فضای سایبر تهدید جدی امنیت ملی حاکمیتها
از ظهور کلمه فضای سایبری نزدیک به چهل سال میگذرد و در طول این مدت، دانشگاهیان، نظریهپردازان و استراتژیستها بر چگونگی بروز درگیری در این حوزه جدید متمرکز بودهاند. با این حال هنوز هم در مورد ویژگیهای متفاوت آن، که در آینده باید انتظار آنها را داشته باشیم.
در این نوشتار به دنبال تبیین فضای سایبر و ویژگیهای آن، ارتباط میان فضای سایبر، جنگ سایبری و تهدید امنیت ملی کشورها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
فضای سایبر چیست؟
فضای سایبر (Cyberspace) عبارتی است که در دنیای اینترنت، رسانه و ارتباطات بسیار شنیده میشود؛ به نظر میرسد بکارگیری این اصطلاح در اینزمینه و برای ارجاع به امور فنی به آن رنگ و بویی صرفا فنی و مکانیکی داده باشد. ملاحظه دقیقتر این اصطلاح نشان میدهد که این واقعیت، وجوه و جنبه های متنوعی از جمله خصلت های روانشناختی قابل توجه نیز دارد. در منابع موجود آمده است که:واژه سایبر از لغت یونانی Kybernetes به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. نخستین بار این اصطلاح “سایبرنتیک” توسط ریاضیدانی به نام نوربرت وینر در کتابی با عنوان “سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین” در سال ۱۹۴۸ بکار برده شده است. سایبرنتیک علم مطالعه و کنترل مکانیزم ها در سیستمهای انسانی، ماشینی (و کامپیوترها) است.
سایبر پیشوندی است برای توصیف یک شخص، یک شی، یک ایده و یا یک فضا که مربوط به دنیای کامپیوتر و اطلاعات است. در طی توسعه اینترنت واژه های ترکیبی بسیاری از این کلمه سایبر بوجود آمده است که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم: فضای سایبر (Cyberspace)، شهروند سایبر (Cybercitizen) ، پول سایبر (Cybercash)، فرهنگ سایبر (Cyberculture )، راهنمایی فضای سایبر ( CyberCoach ) ، تجارت سایبر ( Cyberbussines ) ، کانال سایبر ( Cyberchannel ) و ….
واژه “فضای سایبر” را نخستین بار ویلیام گیبسون نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر “Neuromancer” در سال ۱۹۸۴ به کار برده است.
تبیین اجمالی مفهوم قدرت و فضای سایبر
بنابر ادبیات کلاسیک و مدرن سیاست، قدرت همواره در زمینه معنا مییابد و رشد سریع فضای سایبر زمینهای جدید و مهم در سیاست جهان است. هزینهی پایین ورود، گمنامی و نامتقارن بودن در آسیبپذیری، بدین معناست که بازیگران کوچکتر در فضای سایبر نسبت به حوزههای سنتیتر سیاست جهانی ظرفیت بیشتری برای اعمال قدرت سخت و نرم دارند. تغییرات بوجود آمده در اطلاعات همیشه تاثیر مهمی بر قدرت داشتهاند، اما حوزهی سایبر یک محیط مصنوعی جدید و غیرقابل پیشبینی است.
ویژگیهای فضای سایبر برخی از اختلافات قدرت بین بازیگران را کاهش داده و بدین ترتیب مثال خوبی از پراکندگی قدرت را که ویژگی سیاست جهانی در قرن حاضر است، به نمایش میگذارد. قدرتهای بزرگ نخواهند توانست به اندازهی حوزههایی چون دریا و خشکی بر این حوزه مسلط شوند. نکتهی دیگری که فضای سایبر بر آن تاکید میکند این است که پراکندگی قدرت به معنای برابری قدرت یا جایگزینی دولتها به عنوان قدرتمندترین بازیگران سیاست جهانی نیست.
جوزف نای پدر قدرت نرم درباره فضای سایبر میگوید: قدرت بر اساس منابع اطلاعاتی چیز جدیدی نیست؛ اما قدرت سایبری حرف جدیدی به همراه دارد؛ تعاریف متعددی برای فضای سایبر وجود دارد اما عموما “سایبر” پیشوندی است که معنای فعالیتهای مرتبط با کامپیوتر و الکترونیک را میرساند. بر اساس یکی از تعاریف، “فضای سایبر یک حوزهی عملیاتی است که به منظور بهرهبرداری از اطلاعات از طریق سیستمهای به هم پیوسته و زیرساخت یکپارچهی آنها، با استفاده از علم الکترونیک شکل گرفته است.” قدرت به زمینه بستگی دارد و قدرت سایبری به منابعی که قلمرو فضای سایبر را شکل میدهند.
تازهگی فضای سایبر و پیچدگی فهم روابط موجود در این فضا
بعضی وقتها فراموش میکنیم که فضای سایبر تا چه حد تازگی دارد. در سال ۱۹۶۹، وزارت دفاع تحت پروژهی ARPANET شروع به اتصال محدود چند کامپیوتر کرد، و در سال ۱۹۷۲ کدهای تبادل داده (TCP/IP) ایجاد شدند تا یک اینترنت اولیه را که قادر به مبادلهی بستههای اطلاعات دیجیتال باشد، تشکیل دهند.
سیستم نام دامنهی آدرسهای اینترنتی در سال ۱۹۸۳ شروع شد و اولین ویروسهای کامپیوتری در حدود همان زمان بوجود آمدند. شبکهی جهانی (World Wide Web) در سال ۱۹۸۹ آغاز به کار کرد؛ معروفترین موتور جستجو، یعنی گوگل، در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد و دایرةالمعارف منبع باز ویکیپدیا در سال ۲۰۰۱ آغاز به کار کرد. در اوخر دههی ۱۹۹۰ شرکتهای تجاری استفاده از فنآوری جدید را آغاز کردند تا تولید و فروش را در زنجیرههای پیچیدهی تامین جهانی تغییر دهند. پهنای باند و مزارع سرور برای پشتیبانی از “پردازش ابری” ، که طی آن شرکتها و افراد میتوانند دادهها و نرمافزارهایشان را در وب ذخیره کنند، تنها همین اواخر بوجود آمدهاند ICANN (شرکت اختصاص اسامی و شمارهها در اینترنت) در سال ۱۹۹۸ بوجود آمد، و دولت آمریکا تنها از ده سال پیش توسعهی طرحهای ملی جدی برای امنیت سایبری را آغاز کرده است. در سال ۱۹۹۲، تنها یک میلیون کاربر اینترنت وجود داشت؛ طی ۱۵ سال این رقم به یک میلیارد رسید. در همان اوایل، طرفداران آزادی اندیشه اعلام کردند که “اطلاعات میخواهد آزاد باشد” و اینترنت را به عنوان پایان کنترل حکومتها و “مرگ فاصله” ترسیم کردند. در عمل، حکومتها و قلمروهای جغرافیایی هنوز نقش مهمی ایفا میکنند، اما پراکندگی قدرت چیزی است که در این حوزه بارز است.
با توجه به رشد روز افزون کاربران سایبری و عدم شناسایی کاربران در این فضا و همچنین حرکت جهان به سمت استفاده فراگیر از تکنولوژی سایبر در کنار دیگر ویژگیهای فضای سایبر، عملا زمینه تغییر رقابتهای دو طرفه وحتی چند طرفه از زمین، هوا، دریا و حتی فضا، به سمت عرصه پنجم رقابت سوق پیدا میکند، لذا جنگ سایبری یا نبرد مجازی در این صورت اهمیت پیدا میکند.
نمونههایی از نگرانی و تلاش آمریکا برای بدست آوردن امنیت فضای سایبر
اگر چه ایالات متحده مبدع اولیه فضای اینترنت بوده است و هنوز جای این سوال باقی است که چرا ایالات متحده اقدام به گسترش اینترنت در عرصه جهانی کرده است، لکن با توجه به حجم گسترده داده در این فضا، به نظر میرسد ایالات متحده نیز یکی از طرفهایی باشد که در عرصه پنجم نبردها، ضربه پذیر و قابل نفوذ باشد و تا حدودی رصد و یا نظارت بر فضای سایبر از کنترل آمریکا خارج شده است.
با توجه به پراکندگی قدرت و بهم خوردن توازن قدرتها در فضای سایبری، دیگر بزرگ یا کوچک بودن طرفهای درگیر در فضای سایبر مهم نبوده و تنها تخصص، هوش، خلاقیت در استفاده از فضای سایبر مورد استفاده قرار میگیرد؛ از همین رو، قرارگاه سایبری آمریکا به دنبال اهمیت فضای سایبری تشکیل میشود تا با آموزش نیرو در سطوح مختلف سنی، برای آیندهای نه چندان دور آمادگیهای لازم برای مقابله با تهدید سایبری را کسب کند.
“قرارگاه فرماندهای سایبری آمریکا” (USCYBERCOM) یکی از قرارگاههای فرعی نیروهای نظامی آمریکا است که زیر نظر “قرارگاه فرماندهی استراتژیک آمریکا” (USSCOM) فعالیت میکند. در ۲۳ ژوئن ۲۰۰۹، رابرت گیتس (Robert Gates)، وزیر دفاع وقت، به فرمانده قرارگاه استراتژیک آمریکا دستور تأسیس قرارگاه سایبری را داد.
این قرارگاه در مجموعه “فورتمید” (Fort Meade) مریلند واقع شده و فرماندهی آن بر عهده ژنرال کیث بی. الکساندر است. قابل ذکر است که این قرارگاه در ساختمان “آژانس امنیت ملی آمریکا” (NSA) قرار داشته و فرمانده آن به طور همزمان ریاست آژانس امنیت ملی را نیز برعهده دارد.
ژنرال الکساندر از سال ۲۰۰۵ ریاست آژانس و از سال ۲۰۱۰ نیز به عنوان فرمانده قرارگاه سایبری منصوب گشت. قرارگاه سایبری فرماندهی عملیاتهای فضای مجازی را متمرکز کرده، منابع سایبری موجود را سازماندهی نموده، دفاع از شبکههای نظامی آمریکا و نیز تهاجم به شبکهها کشورهای دیگر را هماهنگ میکند
در همین راستا، استراتژی جدید آمریکا نیز در فضای سایبر در سال ۲۰۱۱ منتشر میشود و وزارت دفاع آمریکا به بازتعریف فضا و تهدید سایبری پرداخته است.
این راهبرد، آمریکا را ملزم میکند، در صورت بروز هرگونه تهدید سایبری از جانب هر کشوری، پس از برآورد سایر گزینه ها از تمام ظرفیت قدرت نظامی خود علیه کشور تهدید کننده استفاده کند؛ از سوی دیگر، تشکیل سازمانها و مؤسسات علمی دیگر همچون یارپا و دارپا نیز، از دیگر تلاشهای آمریکا برای مقابله با تهدیدات سایبری است.
بخش تحقیقات فنی وزارت دفاع آمریکا موسوم به آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DAPRA) هم اکنون در حال تکمیل پروژه میدان سایبری ملی است: ماکت اینترنتی برای شبیهسازی جنگ و اطلاعات سایبری. پروژه میدان سایبری با هدف آزمایش تاکتیکها و تکنیکهای جدید از طریق بازیهای جنگ سایبری و نیز آموزش نیروهای سایبری طراحی شده است. ضمناً، راهبرد جدید مستلزم توسعه سلاحها و ابزارهای سایبری جدید از قبیل ویروسهای غیرفعال، برجهای دیدهبانی سایبری و غیره است.
(IARPA)” فعالیت پروژههای تحقیقات پیشرفته اطلاعات ” نیز به عنوان بازوی اطلاعاتی در خدمت دارپا و وزارت دفاع امریکا به دنبال جمع آوری و تحلیل دادهها در سطوح مختلف از جمله فضای سایبری است.
تمام این اقدامات، تنها گوشهای از فعالیتهای ایالات متحده امریکا در راستای بالا بردن امنیت، دفاع و مقابله با تهدیدات سایبری است.
جنگ سایبری چیست؟
در طول تاریخ، جنگ به انواع گوناگونی دستهبندی و طبقهبندی شده است. انواع جنگ و ترکیب دیگر مفاهیم با آن، برای خلق یا تعریف پدیدهای جدید در عرصه منازعات انسانی، چنان گسترش یافته است که رسیدن به دریافتی مناسب از همه آنها بر اساس تنها یک نگرش خاص یا یک زاویه دید معین، بعید به نظر میرسد
در کنار انواع نبردهای کلاسیک و مدرن و با تسهیل روشهای ارتباطات و بالا رفتن ارزش اطلاعات نسبت به قبل، دستیابی، حفاظت و حتی تغییر در اطلاعات حریف، سبب تغییراتی در راهبردها و روشهای جنگی شده است، جنگ اطلاعات بدون نیاز به زمینههای قبلی در جنگ کلاسیک همچون زمین، هوا و دریا، تنها به دنبال کسب سه عامل بالاست و از هر وسیلهای برای رسیدن به هدف خود بهره میبرد.
با توجه به شکل گیری جنگ اطلاعات و از سوی دیگر، ایجاد فضای مجازی یا فضای سایبر، عملا فضای سایبر به عنوان عرصه پنجم نبردها تعیین شده و جنگ اطلاعاتی بیشتر در این فضا در جریان است؛ با توجه به ویژگیهای فضای سایبری (کم هزینه بودن، تبادل سریع اطلاعات، ناشناس بودن کاربر سایبری و…) عملا فضای سایبری در کنار کمک به عصر ارتباطاتف تهدیدی جدی روبروی امنیت ملی حکومتها تلقی میشود و کشوری همچون آمریکا به دلیل رشد در عرصه فناوری اطلاعات و گره زدن خود با امکانات فضای سایبر، عملا تهدیدات سایبری را جدی گرفته و حمله سایبری را در حکم حمله نظامی دانسته و اعلام میکند به صورت جنگ سخت با تهدیدات سایبری برخورد خواهد کرد.
تبلیغی درباره جنگ سایبری
فارق از اینکه راهبرد سایبری آمریکا تا چه اندازه تبلیغاتی، روانی و یا جدی است، توجه به ویژگیها، نکات مثبت و تهدیدات فضای سایبری برای کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم جلوه میکند، با وجود ورود اینترنت به ایران، با توجه به رشد فناوری ارتباطات و کاربران سایبری در سراسر کشور، ایران برای ورود کامل به عرصه سایبری چند قدمی فاصله داردغ لذا به نظر میرسد قبل از مواجهه با تهدیدات سایبری، میبایست خود را از هر جهت بیمه کرده و برای مقابله با تهدیدات سایبری اماده شود.
مسئله امنیت ملی
در یک نظام سیاسی، وظیفه دولت تامین امنیت ملی است. در واقع، برآیند تمامی وظایف و کارکردهای دولت در یک نظام سیاسی، تامین امنیت ملی به مفهوم امنیت تمامی افراد جامعه است. بنابراین می توان گفت که دولت، کارخانه ای است که محصول آن، امنیت است و بر اساس برداشت و تعریفی که از آن دارند، سیاست ها و راهبردهای خاصی را تدوین می کنند. بنابراین، اتخاذ یک سیاست امنیتی، مبتنی بر پیش فرض ها و انتظاراتی است که نخبگان سیاسی یک کشور در مورد امنیت ملی و موضوع و مصداق آن دارند. اینجاست که اهمیت نوع نظام سیاسی در تعیین موضوع و مصداق امنیت ملی مشخص می شود.
مسئله دنیای مجازی و فضای سایبر
با توجه به گستردگی و پیچده شدن و اهمیت فضای سایبری در جهان، ضرورت دارد قدرت برد استراتژیک و برد تاکتیکی نظام جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ اطلاعاتی و سایبری بیش ار پیش افزایش یابد. بنابر این لازم است تا بسترهای لازم برای یک جنگ تمام عیار اطلاعاتی را به طور فزاینده تقویت نماییم و در مقابل برد استراتژیک و تاکتیکی دشمنان را در یک جنگ اطلاعاتی کاهش دهیم.
لازم است تا نظام جمهوری اسلامی به کمک نخبگان بتواند دکترین امنیتی خود را بطور جامع تر و با قبول حضور گسترده تر در فضای سایبر و جامع اطلاعاتی پی ریزی نماید. به نظر میرسد ایجاد سازمان پدافند غیر عامل و پلیس سایبری گامی مثبت لکن کوچکی است تا در عرصه فضای سایبر به منظور افزایش برد استراتژیک و راهبردی نظام، مسیری را به صورت پویا پیریزی نماییم و مهمتر از همه خود در صدد آن براییم تا عمده ترین و بنیادی ترین نیازهای کاربران را در این فضا تولید و بازتولید نماییم.
هر چند این مسیر در میان بسیاری از نخبگان کشوری به انحاء مختلف پی ریزی شده است، اما سرعت فزاینده تحولات ما را بر آن خواهد داشت تا با جدیت و سرعت بیشتری به این امر همت گماریم. بدون تردید در حال حاضر، علم و تکنولوژی ای که روز به روز در کشورمان رو به شکوفایی خواهد رفت، قدرت ملی مان را در این عرصه نیز به تثبیت خواهد رساند. چرا که رسیدگی به افزایش سطح کیفی نیازهای کاربران از یک سو و تقویت پدافند غیر عامل در فضای سایبر از سوی دیگر، قدرت بخشی و قدرت افکنی ویژه ای را ترسیم خواهد کرد.