بشر به ماهواره، دنیای نقشه‌برداری را متحول کرد.
امروزه این امکان وجود دارد که دقیق‌ترین نقشه‌های جغرافیایی در حداقل زمان ممکن در مقیاس‌های محلی و جهانی تهیه شده و تغییرات آن به‌طور مداوم ثبت و ضبط شوند. با پیشرفت فناوری سنجنده‌ها و پردازش داده، سنجش از دور علاوه بر نقشه‌برداری توانست دنیای هواشناسی را نیز با جهش مواجه کند. امروزه سنجش از دور طیف بسیار وسیعی از کاربردها را پیدا کرده است.

بررسی و شناخت فضای بیکران، پایش محیط زیست، اقیانوس‌شناسی، رصد و کمک به پیشگیری و مدیریت بلایای طبیعی (سیل، زلزله، سونامی و ...)، کویرزدایی، اکتشاف و استخراج منابع زیرزمینی، امداد و نجات و رصد تغییرات آب و هوای جهان از دیگر زمینه‌های کاربردهای سنجش از دور هستند.

منبع : سازمان فضائی ایران

 

جنگ دیجیتالی

 

«شکست قطعی و انهدام دشمنان در زمانی سریع، حمایت از دوستان آمریکا با هر چهره‌ای که دارند، حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در درازمدت، توسل به نیروهای نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل جهان سوم علیه آمریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگ‌ها به جهان کم‌توسعه و ... روح نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا را تشکیل می‌دهد».

در عصر رسانه‌های جهانی و چندرسانه‌ای‌ها، رسانه‌هایی مورد توجه و حمایت قدرتمندان جهان قرار می‌گیرند که از نظم نوین جهانی حمایت کنند اما از آنجا که امکان انتخاب رسانه و پیام در عصر سوپرمارکت‌های رسانه‌ای فراهم شده، مخاطبان در انتخاب رسانه برای دستیابی به پیام مورد نظر خود از آزادی بیشتری برخوردارند.

مؤلف در مقاله‌ی حاضر می‌کوشد با نشان دادن گوشه‌ای از تلاش‌های مردم جهان برای مخالفت با جنگ و دستیابی به اطلاعات صحیح از یک سو اقدامات رسانه‌ها را برای ارسال اخبار جنگ عراق و آمریکا بر روی سایت‌های اینترنتی بازگو کند و از سوی دیگر به اقدامات طرفداران جنگ برای نابود ساختن این سایت‌ها بپردازد.

طرح مسأله «نظم نوین جهانی»، بحث پیرامون میزان تحقق و یا واقعی بودن آن و تأثیر چنین نظمی بر ساختار نظام‌ها و سیستم‌های مختلف بشری از جمله مباحثی است که اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. این مسأله که در قلمرو علوم سیاسی و روابط بین‌الملل موضوع تازه‌ای است، در بین موضوعات تحقیقاتی کشور ما نیز هنوز جای خود را باز نکرده است.
طراحان نظم نوین جهانی، دوران پس از جنگ سرد را دوران استقرار قانون و حمایت از اصول مشترک در بین کشورها قلمداد می‌کنند. مقابله مشترک با متجاوز، توسعه و شکوفایی اقتصاد، خلع و کنترل تسلیحات و استقرار نظام توسط سازمان ملل متحد در راستای برنامه‌های نظم نوین مورد نظر ایالات متحده است.
عصر نوین پس از جنگ سرد (عصر جامعه اطلاعاتی) با سرنوشت‌ ملت‌ها به خصوص کشورهای جهان سوم گره خورده است و دگرگونی‌های این دوران که تأثیری مهم بر مسایل امنیتی ملل مختلف دارد، نقش آتی سیستم‌های اطلاعاتی را متحول خواهد کرد. حال بحث در این است که «آیا ملل جهان می‌توانند برای حفظ صلح و امنیت، متکی به «نظم نوین جهانی» باشند؟».
واقعیت این است که طراحان نظم نوین جهانی راه‌های جدیدی یافته‌اند که منافع خود آنان را بهتر از گذشته حفظ می‌کند اما منافع دیگر کشورها (جهان سوم و جنوب) را مانند گذشته نادیده می‌گیرند.
در «نظم نوین جهانی»، جنوب بیش از هر زمان دیگر در دستور کار صاحبان قدرت و عرصه تاخت و تاز و تجاوز فزاینده آنان خواهد بود. جهان سوم منهای توسعه نیافتگی که ویژگی عمومی کشورهای عضو آن است، دارای نیرو و هویتی واحد در نظام بین‌المللی نیست و این خلأیی است که شاید در آینده نیز مشکل بتوان آن را پر شده تصور کرد. جهان سومی‌ها از نظام تازه‌ای که قرار است به دست جهان اولی‌ها برایشان ساخته شود انتظار معجزه‌ای ندارند.
جورج بوش رهبر جریانی است که وظیفه عقب‌مانده نگه داشتن جهان سوم را بر عهده دارد. نظم نوین جهانی بوش چهره تحقق یافته طرحی است که برای نخستین بار در اوایل دهه 1970 توسط باشگاه رم، کمیسیون سه جانبه و شورای روابط خارجی نیویورک به طور علنی مطرح شد. طرحی که پایه‌های مالتوسی آن پایه و اساس تمدن را در کره زمین از بین خواهد برد.
روح این طرح که در چهارچوب منافع واشنگتن و غرب پایه‌ریزی شده است، با منافع هر چند ناچیز جهان سوم منافات دارد. شکست قطعی و انهدام دشمنان خود در زمانی سریع، حمایت از دوستان آمریکا با هر چهره‌ای که دارند و حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، ضرورت کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در درازمدت، توسل به نیروهای نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالفعل و بالقوه جهان سوم علیه آمریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگ‌ها به جهان کم‌توسعه و «نقاط با اولویت» و حفاظت از آرامش مردم متمدن غرب، پرداخت هزینه جنگ‌ها توسط کشورهای درگیر که شامل کشورهای جهان کم‌توسعه «جنگ‌پذیر» و جهان صنعتی «نفع‌پذیر» است و خلاصه «صلح در خانه خودی ـ جنگ در خانه دیگری» روح نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا را تشکیل می‌دهد.
آیا طراحان این نظم که خود را کانون تعیین‌کننده مناسبات بین‌المللی می‌دانند شرایط تحقق برنامه عملی را که از آن دم می‌زنند، دارند؟ آیا دموکراسی، حقوق بشر، عدالت، شکوفایی اقتصادی جهان سوم، رشد و توسعه فناوری جهان و هزاران اصطلاح پرجاذبه که در راستای برنامه‌های آتی طراحان نظم نوین جهانی قرار دارد، واقعیت خارجی پیدا خواهد کرد؟ مسلم این است که آمریکا مقبولیت جهانی لازم را برای رسیدن به قدرت برتر و مسلط ندارد. حجم مشکلات اقتصادی، تورم، کسری بودجه، بی‌کاری، جنایات و فجایع اجتماعی و هزاران مسأله دیگر مانع یکه‌تازی مطلق واشنگتن در عرصه روابط بین‌الملل خواهد شد. نظم نوین مورد نظر آمریکا چیزی نیست جز اصطلاحی فریب‌دهنده که غارت چپاول منابع و ثروت کشورها را به دنبال خواهد داشت.
البته توقع حذف کلی استثمار در آستانه قرن بیستم و یکم رؤیایی بیش نیست. اکنون که عصر انفورماتیک به سرعت جای عصر صنعت را که یادگار رنسانس بود می‌گیرد، رنسانسی دیگر آغاز می‌شود و استثمار استعماری قرن نوزدهم و بیستم رو به افول می‌رود اما متأسفانه استثماری نو که همان «رجحان علمی» است همچنان ممالک پیشرفته را برتری می‌دهد و کشورهای توسعه‌نیافته را نیازمند می‌سازد. پس برای رفع نیاز خود چاره‌ای نداریم جز روی آوردن به علم و براندازی جهل و خرافه که در این راه باید به جان بکوشیم. سده‌های بیست و یک و بیست و دوم را باید پایان استعمارگرایی کلاسیک دانست، دنیای سوم فضای تنفسی سالم‌تری خواهد داشت هر چند که بدون جهشی برق‌آسا محکوم به زوال یا فرمان‌پذیری خواهد بود.

عصر جامعه اطلاعاتی
امروزه تحولات شگرفی در فناوری‌های مربوط به جمع‌آوری، تولید و توزیع اطلاعات رخ داده است. دیگر سخن گفتن از انفجار اطلاعات (Information Explosion)، انقلاب ارتباطی (Communication Revolution) و تأثیرات رسانه‌ها بر شکل‌گیری افکار عمومی جهانی (Global Public Opinion)، به ویژه پس از توسعه فن‌آوری‌های عظیم ارتباطی و در نهایت پیدایش عصر جامعه اطلاعاتی (Information Society) عادی به نظر می‌رسد. شبکه‌های رایانه‌ای، ماهواره‌ها، خبرگزاری‌ها و ایستگاه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی، بسیاری از مفروضات و اصول پیشین را در ساختار روابط و حقوق بین‌الملل به چالش طلبیده‌اند.
برخی از این ویژگی‌های اساسی تحولات بنیادین حاصل از رسانه‌های جدید را می‌توان این گونه تقسیم‌بندی کرد:
1ـ رسانه‌های جدید امکان دسترسی به اطلاعات را برای شهروندان، سیاستمداران و دیوانسالاران افزایش داده‌اند.
2ـ رسانه‌های جدید جمع‌آوری، انباشت و توزیع اطلاعات را سرعت بخشیده و محدودیت‌های زمانی و مکانی را از بین برده‌اند.
3ـ رسانه‌های جدید به دریافت‌کنندگان اطلاعات امکان داده‌اند تا کنترل بیشری روی آن داشته باشند.
4ـ رسانه‌های جدید امکان قبض و بسط اطلاعات را برای فرستنده فراهم کرده‌اند.
5ـ رسانه‌های جدید امکان تعامل میان فرستنده و گیرنده اطلاعات را فراهم کرده‌اند.
بدین ترتیب جریان یک سویه تولید و توزیع اخبار و اطلاعات در حال تبدیل شدن به جریانی دوسویه است. به عبارت دیگر گیرندگان پیام‌ها و اطلاعات خود نیز به فرستندگان آنها تبدیل شده‌اند و به طور متقابل بر مخاطبان خود تأثیر می‌گذارند. انحصار حکومتی رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها در هم شکسته است و بدون دخالت دولت‌ها و حتی گاه بدون رضایت آنها، ملت‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و گفت‌وگویی جهانی پدید آورده‌اند. امکان کنترل و نظارت حکومت‌ها بر جریان اطلاعات و اخبار به شدت کاهش یافته است و سایت‌های اینترنتی، شبکه‌های رایانه‌ای و ایستگاه‌های ماهواره‌ای مرزهای ملی را درنوردیده‌اند.

نبرد دیجیتالی
ناو هواپیمابر یواس‌اس که در بخش شرقی مدیترانه مستقر است و 97 هزار تن وزن دارد، دارای عرشه‌ای است که طول آن به ارتفاع ساختمان امپایراستیت است. اما برای آنکه بدانیم ارتش آمریکا از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991 تاکنون چقدر پیشرفت کرده است باید سری به مرکز غار مانند تحلیل اطلاعات بزنیم. در سال 1991، این ناو هسته‌ای عکس‌های شناسایی خود را به صورت هوابرد و بر روی فیلم‌های «خیس» می‌گرفت و سپس برای ظهور و تفسیر و تعبیر به مراکز مربوط ارسال می‌کرد که این روند تا چند روز طول کشید. اما امروز همه این کارها به صورت دیجیتالی و رایانه‌ای انجام می‌شود. در مرکز حمله انبوه رایانه‌ها و سیستم‌های اطلاعاتی مختلفی به چشم می‌خورد. بر روی یک دیوار، تصاویر ویدئویی سیاه و سفیدی دیده می‌شود که همه آنها را هواپیمای جاسوسی بدون سرنشینی که بر فراز عراق پرواز می‌کند، ارسال می‌دارد.
امروزه ماهواره‌ها تمام کشتی‌های ناوگان ترومن را با دیگر ناوها و جهان خارج ارتباط داده است. جنگنده‌ها و هواپیماهای شناسایی این ناو هواپیمابر به طور مرتب تصاویری را به ناو ارسال می‌دارند که بلافاصله توسط کارشناسان تفسیر می‌شود. کارشناسان مرکز تحلیل ناو با تحلیلگران اطلاعاتی ایالات متحده، از طریق یک اتاق گفت‌وگوی اینترنتی (Chat Room) در تماس هستند و پس از مشورت در مورد هدف‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. برای مثال می‌توان با دیدن یک تانک بر روی صفحه نمایشگر، به سرعت با جنگنده‌ای که مشغول پرواز است تماس گرفت و دستور حمله به آن را صادر کرد. این روند گاهی فقط چند دقیقه طول می‌کشد.
انقلاب فناوری، نیروی انسانی ارتش را کاهش داده است. در پایان جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا 12 میلیون سرباز آماده به خدمت داشت اما امروز تنها 4/1 میلیون نفر مشغول به کار هستند. از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991 تاکنون، نیروی انسانی ارتش آمریکا یک سوم کاهش یافته است. در واقع نیرویی که این نبردهای مستمر را انجام می‌دهد فوق‌العاده کوچک است.
آمریکایی‌ها در جنگ اخیر با عراق، علاوه بر استفاده از امکانات نظامی ـ دیجیتالی یاد شده، بیشتر مانورهای نظامی پیش از جنگ را از طریق سیستم‌های رایانه‌ای انجام دادند. مانورهای نظامی در قطر از این جمله بود. ایالات متحده همچنین تلاش کرد تا سیستم‌های دفاعی عراق را که از طریق رایانه فعالیت می‌کردند، مختل کند.

فراتر از نبرد واقعی
در جنگ نیروهای ائتلاف علیه عراق اینترنت با هزینه بسیار پایین و تجهیزات کم‌حجمی چون Labtop و Webcam، امکان ارایه گزارش از خط مقدم را برای شبکه‌های خبری فراهم آورد. در طول جنگ، خبرنگاران پا به پای سربازان جنگیدند و همواره تصاویر زنده‌ای از شهرهای بغداد، بصره و ... ارسال کردند. گروه‌های مخالف جنگ نیز که اغلب از زمره نهادهای مردمی بودند و بودجه قابل توجهی در اختیار نداشتند، بهترین محل برای پیشبرد برنامه‌های خود را اینترنت دیدند.
ارسال e – mail به نظامیان بلندپایه عراقی و تحریک آنان به نافرمانی علیه دستورات نظامی از موارد دیگر استفاده از اینترنت برای ایجاد جنگ روانی در کنار جنگ واقعی بود.
آمریکایی‌ها یک تظاهرات مجازی به راه انداختند و با هماهنگی در یک روز، نامه‌های الکترونیکی و دورنگارهایی مبنی بر مخالفت با جنگ به سنای آمریکا فرستادند. تعداد شرکت‌کنندگان در این تظاهرات مجازی چهارصد هزار نفر برآورد شده بود.
در تظاهرات‌های واقعی ضدجنگ نیز از اینترنت به نحوی گسترده استفاده شد، از جمله اطلاع‌رسانی از طریق وب سایت‌ها، پیام‌های کوتاه بر روی تلفن همراه، پست الکترونیکی و ... برای فراخوانی و هماهنگی و ... اما اتاق‌های گفت‌وگو و پیغام‌رسان‌های فوری نیز در روزهای جنگ به طور محسوس و شلوغ‌تر و پرترافیک‌تر شدند.

پیش به سوی سایت‌های خبری
پس از حملات یازده سپتامبر در نیویورک، که طی چند ساعت ترافیک این شبکه را تا حد قابل توجهی افزایش داد، هیچ رویداد دیگری جز وقوع جنگ عراق سبب نشده بود که اینترنت تا این اندازه مورد توجه قرار گیرد. به گزارش BBC، شمار بی‌سابقه مردمی که از یکی دو روز مانده به آغاز جنگ برای دنبال کردن خبرها از اینترنت استفاده می‌کردند، سبب بروز مشکلاتی در وب سایت‌های خبری و نظامی شده بود.
در تاریخ 31 ژانویه 2003، طی بخشنامه‌ای به کارکنان CNN اطلاع داده شده که «از این پس یک سیستم رایانه‌ای تأیید گزارش به یاری بازکاوان و ممیزان آنتالیا خواهد آمد و متن‌ها را به صورتی استاندارد علامت‌گذاری خواهد کرد. ممیزان با فشار یک دکمه گزارش‌های تأیید نشده را با رنگ سرخ و گزارش‌های تأیید شده را با رنگ سبز مشخص می‌کنند و اگر «یک نفر» متن یک گزارش را پس از تأیید آن نیازمند تغییر یافت دکمه مربوط به رنگ زرد را مورد استفاده قرار خواهد داد». «با یادآوری این موضوع که CNN پس از جنگ عراق در سال 1991 اذعان کرد که تعدادی از کارآموزان پنتاگون اجازه ورود به دفتر مرکزی خبر این شبکه در آنتالیا را یافته‌اند، شاید بتوان حدس زد که آن «یک نفرها» چه کسانی هستند».
دستگاه سانسور دولتی اسرائیل به رسانه‌های کشورها هشدار داد که اطلاعات حساس‌ مربوط به جنگ عراق را منتشر نکنند. این دستگاه با نامه‌ای به سردبیران سایت‌های خبری، دستور داد پیش از انتشار هر نوع اطلاعات درباره مسایلی که ممکن است امنیت دولت اسرائیل و شهروندانش را به خطر بیندازد، از مقامات دولتی کسب اجازه کنند. این نامه به سایت‌هایی چون Rotter.net و Fresh.co.il نیز هشدار داد که از نشر هر گونه اطلاعاتی از قبیل محل حملات موشکی، مباحثات درون کابینه اسرائیل و یا همکاری جنگی آن با دولت‌های درگیر از قبیل ایالات متحده جداً خودداری کنند.
وقتی Faxnews و CNN رسماً پذیرفتند که از اخبار مورد تأیید ستاد جنگ آمریکا، انگلیس و پنتاگون استفاده کنند، بسیاری از مردم امید خود را برای کسب اخبار واقعی و بی‌طرفانه جنگ از این رسانه‌ها، از دست دادند.
اشتهای خبری بسیار بالای مردم، اعمال سیاست‌های خبری برای حمایت از نیروهای ائتلاف و حذف برخی اخبار از رادیو و تلویزیون باعث شد تا بسیاری از مردم جهان شبکه‌های تلویزیونی را رها کنند و به سایت‌های اینترنتی روی بیاورند.
تنها در نخستین روز جنگ، شمار بازدیدکنندگان از 15 سایت مهم خبری، به طور متوسط بیش از 40 درصد افزایش یافت. سایت‌های خبری مشهوی چون Yahoo، BBC، SKY و MSNBC نیز با رشد 3 درصدی بازدیدکنندگان مواجه بودند.
در آمریکا با آغاز جنگ، 77 درصد از کسانی که امکان ارتباط online با اینترنت را داشتند از این شبکه به عنوان منبع اطلاع‌رسانی محبوب خود استفاده کردند و 55 درصد از 116 میلیون‌ کاربر اینترنت در سراسر دنیا اخبار و اطلاعات مرتبط با جنگ را از طریق پست الکترونیکی رد و بدل کردند. 56 درصد از آنها نیز از وب به عنوان منبع خبری خود در این زمینه استفاده کردند.
گزارش‌های موتورهای جست‌وجوی اینترنتی (Search Engine) نشان می‌دهد که کاربران وب واژه‌هایی چون جنگ، عراق، اسرای جنگی و موارد مشابه را بسیار بیش از سایر واژه‌ها دنبال می‌کردند. در حالی که معمولاً هر سال در چنین روزهایی، به دلیل برگزاری مراسم اهدای جوایر اسکار، واژه Oscar حجم عظیمی از موارد جست‌وجو در اینترنت را به خود اختصاص می‌داد.
منابع مستقل و سایت‌هایی که اخبار را بدون سانسور و یا حتی با سانسور کمتری ارایه می‌کردند بیشترین بازدیدکننده را در جریان جنگ داشتند. در این میان، سایت تلویزیونی الجزیره وضعیت منحصر به فردی داشت. این شبکه پس از واقعه 11 سپتامبر بینندگان زیادی برای خود دست و پا کرد و به عنوان شبکه مخالف خبرگزاری‌های غربی مطرح شد. موتورهای جست‌وجوی اینترنتی گزارش دادند که واژه Aljazeera جز واژه‌های برتر جست‌وجو شده پس از آغاز جنگ نیروهای ائتلاف عراق بوده است.
سایت‌های فارسی که در این ایام به اطلاع‌رسانی پرداختند همانند سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و یا خبرگزاری دانشجویان ایران، با توجه به امکاناتی که داشتند توانستد رکوردهای خوبی را تجربه کنند. اما سایت www. Jammejamdaily.net در ایام نوروز توانست بالاترین میزان بازدیدکننده را از ابتدای فعالیت خود تجربه کند، از ابتدای نوروز 82 و با آغاز جنگ دوم خلیج فارس تا روز 15 فروردین بیش از 16074 کاربر اینترنتی از سایت بازدید کردند. بر این اساس تعداد درخواست‌های کاربران مذکور نیز به رقم یک میلیون و 156 هزار و 838 مورد رسیده است.
اما رژیم صدام با سانسورهای شدیدی که در طول سالیان گذشته اعمال کرده بود، در عمل صحنه را به رسانه‌های غربی واگذار کرد. در مورد سایت‌های اینترنتی نیز وضع به همین ترتیب بود. سایت رسمی خبرگزاری عراق حتی پیش از آغاز جنگ از کار افتاده بود. سایت رسمی صدام حسین نیز مدت‌ها به روز نشده بود و به همین ترتیب اندک سایت‌های رسمی دولت عراق از ارایه کوچک‌ترین خدمات خبری باز مانده بودند. رژیم حاکم بر عراق که حتی مودم را با شرایط عجیب و بسیار مشکلی در اختیار شهروندان خود قرار می‌داد، هیچ گاه تصور نمی‌کرد که اینترنت بتواند بهترین و ارزان‌ترین راه برای تبلیغ و ایجاد جنجال علیه نیروهای ائتلاف به شمار آید. همین سهل‌انگاری‌ها باعث شد تا سایت‌های عراقی در عمل هیچ قدم مثبتی برای دفاع از کشور خود برندارند.
از طرف دیگر، سایت‌های طرفداران صلح که در روزهای اولیه جنگ سرد سر و صدای زیادی به راه انداخته بودند با مشاهده این که فعالیت‌های آنان هیچ تأثیری در متوقف کردن جنگ نداشته است، رفته رفته بازدیدکنندگان خود را از دست دادند و روزه سکوت گرفتند.
از سایت‌های بسیار اختصاصی این جنگ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
سایت پوسترهای الکترونیکی ضدجنگ www.anotherposterfarpeace. com
سایتی که بانک اطلاعاتی از تعداد کشته‌شدگان غیرنظامی عراقی را نگهداری می‌کرد و مرتب هم به روز می‌شد: www.ipaqbodycount.net
اما چه کسی نخستین بار اخبار جنگ را پخش کرد؟ در ساعت 35: 10 دقیقه بیستم ماه مارس 2003 soho. Com. Cn نخستین اخبار مربوط به جنگ عراق را در کشور چین پخش کرد.

نبرد دیجیتالی وبلاگ‌ها
وبلاگ‌هایی که موضوع جنگ علیه عراق را پوشش می‌دادند، بیش از هر مکان دیگر اینترنتی، افزایش بی‌سابقه‌ای را نشان دادند. بنا به گزارش CNN وجود Domainهایی مانند www.sgtstryker.com و www.blogsofwar.com که در هنگام جنگ، خدمات وبلاگ را به راحتی در اختیار کاربران می‌گذاشتند این امکان را به سربازان می‌داد که اخبار جنگ را به طور روزانه بر روی اینترنت قرار دهند.
در زمان جنگ تعداد افرادی که در داخل عراق امکان نوشتن و به روز کردن وبلاگ‌های خود را داشتند زیاد نبود. این افراد به دو دسته تقسیم می‌شدند: گروهی از خبرنگاران خارجی و گروهی از مردم ساکن عراق. در حقیقت از گروه ساکن در عراق تنها یک نفر به نام سلام، که معماری 29 ساله بود، وبلاگ خود را به روز می‌کرد. استقبال از سایت dear – read. Blogspot.com به قدری زیاد شده که BBC یک گزارش اختصاصی در مورد آن پخش کرد و همین گزارش صدها هزار بازدیدکننده جدید را از سراسر جهان به سوی این وبلاگ‌ روانه کرد. یاداشت‌های «سلام پیس» (سلام صلح) که نام مستعار این مرد عراقی ساکن بغداد بود تجربه زندگی در زیر بمباران، تأثیر جنگ بر زندگی روزمره و دیدگاه مردم عراق را تشریح می‌کرد.
اما وبلاگ خبرنگاران خارجی مقیم عراق نیز با استقبال خوبی همراه بود. در این میان وبلاگ گزارشگران BBC به نشانی www.bbc.uk/reportes یکی از بهترین‌ها بود. مسوولان‌ BBC به خوبی دریافته بودند که باید از جریان وبلاگ بهره لازم را ببرند. در مقابل، اقدام عجیب شبکه CNN در تعطیل کردن وبلاگ‌ یکی از خبرنگاران خود تعجب بسیاری از مردم را برانگیخت. وبلاگ کوین www.kevinites.net که از شمال عراق گزارش‌های جالبی به همراه عکس ارسال می‌کرد، هر روز بازدیدکنندگان زیادی را به سمت خود می‌کشاند اما مسوولان CNN که احتمالاً از ارسال گزارش‌های مخالف سیاست دولت کشورشان، وحشت داشتند دستور تعطیلی آن را به کوین دادند.
وبلاگ فارسی زبان «روزها» roozha.blogspot.com نیز از جمله وبلاگ‌هایی بود که محتوای آن مربوط به این جنگ می‌شد.

جنگ هکرها
هم‌زمان با حمله آمریکا و انگلیس به عراق و حتی پیش از آن که موجی از جنگ دیجیتالی آغاز شد و فعالیت گسترده‌ نفوذگران (Hackers) و خرابکاران شبکه‌ای را به یکی دیگر از تبعات این جنگ تبدیل کرد. خبرگزاری رویتر گزارش داد حملات مخرب به سایت‌ها و شبکه‌های رایانه‌ای، دست کمی از حملات نظامی و فیزیکی به مواضع خاکی نیروهای مهاجم و عراق ندارد و این جلوه روشنی از جنگ دیجیتال (Cyber War) در عصر نوین بود. این تهاجم به طرز سرسام‌آوری شدت یافت و تعداد سایت‌هایی را که هر ساعت فعالیتشان مختل می‌شد، از شمارش خارج کرد.
بیش از ده هزار سایت توسط هکرها مورد هجوم قرار گرفتند و روزانه 2500 حمله هکرها در ارتباط با جنگ، از منابع دولتی آمریکا و انگلیسی گزارش می‌شد. BBC گزارش می‌داد از زمان آغاز حمله آمریکا به عراق آمار نفوذ به سایت‌های دولتی و از کار انداختن آنها افزایش چشمگیری داشته است. در این میان سایت‌های اسرائیلی در رأس هدف مهاجمان قرار داشت.
جالب است که طرفداران و مخالفان جنگ، هر دو همین روش را برای رساندن پیغام اعتراض خود به طرف مقابل انتخاب کردند. هکرهای سایت‌ها را طی این جنگ می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم کرد:
ـ گروه اول، هکرهای آمریکایی که قصد ملحق شدن به نیروهای نظامی درگیر در جنگ علیه عراق را داشتند و به پست الکترونیکی سفارتخانه‌های عراق و سایت‌های وابسته به آن حمله می‌کردند.
ـ گروه دوم، هکرهایی که به سایت‌های منتشرکننده مطالب و اخبار مخالف با سیاست آمریکا، حمله می‌کردند.
ـ گروه سوم، گروه‌های مخالف جنگ که در سراسر جهان به منظور مبارزه با آمریکا به سایت‌های آمریکایی حمله می‌کردند.
ـ و گروه چهارم، گروه‌های طرفدار صلح که صرفاً علیه جنگ فعالیت داشتند و به اقداماتی نظیر انتشار ویروس‌هایی که در هنگام فعال شدن خود به ارسال پیام‌های ضد جنگ می‌پردازند، دست می‌زند. ویروس Lioten یا Iraq – oil ویروس canada, Porne و vote. D از ویروس‌های مرتبط با جنگ عراق بودند.
شرکت امنیتی Zone – H در استونی که حملات تخریبی هکرها را علیه وب‌سایت‌ها ردیابی و ثبت می‌کند، تنها در طول یک هفته از آغاز جنگ، حملات بسیاری را به بیش از 20 هزار سایت اینترنتی ثبت کرد؛ اکثر این اقدامات خرابکارانه به از کار افتادن وب‌سایت‌ها منجر شده بود.
اما آنچه بیش از همه در خبرها به آن پرداخته شده، حمله چندباره نفوذگران آمریکایی با نام «میلیشای آزادی‌بخش ارتش سایبر» به سایت اینترنتی شبکه تلویزیون ماهواره‌ای «الجزیره» قطر بود. این سایت قربانی حمله‌ای به نام Denial of Service شد. شبکه‌ای که با پخش تصاویر سربازان کشته شده و اسرای انگلیسی و آمریکایی، خود را بر سر زبان‌ها انداخت. با گذشت چند روز از حمله به این سایت، بخش انگلیسی آن هنوز آماده بازدید کاربران نبود.
بنابر اعلام سایت جست‌وجوی اینترنتی Alta Vista، الجزیره مکان هشتم رده‌بندی بیشترین مراجعه‌کنندگان به سایت‌هایی را داشته است که در زمینه جنگ مطلب منتشر کرده‌اند. این شبکه خدمات ویژه‌ای را نیز برای انتشار آخرین اخبار جنگ بر روی تلفن‌های همراه در نظر گرفت که در بیش از 130 کشور جهان قابل دسترسی است و اطلاعات را به صورت متن در اختیار کاربران قرار می‌دهد.
الجزیره در جریان جنگ عراق بخش انگلیسی زبان سایت خود را نیز راه‌اندازی کرد. اما درست در اولین روز افتتاح بخش انگلیسی زبان الجزیره http:// English. Aljazeera.net نفوذگران فعالیت این سایت را متوقف کردند. در حالی که کاربران اینترنت با شنیدن افتتاح این بخش به این سایت هجوم آورده بودند، هکرها با مجموعه‌ بی‌شماری از پست‌های الکترونیکی ناخواسته سایت را هدف قرار دادند.
بازدیدکنندگان از این سایت یا به سایت‌هایی هدایت می‌شدند که پیغام‌هایی در طرفداری از آمریکا می‌فرستادند، یا سایت‌هایی را مشاهده می‌کردند که در آنها تصویر و پرچم آمریکا با نوشته‌ای به این مضمون که «اجازه دهید طنین‌انداز شود» دیده می‌شد و یا به سمت سایت‌هایی با محتوای پورنوگرافی منحرف می‌شدند. به گفته تحلیل‌گران هک شدن این سایت، به دلیل پوشش ویدئویی وضعیت جنگ، از جمله تصاویری از سربازان کشته یا اسیر آمریکایی بود. کلیپ‌ها، فایل‌های صوتی و تصویری کم حجم و قابل دانلود مناسب، تصاویر و نوشته‌های جذاب و مبتنی بر اصول ژورنالیسم الکترونیکی این سایت منجر شد تا سایت این شبکه از حجم بالای مخاطبان خاص و عام برخوردار شود.
«روبرتو پریتونی» مدیر شرکت امنیتی Zone – H می‌گوید: این تصویری از سرنوشت جنگ در دنیای آینده است.
Raha – sphere @ yahoo.ca

در تهیه این گزارش از منابع زیر بهره گرفته شد:
ـ اخبار تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
ـ اخبار خبرگزاری AFP
ـ سایت شبکه خبری Aljazeera
ـ اخبار شبکه خبری Foxnews
ـ اخبار شبکه خبری CNN
ـ نشریه الکترونیک JameJam Online
ـ اخبار شبکه خبری BBC
ـ اخبار رادیو BBC

 

تهدیدات جنگ رسانه ای

 

یکی از شیوه‌های نوین در جاسوسی، استفاده از رسانه‌هاست. سازمانهای اطلاعاتی متناسب با نیازها و اهداف خود با به کارگیری هرکدام از بخشهای مختلف رسانه‌ها می‌توانند کار کردهای اطلاعاتی مورد نظر خود را طراحی ،هدایت و پیگیری کنند؛ برای مثال سازمان اطلاعاتی به صورت رسمی یا غیر رسمی ...

امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی "رسانه" و "قدرت" را شکل می دهد.

مقدمه:
1،1– نقش و جایگاه رسانه ها در زندگی امروز
در دنیای امروز، همراه با تغییر نگرش انسان نسبت به جایگاه خود در رویارویی با تاریخ و معرفت عمومی، حکومت نیز به بازاری رقابتی تبدیل شده است که شهروندانش همچون مشتریان صاحب انتخاب در مقام قضاوت قرار دارند. همزمان با پیدایش عنصر رقابت و انتخاب در مفهوم جدید حکومت، "آگاهی” و اطلاعات شفاف از آنچه باید در بوته داوری قرار گیرد به صورت عنصری همزاد با بازار رقابتی جدید پا به عرصه حیات گذاشت. بازی سیاست در دوران جدید بدون وجود ابزاری برای آگاهی و اطلاع رسانی، اساساً ممکن نیست. همچنین این اهمیت، نقش و جایگاه رسانه ها را در جهان معاصر، برجسته و حیاتی می سازد.

نبرد رسانه ای، جنگ رسانه ای
امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی "رسانه" و "قدرت" را شکل می دهد. ابزار رسانه به ویژه در طلیعه قرنی که اطلاعات به مثابه منبع اولیه و مهم قدرت مطرح می شود از حساسیت فراوانی برخوردار است. همزادی "رسانه" و "اطلاعات" و تلاقی این مفاهیم با "قدرت” و نقش مستقیم و غیر مستقیم رسانه در شکل دهی به هنجارهای اجتماعی، عمومی و ارزشهای فردی، معادله مهم و تازه‌ای را در جهان معاصر رقم می‌زند که نتیجه آن به طور قطع در امنیت ملّی تمام واحدهای سیاسی تأثیر گذار است. بررسی های روانشناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانه‌ها نشان می‌دهد که رسانه‌های گروهی، چنان قدرتی دارند که می‌توانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند که با نسلهای پیشین از نظر فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها بسیار متفاوت باشد.

انسانها امروزه در معرض نهادهای رسانه‌ای متولد می‌شوند؛ می‌اندیشند؛ دنیا را از این رهگذر می‌شناسند و رفتارهای خود را براساس الگوهای برگرفته رسانه‌های رایج عصر حاضر یعنی کتاب، مجله، فیلم، ماهواره‌، اینترنت و امثال آنها سامان می‌دهند. البته نقش امروز رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی صرف است. رسانه‌ها در عصر اطلاعات و ارتباطات، ابزارهای نوینی برای ایجاد بحران، کاهش یا افزایش بحران و گاه ابزاری برای جنگ آوری هستند. ابزارهایی که مکمل نیروی نظامی و به طور کلی تأثیر گذاری رسانه ها در قالب ایفای سه نقش قابل بررسی است:

الف) تسهیل کنندگی: به این معنی که رسانه‌ها نه تنها فرایند تصمیم سازی را کوتاه می‌کنند، بلکه به مثابه نیروی تقویت کننده تصمیمات به ایفای نقش می‌پردازند.

ب) باز دارندگی: این نوع اثرگذاری به دو شکل انجام می پذیرد: نخست ایجاد فشارهای احساسی است که در این سناریو ممکن است پوشش وسیع و قوی تلویزیون به حکومت و اخلاق سیاسی وارد نکند. دوم، پوشش رسانه ها در زمان واقعی است که احتمال دارد تهدیدی برای امنیت ملّی کشور باشد.

ج) اجبار کنندگی: تحت تأثیر این نوع تأثیر گذاری، حکومت ها به دخالت و عملیات و اقدامات وادار می‌شوند. در این شیوه مسائل جهان پوشش داده و نمایی از حوادث سیاسی ارائه می شود.

۱٫۲ – ضرورت و اهمیت تحقیق
تحولات شگرف در فناوری های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها و فرایند جمع آوری، تولید، فراوری و توزیع اطلاعات که از آن به انفجار اطلاعات انقلاب ارتباطی، انقلاب رسانه و عصر تأثیر رسانه ها بر شکل گیری افکار عمومی جهان تعبیر می شود از یک سو و تسلط معدودی از صاحبان قدرت و بازیگران عمده و اصلی صحنه سیاست و روابط بین الملل یعنی دولتها و گروه های برخوردار بر رسانه ها با همه توانمندی های آن از سوی دیگر موجب شده است که بسیاری از اصول، مفروضات و تعاریف و مفاهیم همچون حاکمیت و مرزهای سیاسی و حکومت دولتها و ملتها، هویت ملّی و فرهنگی، استقلال، امنیت ملّی و بین‌المللی و… با تعاریف سنتی، مفهوم اولیه خود را از دست بدهد و تعریف مجدد این مفاهیم ضرورتی بیش از پیش بیابد. از آنجا که این تحولات عظیم از لحاظ کمی و کیفی در رسانه‌های جمعی، بیشترین تأثیر را بر مفهوم "امنیت" و "تهدید" گذاشته، نیاز به تعیین مرزهای جدید و شناخت تهدیدهای امنیت نوین، همچون تهدید رسانه‌ای کاملا ضروری است که مفهومی نو و ماهیتی بسیار متفاوت با تهدیدهای سنتی دارد.

در حال حاضر می توان گفت که رسانه های جمعی به مهمترین منبع قدرت نرم کشورها تبدیل شده اند. نقش مسلّط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن، مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به شمار می رود. وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها، هم ابزار قدرت غیر مادی است و هم منبع قدرت (گالبرایت۵۸:۱۳۷۱).

۱٫۳ – بیان مسئله
جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است. گرچه جنگ رسانه ای عمدتاً هنگام جنگ های نظامی کاربرد بیشتری پیدا می‌کند، امروزه در سایر مواقع، جنگ رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرد و به عبارتی در وضعیت صلح نیز کشورها با بهره‌گیری از رسانه‌ها از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش استفاده می‌کنند.

جنگ رسانه‌ای ظاهراً میان رادیو و تلویزیونها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاریها، شبکه‌های خبری و سایتهای اینترنتی جریان دارد، اما واقعیت این است که در پشت این جدال ژورنالیستی، چیزی به نام سیاست رسانه‌ای کشور نهفته است که مستقیماً از طریق بودجه‌های رسمی مصوب پارلمانها یا بودجه های سرّی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و سرویسهای جاسوسی تغذیه می‌شود.  (ضیایی پرور، ۱۲:۱۳۸۶)

سربازان جنگ رسانه ای، متخصصان تبلیغات، استراتژیست های تبلیغات بین المللی کارگزاران رسانه ها هستند.

جنگ رسانه ای مقوله ای است که همکاری هماهنگ و نزدیک بخشهای نظامی، سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانه ای و تبلیغات کشور را می طلبد. طراحان جنگ رسانه‌ای ممکن است پروفسورهای مراکز علمی، کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی و گروههای علمی رسانه ای در دانشگاههای معتبر هر کشور باشند. جنگ رسانه‌ای، جنگ بدون خونریزی، جنگ آرام و جنگ نرم تلقی می‌شود؛ جنگی که بر صفحات روزنامه‌ها و میکروفون رادیوها، صفحات تلویزیونها و عدسی دوربینها جریان دارد. هدف جنگ رسانه ای، اگرچه در نهایت تغییر کارکرد و عملکرد دولت ها است به طرز ملموسی به جای هدف قرار دادن مستقیم دولتها، ملتها را هدف بمباران خود قرار می‌دهد.

اگرچه رشد فزاینده فناوری ارتباطی و رسانه‌ای، دربردارنده فرصتهای فراوان برای جامعه بشری است، سلطه بی‌چون و چرای محدودی از کشورهای عمدتاً غربی و به ویژه امریکا و انحصار و کنترل رسانه‌ای که به نوعی به جریان یکسویه و نابرابر اطلاعاتی و رسانه‌ای از سوی نظام سلطه منجر شده، موجب بروز گونه‌های جدیدی از تهدیدها می‌شود که با عنوان تهدیدات نرم از آنها یاد می شود؛ ماهیت، سازمان، عناصر و گونه‌های جدیدی را در بر دارد که شناخت ماهیت، آثار، توان و روش عملکرد آن و نیز اهداف آنها عامل تهدید کننده را دوچندان می‌کند. این تحقیق با پرداختن به این مسائل تلاش می‌کند در حدّ  توان، شناسایی تهدیدات رسانه‌ای، توان تحلیل و فهم هرچه بهتر روش عملکرد تهدیدات رسانه ای و سرانجام توان مدیریت تهدیدات رسانه ای متناسب با مقدورات و امکانات موجود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.

۱٫۴ – هدف اصلی تحقیق
شناخت ماهیت و کاربرد جنگ رسانه‌ای در دنیای امروزو چگونگی به کارگیری مدیریت کارآمد در برخورد با جنگ رسانه ای دشمن در عرصه عملیاتی و کاربردی

اهداف فرعی
۱ – چیستی و ماهیت جنگ رسانه ای
۲ – تعیین شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای
۳ – چگونگی مدیریت تهدیدات رسانه ای در سطح نظام جمهوری اسلامی

سؤال اصلی تحقیق
ماهیت جنگ رسانه‌ای چیست؟ مدیریت کارامد برای برخورد با جنگ رسانه ای چگونه باید باشد؟

سؤالات فرعی تحقیق
۱ – جنگ رسانه‌ای چیست؟
۲ – شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای کدام است؟
۳ – مدیریت تهدیدات رسانه‌ای در سطح نظام جمهوری اسلامی چگونه باید باشد؟
۲ – تعاریف و مفاهیم جنگ رسانه ای

جنگ رسانه ای چیست؟
الف) شکل تکامل یافته جنگ روانی: استفاده از رسانه های ارتباط جمعی برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه‌های جمعی اعم از رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها، اینترنت، مطبوعات، ماهواره و … است (ضیایی‌پرور، ۱۱:۱۳۸۳) که هدف آن پیشبرد اهداف و منافع ملّی است و یکی از جنبه‌های جنگ روانی یعنی تحمیل اراده و خواست خود بر مخاطبان است.

ب) منبع قدرت نرم کشورها: رسانه ها و نقش مسلط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن و مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچکس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به حساب می‌آیند. (گالبرایت، ۵۸:۱۳۷۱)

ج) حد فاصل محیط ذهن و عینی: رسانه به علت اینکه تاروپود نمادین زندگی ماست، همچون تجربه‌های واقعی که بر رؤیاهای ما تأثیر دارد بر آگاهیها و رفتار ما تأثیر می‌گذارد و مواد خامی را فراهم می‌سازد که ذهن ما با استفاده از آنها کار می‌کند. (کاستلز،۳۸۸:۱۳۸۰)

د) کاربرد در همة وضعیت ها (جنگ و صلح): جنگ رسانه ای، تنها جنگی است که حتی در دوره صلح نیز بین کشورها به صورت غیر رسمی ادامه دارد و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه ها ، بهره‌گیری می‌کند.

ه) بهترین شیوه در جاسوسی: یکی از شیوه‌های نوین در جاسوسی، استفاده از رسانه‌هاست. سازمانهای اطلاعاتی متناسب با نیازها و اهداف خود با به کارگیری هرکدام از بخشهای مختلف رسانه‌ها می‌توانند کار کردهای اطلاعاتی مورد نظر خود را طراحی ،هدایت و پیگیری کنند؛ برای مثال سازمان اطلاعاتی به صورت رسمی یا غیر رسمی با جلب همکاری مدیران ارشد رسانه‌ها مانند صاحب‌ امتیاز یا مدیر مسئول و سردبیر در سطح کلان، منافع و راهبردهای رسانه‌ای خود را دنبال می‌کنند. گاهی نیز سازمان اطلاعاتی برای کسب کارکردهای اطلاعاتی رسانه‌ها به تأسیس یا حمایت و تأمین مالی یک رسانه مانند ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، سایت اینترنت نشریه و نظایر آن اقدام می‌کند.

بدین ترتیب کارگزاران این رسانه ها، نمایندگان و عوامل سرویس‌اطلاعاتی خواهند بود که تحت پوشش قوی اعضای رسانه های غیر دولتی از تسهیلات فراوان این گونه رسانه‌ها در راستای فعالیتهای اطلاعاتی برخوردار می‌گردند. در برخی موارد نیز سازمان اطلاعاتی با تهیه بخشی از برنامه‌های رسانه‌ای مانند برنامه‌های تلویزیونی یا رادیویی یا چند ستون در مطبوعات، اهداف خود را دنبال می‌کند.

در این روش از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می‌شود. در این صورت ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به شیوه‌های مختلف به آنان چنین القا می‌کنند که خطرها و صدمات احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان کمین کرده است و از این طریق آینده‌ای مبهم و همراه با سختیها و مشکلات را برای افراد دشمن ترسیم می‌کنند.

در دنیای امروز، همراه با تغییر نگرش انسان نسبت به جایگاه خود در رویارویی با تاریخ و معرفت عمومی، حکومت نیز به بازاری رقابتی تبدیل شده است که شهروندانش همچون مشتریان صاحب انتخاب در مقام قضاوت قرار دارند. همزمان با پیدایش عنصر رقابت و انتخاب در مفهوم جدید حکومت، "آگاهی" و اطلاعات شفاف از آنچه باید در بوته داوری قرار گیرد به صورت عنصری همزاد با بازار رقابتی جدید پا به عرصه حیات گذاشت. بازی سیاست در دوران جدید بدون وجود ابزاری برای آگاهی و اطلاع رسانی، اساساً ممکن نیست. همچنین این اهمیت، نقش و جایگاه رسانه ها را در جهان معاصر، برجسته و حیاتی می سازد.

بخش دوم مقاله تهدیدات رسانه‌ای که پیش از این بخش اول آن ارائه شده بود، در ادامه می‌آید.

تبارشناسی جنگ رسانه ای
بشر در طول تاریخ، همواره برای چیرگی بر دشمن و تحمیل اراده خود بر او از ابزار کاهش و تخریب روحیه به شکلهای گوناگون بهره برده است. هر برگی از تاریخ بشر‌، گواه این موضوع است که در همه دوره‌های مختلف، انسان با استفاده از ابزار و روشهای گوناگون کوشیده است دشمنان را مقهور خویش سازد و بر آنان چیره شود و در این راه نیز به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته است. چند نمونه از انبوه اوراق تاریخ، می‌تواند گواه این مطلب باشد.

انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ میلادی نقطه عطفی در تحولات و دگرگونی‌های سریع در جوامع اروپایی به شمار می‌رود. در این مقطع، تحولات عظیمی در صنعت چاپ و مطبوعات ایجاد شد و دریچه‌های تازه ای را در عرصه تبلیغات گشود به گونه‌ای که مطبوعات در روشنگری اقشار گوناگون و سمت و سو دادن به افکار عمومی اروپائیان نقش مؤثری را بر عهده داشتند. (شیرازی، ۱۰:۱۳۸۰)

جنگ رسانه‌ای از اواخر جنگ جهانی اول به صورت حربه‌ای روانشناسانه درخدمت استعمارگران درآمد. هدف اساسی این جنگ‌ که به عنوان جنگ تبلیغاتی به شمار می‌آمد، استعمار فکری کشورهای ستمدیده جهان به منظور استثمار اقتصادی، فرهنگی، سیاسی آنان بود و برای این منظور‌، افکار عمومی کشورهای خود را برای توجیه این سیاست فریب می‌دادند و به بیراهه می‌کشاندند.

این امر طی جنگ جهانی دوّم از چنان اهمیتی برخوردار شد که طرفین درگیر برای به کارگیری این حربه‌ها به رقابت با یکدیگر پرداختند. (شیرازی، ۱۱:۱۳۷۶) از جنگ‌های عالمگیر قرن بیستم تاکنون، اجرای هرگونه سیاست نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی، مستلزم برخی زمین‌هسازی‌هایی شده است که از طریق کاربرد فنون تبلیغات حاصل می‌آید و بالطبع ابزار اجرایی شدن این فنون تبلیغاتی، رسانه ها هستند. امروزه قبل از آغاز هر جنگی در ابعاد فیزیکی (سخت)، جنگی رسانه‌ای، زمینه‌های لازم را در جبهه خودی و همچنین جبهه دشمن فراهم می‌آورد.

البته اصطلاح جنگ رسانه‌ای (Media war) که در سالهای اخیر بسیار رواج یافته است، نخستین بار در طول جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ استفاده شد. (گرمن، ۱۲۷:۱۳۸۲)‌ جنگ رسانه‌ای که جنگ بهداشتی، تمیز تلقی می‌شود با هدف برخورد با ملّتها و دستکاری افکار عمومی آنها از سوی استراتژیست‌های فرهنگی و رسانه‌ای با ابزار رسانه ای طراحی و اجرا می‌شود تا به تغییر رفتار و یا رویکردهای دولتهای کشور هدف منجر شود.

به هر ترتیب جنگ رسانه‌ای که به دلیل ماهیت نرم‌افزاری و هدف گذاری بر اذهان مخاطبان از سوی پژوهشگران متعدّد تحت عناوین مختلفی (جنگ روانی، جنگ تبلیغاتی، جنگ مجازی، جنگ اعصاب و…) مورد توجه قرار گرفته در دهه‌های اخیر به عامل تعیین کنندهای در اجرایی شدن سیاستگذاری‌های کلان کشورها در رسیدن به اهداف و منافع ملّی تبدیل شده است. آنچه در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حمله به افغانستان، اشغال عراق تحت عناوین مبارزه با تروریسم‌، خطر جنگ افزارهای کشتار جمعی و گسترش آزادی حقوق بشر و‌… از سوی نظام سلطه‌ جهانی شاهد هستیم‌، این زمینه‌سازی‌های رسانه‌ای بود که نقش محوری را ایفا کرد.

بنابراین می‌توان مدعی بود که امروزه در نزاعهای بین‌المللی، جنگ رسانه‌ای در دو بعد داخلی و بین‌المللی زمینه‌های روانی را برای غلبه بر کشورهای هدف فراهم آورده است و به عبارتی رسانه‌ها به جزئی غیر قابل انکار در نزاع و درگیریها تبدیل شده‌اند.

۴. روشهای جنگ رسانه ای
الف) روشهای عمده تبلیغاتی و رسانه‌ای عبارت است از:

۱ – انگاره سازی: به مثابه سازه‌ای ‌ شامل مجموعه‌ای از تصویر جنبه‌های گوناگون یک موضوع در ذهن فرد است. انگاره به مجموعه‌ای از ویژگیها اطلاق می‌شود که شخص تشخیص می‌دهد و یا در ذهن خود مجسم می‌کند. (مولانا، ۱۰:۱۳۷۵)؛ به تعبیری انگاره، مجموعه تصاویری است که ما در مغز و ذهنمان از واقعیتها و ابعاد مختلف آن داریم. انگاره تمامی شاخصهایی است که فرد درباره یک شیء یا یک پدیده تصور می‌کند. تغییر انگاره در مغز ما به تغییر تصورات ما از اشیا، افراد و پدیده و ایجاد حالت تعادلی یا غیر تعادلی منجر می‌شود. در نهایت مجموعه انگاره‌ها در واقع هرگونه قضاوت درباره تصاویر یا انگاره جدید ما را به انگاره‌های قدیم ارجاع می‌دهد که در ذهن داریم. این مطلب همان نقطه شروع تهدیدزای رسانه است؛ چرا که توده‌های مردم، با سواد رسانه‌ای اندک در رویارویی با مسائل در همان مرحله "احساس مسئله" متوقف می‌مانند و بر اساس آن قضاوت و تصمیم‌گیری می‌کنند و ذهنیات و افکارشان شکل و قالب می‌گیرد.

برای مثال در جنگ اول و دوم خلیج فارس، رسانه های غربی از میان حجم زیاد اخبار، تنها آن دسته از مطالب و تصاویری را برای مخاطبان می‌فرستادند که در جهت انگاره‌سازی آنها کاربرد داشت. این عملکرد رسانه‌ای را در انتقاضه اول و دوم فلسطین، ۱۱ سپتامبر، جنگ۳۳روزه مقاومت حزب الله در لبنان و جنگ ۲۲روزه مقاومت حماس در غزه نیز به خوبی شاهد بوده‌ایم.

۲ – برجسته سازی: برجسته‌ سازی نیز یکی از شیوه هایی است که رسانه‌ها می‌توانند از طریق آن بر مخاطبان خود تأثیر بگذارند. برجسته سازی یعنی این اندیشه که رسانه‌های خبری با ارائه خبرها و تحلیلها موضوعاتی را تعیین می‌کنند که عامه مردم دربارة آنها می‌اندیشند. اساس برجسته سازی، افزایش توجه به موضوع مورد نظر رسانه‌هاست.

کورت لنگ، پژوهشگر رسانه‌های جمعی در تبیین برجست هسازی رسانه‌ها می‌گوید: «رسانه‌های جمعی توجه‌ها را به موضوعات خاصی سوق می دهد. آنها از چهره‌های سیاسی تصاویری عمومی می‌سازند. آنها مدام موضوعاتی را عرضه می‌کنند که نشان‌دهنده چیزهای است که توده مردم باید درباره آنها فکر کنند؛ بدانند و احساس داشته باشند.» (سورین،۳۲۸:۱۳۸۱)

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که برجسته سازی نیز همچون انگاره‌سازی رسانه ها بر ادراک افراد از وقایع یا درباره آنها و میزان اهمیت آنها نزد مخاطب اثرگذار است.

۳ – برچسب زنی: اگرچه برچسب زنی به عنوان یکی از روشه‌ای انگار‌ه‌سازی مطرح شد، اما به‌ طور مستقل نیز کاربرد زیادی در تبلیغات منفی و افکارسازی دارد. با استفاده از این روش به شخص یا فکر یا گروه یا ملّت و کشوری که هدف حمله تبلیغاتی است، برچسب یا انگ توهین آمیز وناپسند زده می‌شود. این برچسب یا انگ نوعاً مفهوم ضد‌ارزش عام و فراگیر مورد توافق عموم است؛ مثل نژاد پرستی، خشونت طلبی، تروریسم و… .

برچسب زنی در تبلیغات رسانه‌ها غالباً برای تخطئه فکر یا شیوه و الگو و یا محکوم‌سازی آن است. در مواردی برچسب زنی به همراه تحقیر و یا توهین به کار می‌رود.

۴ – توسل به ترس: در این روش از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می‌شود. در این صورت ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به شیوه‌های مختلف به آنان چنین القا می‌کنند که خطرها و صدمات احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان کمین کرده است و از این طریق آینده‌ای مبهم و همراه با سختیها و مشکلات را برای افراد دشمن ترسیم می‌کنند. (شیرازی، ۴۲:۷۶) مثال برجستة این روش، پیش از وقوع حمله به عراق در مارس ۲۰۰۳ تلاش تبلیغاتی وسیع رسانه های ملی و بین المللی امریکایی بود و ادعاهای مکرری همچون نزدیک شدن عراق به تولید جنگ‌افزارهای هسته‌ای، ارائه گزارشهای متعدد از وجود سلاح کشتار جمعی در عراق، حمایت صدام حسین از تروریسم و…‌ این موارد از جمله موضوعات عملیات روانی امریکا برای ترغیب افکار عمومی آن کشور و سایر کشورها به منظورحمایت از حمله به عراق بود. (الیاسی، ۲۴۶:۱۳۸۲)

۵ – کلی گویی: بسیاری از محتوای واقعی مفاهیمی که از سوی رسانه‌های غربی مصادره، در جامعه منتشر می‌شود، مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. تولیدات رسانه‌های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، سرشار از ارزشها و مفاهیمی است که از سوی نظام سلطه به استخدام درآمده است؛ مفاهیمی مانند جهانی شدن، لیبرالیسم، اقتصاد باز، امنیت ملّی‌، پلورالیسم، نظم نوین جهانی، حقوق بشر، دموکراسی، تروریسم و… . اینها مفاهیمی است بدون تعریف مشخص که در جهت اقناع مخاطبان در زمینه‌ای مشخص به‌کار گرفته می‌شود. در واقع کلی گویی، مرتبط ساختن عقیده یا سیاستی خاص با مفهومی ویژه است تا مخاطب بدون بررسی شواهد و دلایل‌، عقیده یا سیاست مورد نظر را بپذیرد.

ب) سایر روش های جنگ رسانه ای
امروزه روشهای متعددی در رسانه‌ها برای تعریف اذهان و کنترل افکار عمومی به کار می‌رود. امپریالیسم رسانه‌ای در فعالیت خود به ویژه در وضعیت بحرانی از این روشها فراوان استفاده می‌کند که عبارت است از:

۱ – تکرار: شاید این روش قدیمی‌ترین شیوه باشد. یک دروغ با تکرار، اغلب بعد از مدتی می‌تواند جای واقعیت را بگیرد؛ به عنوان نمونه تبلیغات صهیونیستها در مورد کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم‌، الگوی گسترده جهانی را نسبت به آنها ایجاد کرد.

۲ – طرح دیدگاه ها به جای واقعیت: نظریات و دیدگاههای اشخاص و کارشناسان مورد نظر به راحتی می‌تواند مخاطبان را گمراه کند و باعث شود این نظریات را به جای واقعیت بپذیرند.

۳ – بیان بخشی از واقعیت: در این حال فقط یک جنبه و یا یک وجه از اطلاعات به مخاطبان داده می‌شود و تحلیل‌های رسانه و مخاطبان بر اساس اطلاعات ناقص، تفسیر و تحلیل صحیحی نیست، اما رسانه از این سوگیری منفی حداکثر استفاده را می‌برد.

۴ – طرح عناوین و تیترهای گمراه کننده: این کار بیشتر در مطبوعات صورت می‌گیرد زیرا بیشتر مردم فقط به عناوین و تیترها توجه‌ و از خواندن اصل خبر یا مقاله پرهیز می‌کنند؛ برای مثال شبکه CNN از این روش استفاده می‌کند. زیرنویس ثابت آن در طول حمله امریکا به افغانستان و عراق به توجیه این عملیات نظامی می‌پرداخت تا مخاطبان این شبکه در سراسر جهان این جنگ را علیه تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی بدانند.

۵ – سوگیری از طریق تصاویر: در این روش، بهترین جنبه‌ها یا بدترین آن به مخاطبان ارائه می‌شود؛ مثلاً در حمله امریکا به افغانستان، شبکه‌های خبری غربی بارها و بارها تصاویر فرستادن کمکهای غذایی امریکا را به آوارگان افغانی پخش می‌کردند ولی از کشته‌های مردم این کشور در بمباران‌ها کمتر تصویری نشان داده می شد.

۶ – مستند سازی: در این شیوه ممکن است با استفاده از عبارتی و یا استناد به آن از یک بزرگمرد و یا رفتاری از فرد موجه، بیان نادرست و یا رفتار غلط معتبری نشان داده شود؛ زیرا تکیه بر منابع قابل اعتماد بر تأثیر پیام تبلیغاتی می‌افزاید؛ هر چه این اعتماد افزایش یابد، قابلیت تأیید و تصدیق پیام تبلیغاتی از طریق مخاطبان آن بیشتر می‌شود.

۷ – کنایه و اشاره: در این روش انتساب عملی به شخص یا جریان خاص به شکل غیر صریح و ضمنی است؛ مثلاً گفته می‌شود معتقد نیستم "فلانی آلت دست تروریست‌هاست". این کلام در ذهن مخاطبان به هر صورت ارتباط آن شخص را با تروریستها اثبات می‌کند. این شیوه در تبلیغات منفی به ویژه در زمان انتخابات که مخاطبان فرصت کمی برای جمع‌آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل امور مربوط به انتخابات دارند، تأثیر زیادی بر رأی دهندگان می‌گذارد.

۸ – سانسور: لغتی فرانسوی است به معنی ممیزی و تفتیش مطبوعات، مکتوبات و نمایشها. همچنین در فرهنگ معین، سانسور به معنی انتقاد، عیب‌جویی، خرده گیری، تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلمها، نمایشنامه‌ها، مطالب روزنامه‌ها و سایر مطبوعات بیش از انتشار آنها آمده است.

به نقل از پایگاه اینترنتی وعده صادق

 

امنیت ملی و پدافند غیر عامل

 

امنیت یک موضوع اجتماعی است و از عوارض زندگی اجتماعی محسوب می گردد، به عبارت دیگر امنیت غالبا در ارتباط با
پدیده ها و افراد دیگر معنا پیدا می کند، گذشته از این که بخش عمده ای از نگرانیهای فرد، مربوط به محیط اطراف اوست و
موضوع حفاظت از خویش در قبال آن تجلی می یابد. در باب اهمیت امنیت و نقش آن در پیشرفت فردی و اجتماعی، همین
بس که بدون امنیت هیچ برنامه ای قابل اجرا نیست، در سطح ملی، امنیت اهمیتی فراتر از بقا و صیانت ذات کشور دارد، به
عبارت دیگر ممکن است در یک زمان تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت یک کشور محفوظ باشد لکن وجود تهدیدات جدی
زندگی اجتماعی و سیاسی آن کشور را دستخوش آشوب و هراس و سردرگمی نماید، عدم احساس آرامشی که از این
طریق به وجود می آید، مهم ترین مانع در مسیر حرکت کشور به سمت اهداف از پیش تعیین شده است. برای مفهوم امنیت
ملی تعاریف گوناگونی ارائه شده است، هرچند هیچ یک از آن ها در فرهنگ روابط بین الملل  آمده «امنیت ملی حالتی است
که ملتی فارغ از تهدید از دست دادن تمام یا بخشی از جمعیت، دارایی و یا خاک خود به سر می برد. در دایره المعارف
علوم اجتماعی این واژه چنین تعریف می شود «توان یک ملت برای حفظ ارزش های داخلی  از تهدیدات خارجی. در تعریف
سازمان ملل، امنیت ملی اینگونه تعریف شده است «این که کشورها هیچ گونه احساس خطر حمله نظامی، فشار
سیاسی یا اقتصادی نکنند و بتوانند آزادانه گسترش و توسعه خویش را تعقیب کنند. در فرهنگ علوم سیاسی، امنیت
ملی عبارت است از احساس آزادی کشور در تعقیب هدف های اساسی و فقدان ترس و خطر جدی از خارج نسبت به
منافع سیاسی و حیاتی کشور می باشد. والتر لیپمن، محقق آمریکایی در تعریف امنیت ملی می گوید: «یک ملت وقتی
دارای امنیت ملی است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزشهای اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ،
بتواند آن را پیش ببرد.
ویژگی های امنیت ملی
الف) نسبی بودن امنیت: در جهان امروز دستیابی به امنیت مطلق ناممکن است زیرا قدرت که مبنای تحصیل امنیت است،
متغیر، متفاوت و نسبی است.
ب) ذهنی بودن امنیت: اصولا احساس امنیت یا عدم امنیت، یک برداشت و امر ذهنی است که ریشه در اعتقادات و باورهای
فرهنگی، مذهبی و ملی مردم و رهبران یک کشور دارد، برایند این باورها و اعتقادات باعث می شود که یک ملت یا رهبران
آن، کشوری را دشمن و کشورر دیگری را دوست تلقی کنند.
ج) تجزیه ناپذیربودن امنیت: امنیت در مقابله با حاکمیت و استقلال یک کشور رابطه مستقیم دارد یعنی اگر در شهر یا
استانی از یک کشور جنگ داخلی یا ناامنی پیدا شود، نمی توان ادعا کرد چون دیگر شهرها آرام می باشند، امنیت به هم
نخورده است.
مولفه های امنیت ملی
تمامی کشورها درسیاست داخلی و خارجی اشان و نیز افراد، گروه ها و احزاب موجود در کشورها بدون توجه به سلایق،
اختلاف فردی، گروهی،طبقاتی، سیاسی و اجتماعی در خصوص چهار مولفه مشروح زیر اتفاق نظر دارند:
الف) حفظ جان مردم
ب) حفظ تمامیت ارضی
ج) حفظ سیستم های اقتصادی و سیاسی
د) حفظ استقلال و حاکمیت کشور
 

پدافند غيرعامل و فناوري‌اطلاعات‌ و ارتباطات

 

اگر صحبتي از وقوع جنگ نشود، درمقابل، بحث تحريم‌ها بسيار حائز اهميت است. زيرساخت‌هايي مانند مراكز داده ، سيستم‌عامل ملي، شبكه تلفن ثابت و همراه، ماهواره، شبكه بي‌سيم، فيبر‌نوري بين‌المللي و غيره، شريان‌هاي حياتي ارتباطي كشور محسوب مي‌شوند و وضعيت كنوني آنها و نوع پشتيباني از هر كدام آنها در حالت‌هاي اضطراري كشور، نكته‌اي است كه نبايد از نظر دور شود.
ماموريت پدافند غيرعامل در حوزه فناوري‌اطلاعات و ارتباطات
تضمين امنيت، ايمني و پايداري زيرساخت‌هاي حوزه فناوري‌اطلاعات‌ و ارتباطات، كاهش آسيب‌پذيري‌‌ها و افزايش آستانه تحمل در مواجه با تهديدات، با تاكيد بر ايجاد عزم ملي از طريق فرهنگ‌سازي، سياست‌گذاري، طرح‌ريزي و برنامه‌ريزي، هدايت راهبردي و تدوين و تصويب ضوابط و دستورالعمل‌هاي عمومي و تخصصي و نظام‌هاي هدايت‌بخش كشوري به منظور نهادينه نمودن رعايت اصول پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات و نظارت بر اجراي آن با ايجاد قابليت به روز رساني.

بيانيه ماموريت پدافند غيرعامل در حوزه فناوري‌اطلاعات‌وارتباطات
• پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات، يكي از زيرمجموعه‌هاي پدافند غيرعامل كشور بوده و سهم عمده‌اي در راهبرد دفاعي كشور دارد
• پدافند غيرعامل در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، پيشگيري و كاهش آسيب‌پذيري و پايداري زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات‌ و ارتباطات كشور در برابر تهديدات را بدنبال خواهد داشت.
• پدافند غيرعامل در حوزه فناوري‌ اطلاعات‌ و ارتباطات ضمن توسعه و ارتقاء ظرفيت‌هاي دفاعي، با كاهش جدي آسيب‌پذيري‌‌هاي اساسي و افزايش توان بازدارندگي، ارتقاء ظرفيت مديريت كشور در شرايط بحران را دنبال نموده و ترديد اساسي در اراده و ميل تهاجمي دشمن ايجاد مي‌نمايد.
بر اين اساس، سازمان (كميته دائمي) پدافند غيرعامل كشور به عنوان عالي‌ترين مرجع سياست‌گذاري، برنامه‌ريزي، هدايت و كنترل راهبردي، تعيين و تصويب طرح‌ها و برنامه‌ها و خط‌مشي‌هاي دفاع غيرعامل كشور بر اساس فرامين و تدابير فرمانده معظم كل قوا و با اتكاء به خداوند متعال و در پرتو تعاليم و ارزش‌هاي حيات بخش اسلام ناب محمدي (ص)، با اهتمام ويژه خود در تكيه به عزم ملي، محورهاي زير را بكار بندد و سرلوحه امور خود قرار دهد:
• احساس مسئوليت نسبت به امنيت مردم، استمرار بخش خدمات عمومي و زيرساخت‌هاي كليدي كشور و پايدار ملي در شرايط تهديد دشمن
• تعامل مثبت و سازنده و پيشبرنده با دستگاه‌هاي كشور در خصوص اعمال تدابير سياست‌هاي دفاعي و نهادينه‌سازي اصول و ملاحظات پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات در برنامه‌هاي توسعه پنج ساله و سالانه دستگاه‌ها
• شناخت محيط و تدوين راهبردها، سياست‌ها، خط‌مشي‌ها و ضوابط و دستورالعمل‌هاي عمومي و تخصصي در زمينه پدافند غيرعامل در حوزه فناوري‌ اطلاعات‌ و ارتباطات و نظارت بر اجراي آنها
• كاهش آسيب‌پذيري زيرساخت‌هاي كليدي و مراكز حياتي، حساس و مهم كشور در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات در برابر تهديدات و اعمال ملاحظات، سياست‌ها و ضوابط خاص پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات در برنامه‌هاي دردست مطالعه كشور
• افزايش و تقويت توان ملي كشور با ارتقاء ضريب امنيت ملي و توسعه قدرت بازدارندگي كشور
• ارتقاء و توسعه عزم ملي، باور و فرهنگ عمومي و سازماني در خصوص رعايت اصول پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات كشور
• توليد دانش فني و بومي و بهره‌گيري آگاهانه از فناوري مناسب و روزآمد كشور در خصوص دفاع غيرعامل IT بوسيله توسعه جهاد علمي
• ارتقاء آستانه تحمل با پايدارسازي سيستم‌هاي حياتي كشور
سياست‌هاي كلي
• تاكيد بر اهميت توجه به سياست‌هاي دشمنان جهاني و منطقه‌اي در آسيب‌پذير نمودن زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• ابتكارات مشترك بين دولت و صنعت براي درنظر گرفتن امنيت زيرساخت‌ها
• حفاظت در برابر فعاليت‌هاي نفوذي و جاسوسي و فعاليت‌هاي غيرقانوني دشمنان
• كاهش آسيب‌پذيري زيرساخت‌ها در مواجه با حملات غيرمترقبه
• توانمندي واكنش و پاسخ به تمام مخاطرات به صورت مقياس‌پذير و پايدار
• تقويت برنامه‌ها و توانمندي‌هاي ملي در ترميم و بازيابي
• فراهم ساختن كمك‌هاي ترميم و بازيابي مطمئن براي تمام انواع مخاطرات
• صيانت از زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات در مقابل حملات غيرمترقبه، بلاياي طبيعي و مواقع اضطراري
الزامات
• يكپارچه‌سازي خدمات و فعاليت‌هاي مرتبط با موضوع پدافند غيرعامل كشور در حوزه فناوري ‌اطلاعات‌ و ارتباطات
• مديريت و رهبري اثربخش نيروي كار متخصص
• اثربخشي و كارآيي نهاد اجرايي پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• يكپارچگي كامل فرآيندهاي برنامه‌ريزي راهبردي، بودجه‌ريزي و ارزيابي
• اطمينان از انتشار صحيح و سريع اطلاعات
• اجراي صحيح و كامل قوانين و مقررات مربوطه
• مجهز‌كردن كاربران نهايي به تكنولوژي‌ها و امكانات لازم
• هماهنگي سياست‌هاي ملي و الزامات قانوني
• اطمينان از تداوم فعاليت‌ها و وظايف ضروري در صورت بروز فاجعه و بحران
اهداف اصلي پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• پيشگيري از اقدامات دشمنان جهاني و منطقه‌اي در آسيب پذير نمودن زيرساخت‌هاي حوزه فناوري‌ اطلاعات ‌و ارتباطات
• امنيت زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات‌ و ارتباطات در برابر مخاطرات محتوايي
• ايمني زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات‌ و ارتباطات در قبال حملات فيزيكي
• پايداري زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات در مواجهه با تهديدات
• قانونمندي ايجاد و توسعه نظام‌هاي فني امنيتي
• تحقيقات موثر در زمينه توسعه، آموزش و آگاهي عمومي
• عدم وابستگي به محصولات غيربومي و صاحبان تكنولوژي
• امكان استفاده امن از اطلاعات در سطح ملي
• امكان توسعه امن فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات همگام با روند جهاني
• شناسايي و تشخيص به‌موقع آسيب‌پذيري‌ها در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• آمادگي و پيشگيري از تهديدات زيرساخت‌هاي حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• توسعه و اثربخشي برنامه‌هاي پدافند غيرعامل در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
راهبردهاي كلان
يكي از كارهاي مهم در فرآيند برنامه ريزي استراتژيك, تدوين و تبيين راهبردهائي است كه سازمان‌ها را با توجه به مجموعه عوامل مهم داخلي و عمده محيطي و رسالت‌هائي كه براي خود متصور هستند, به اهداف تعيين شده مي‌رساند, بنا به مطالعات ميداني صورت گرفته و با توجه به وضعيت موجود سازمان‌ها، راهبردها و راهبردهاي تدوين شده براي پدافندغيرعامل فناوري ‌اطلاعات‌ و ارتباطات به شرح ذيل مي‌باشد:
• استفاده از زيرساخت‌ها و بسترهاي جهاني با بكارگيري توانمندي‌هاي علمي، پژوهشي و تحقيقاتي به منظور توسعه قابليت‌هاي بومي
• جلوگيري از تهديدهاي جهاني با توجه به درك اهميت پدافند غيرعامل فناوري‌ اطلاعات‌ و ارتباطات توسط مسئولين
• تدوين نظام‌ها و سياست‌هاي كنترل و نظارت بر تحقق الزامات پدافندغيرعامل فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• تدوين و به‌روزآوري قوانين و استانداردهاي امنيتي در حوزه خدمات و محصولات فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات
• توسعه متدولوژي ارزيابي سريع آسيب‌پذيري زيرساخت‌هاي بحراني
• تدوين معماري كلان پدافند غيرعامل فناوري ‌اطلاعات‌ و ارتباطات كشور

در راستاي فرمايشات مقام معظم رهبري و اهميت پرداختن به مقوله پدافند غير‌عامل حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، سازمان پدافند غير عامل كشور جهت برخورداري از زيرساخت‌هاي داراي وي‍ژگي‌هاي امنيت، ايمني و پايداري در حوزه فناوري ‌اطلاعات ‌و ارتباطات در سطح كشور نسبت به اجرايي نمودن سياست‌هاي پدافند غيرعامل، گام‌هاي اساسي برداشته است.